English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vehicle U حامل رسانه
vehicles U حامل رسانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sequential access U روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
i/o U فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
optical U رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
vehicle U حامل
conveyer U حامل
conveyor U حامل
carriers U حامل
bearers U حامل
bearer cheque U چک حامل
carrier U حامل
gerent U حامل
stave U حامل
vehicles U حامل
porter U حامل
porters U حامل
bearer U حامل
vector U حامل
vectors U حامل
bearer bond U سند حامل
payable to the bearer U در وجه حامل
linkboy U حامل مشعل
bearer cheque U چک در وجه حامل
bearing angle U زاویه حامل
gestatorial U حامل پاپ
messenger U طناب حامل
messengers U طناب حامل
bearers U در وجه حامل
bearer U در وجه حامل
messenger wire U سیم حامل
image carrier U حامل تصویر
carrier system U سیستم حامل
radius vector U شعاع حامل
linkmen U حامل مشعل
vectorial U حامل بردار
video carrier U حامل ویدئو
carrier detect U کشف حامل
bearing U زاویه حامل
carrier detect U تشخیص حامل
color carrier U حامل رنگ
carrier wave U موج حامل
carrier frequency U بسامد حامل
vectors U حامل بردار
vector U حامل بردار
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier gas U گاز حامل
thurifer U حامل بخوردان
osborne shackle U قلاب حامل
linkman U حامل مشعل
breech block carrier U حامل کولاس
transport U ترابری حامل
thurifer U حامل مجمر
sound carrier U حامل صوت
transported U ترابری حامل
tape transport U حامل نوار
transporting U ترابری حامل
transports U ترابری حامل
data carrier U حامل داده ها
data carrier U حامل داده
carrier frequency U فرکانس موج حامل
bearer stock U اسناد در وجه حامل
caddies U حامل وسایل بازیگر
caddy U حامل وسایل بازیگر
caddied U حامل وسایل بازیگر
caddie U حامل وسایل بازیگر
caddying U حامل وسایل بازیگر
gestatoraial chair U کرسی حامل پاپ
carrier color signal U پیام رنگی حامل
current carrying conductor U رسانای حامل بار
perseus U حامل راس الغول
stretcher-bearers U حامل تخت روان
platform U رسانگر حامل گیرنده
platforms U رسانگر حامل گیرنده
slaver U کشتی حامل بردگان
comport U دربرداشتن حامل بودن
comporting U دربرداشتن حامل بودن
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
comported U دربرداشتن حامل بودن
victualler U کشتی حامل خواربار
warrant to bearer U به حواله کرد حامل
weapon carrier U حامل جنگ افزار
stretcher-bearer U حامل تخت روان
stave U روی خط حامل نوشتن
stretcher bearer U حامل تخت روان
armor bearer U حامل اسلحه زرهدار
bearer bond U سند در وجه حامل
carrier U برنامه حامل میکرب
pay to the bearer U دروجه حامل بپردازید
comports U دربرداشتن حامل بودن
carrier U حامل غلطک حمال
carriers U برنامه حامل میکرب
persi U حامل راس الغول
carriers U حامل غلطک حمال
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
signal U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
conversion angle U زاویه حامل مسیر ناو
Please pay the bearer . U دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
flagship U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
flagships U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
flag ship U ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
signalled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signaled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
payable to bearer U قابل پرداخت در وجه حامل
party boat U قایق بزرگ حامل مشتریان
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
signpost U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carriage paid to U هزینه حمل به حامل پرداخت شده
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
airdrop container U جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
bank note U چک تضمین شده سند در وجه حامل
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
carabineer U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
signposts U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
carabinier U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
blank endorsement U فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
black endorsement U براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
carriage and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
guided missile cruiser U زره شکن حامل موشک هدایت شونده
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
light quantum U کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
information box U قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
scabbing U بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
led line U خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
ensign U سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
ensigns U سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
vehicle U رسانه
media U رسانه ها
medium U رسانه
vehicles U رسانه
channelled U رسانه
channeled U رسانه
channels U رسانه
channel U رسانه
channeling U رسانه
mediums U رسانه
virgin medium U رسانه بکر
input media U رسانه ورودی
transfer medium U رسانه انتقال
multimedia U چند رسانه
answer/originate U رسانه ارتباطی
output media U رسانه خروجی
magnetic media U رسانه مغناطیسی
media eraser U رسانه پاک کن
media specialist U متخصص رسانه ها
media conversion U تبدیل رسانه ها
hypermedia U مافوق رسانه
media U رسانه ها واسطه ها
end of medium U انتهای رسانه
empty medium U رسانه تهی
data medium U رسانه داده ها
strop U ریل بندیهای داخل هواپیمابرای اتصال کابل چتر حامل بار
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
disc U رسانه مغناطیسی دیسک
discs U رسانه مغناطیسی دیسک
re issuable notes U اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
auxiliary U هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary U هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliaries U هر رسانه ذخیره سازی داده
storage U هر رسانه ذخیره سازی داده
multiplex U ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
read U بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
reads U بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
gap U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
play back U خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی
gaps U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
outputs U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
peripheral U انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
physical U توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
mfm U روش ذخیره داده روی رسانه مغناطیسی
media U خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
saturation U خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
deleted U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
write U وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
read U رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
modified frequency modulation U روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
answers U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answering U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answered U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answer U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
magneto optical recording U رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com