Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tag
U
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tags
U
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
angles
U
قلاب ماهی گیری
bites
U
قلاب گرفتن ماهی
bite
U
قلاب گرفتن ماهی
angle
U
قلاب ماهی گیری
trotline
U
نخ قلاب ماهی گیری
hooker
U
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
hookers
U
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
gaff
U
قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
gang hook
U
دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
disgorger
U
وسیله بیرون اوردن قلاب ازدهان ماهی
foul hooked
U
ماهی گرفته شده با قلاب ازبیرون دهان
fluke
U
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes
U
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
still fishing
U
ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
penance
U
تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
gaff
U
میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
strikes
U
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strike
U
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
thereis no end to it
U
انتهای برای ان نیست
tails
U
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tailed
U
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tail
U
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
lure
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lured
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
carabiner
U
قلاب برای وصل طناب به محل اتکا
surfcasting rod
U
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
nil pointer
U
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
dipsey sinker
U
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
rogue indicator
U
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
stops
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
nil pointer
U
اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
stopped
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stop
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopping
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
vertical
U
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
fly casting
U
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
game fish
U
ماهی مجاز برای صیادی
terminator
U
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
gig
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
bass bug
U
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
purse seine
U
تور کیسهای برای ماهی گیری
gigs
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
kiddle
U
بند توردار برای ماهی گیری
horn socket
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
summing up evidence
U
نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
pickup
U
انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
eye-form
U
[شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
null
U
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
splicing
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
eot
U
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
logs
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
backward
U
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
sealsking
U
نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
end finish
U
گره جناقی
[گره زدن دو انتهای فرش در محل ریشه ها برای جلوگیری از باز شدن و بهم ریختگی تار و پود]
lappets
U
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
bridged
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
pomfret
U
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse
U
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
U
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
backwards
U
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
escolar
U
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
hooked medallion
U
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook
U
قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
fish
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppy
U
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
mackerel
U
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppies
U
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fished
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock
U
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
carnal
U
جسمی
substantial
U
جسمی
bodily pain
U
جسمی
corporeal
U
جسمی
corporal
U
جسمی
somatic
U
جسمی
corporals
U
جسمی
superphysical
U
ابر جسمی
so matic
U
طبیعی جسمی
physical psychological
U
جسمی- روانی
physically handicapped
U
معلول جسمی
material
U
کلی جسمی
materials
U
کلی جسمی
corporeity
U
خاصیت جسمی یامادی
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
transubstantiation
U
تبدیل جسمی بجسم دیگر
somatotype
U
نوع جسم ساختمان جسمی
the colouring p of a substance
U
ماده رنگ دهنده جسمی
whaleback
U
هر جسمی شبیه پشت بالن
somatotypic
U
نوع جسم ساختمان جسمی
grayfish
U
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
splendidly
U
براق
splendid
U
براق
brighter
U
براق
gloss
U
براق
brightest
U
براق
sleek
U
براق
sleeker
U
براق
ganoidal
U
براق
sleekest
U
براق
silken
U
براق
ganoidean
U
براق
shiny
U
براق
bright
U
براق
nitid
U
براق
glazy
U
براق
glossy
U
براق
glace
U
براق
lucid
U
براق
mirror finish
U
براق
flossy
U
براق
relucent
U
براق
mercerized
U
براق
sheeny
U
براق
heredity
U
رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
electrolysis
U
تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
angora cat
U
گربهء براق
buffs
U
براق کردن
glitziest
U
براق و نورانی
glitzier
U
براق و نورانی
glitzy
U
براق و نورانی
buff
U
براق کردن
glitter
U
براق شدن
glittered
U
براق شدن
comprest tile
U
کاشی براق
glaze
U
براق کردن
glazes
U
براق کردن
polishes
U
براق کردن
polish
U
براق کردن
bright finish
U
صافکاری براق
glazed brick
U
اجر براق
lutestring
U
پارچه براق
lustring
U
پارچه براق
glitters
U
براق شدن
silvery
U
براق صاف
allotrope
U
جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
dispersoid
U
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
declination
U
فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
hemihydrate
U
هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
gyrostat
U
التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
jet-black
U
سیاه براق و تیره
ganoidean
U
دارای فلسهای براق
beady eyes
U
چشمان ریز براق
clear varnish coat
U
روکش لاکی براق
ganoidal
U
دارای فلسهای براق
lusterware
U
فروف سفالین براق
azulejo
U
[کاشی سفالی براق]
emulsion
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
catalysis
U
اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
emulsioned
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsions
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
shine
U
براق کردن روشن شدن
shines
U
براق کردن روشن شدن
rhinestone
U
سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
glossily
U
بطور براق و جلا داده
chatoyant
U
سنگ براق وصیقلی وموجدار
rhinestones
U
سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
bright luster
U
صیقل کاری کاملا" براق
luminescence
U
پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
panne
U
پارچه فریفی شبیه مخمل براق
metamer
U
جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
variable incidence
U
جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
antimatter
U
جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
brushed
U
برس خورده به طوری که کرک یا خواب آن شق و براق باشد
jet propulsion
U
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
variable pitch
U
جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
acetolysis
U
تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
sea calf
U
گوساله ماهی سگ ماهی
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
wampumpeag
U
صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampum
U
صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com