English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
atoll U جزیره مرجانی حلقوی
atolls U جزیره مرجانی حلقوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coral island U جزیره مرجانی
atole U جزیره یا جزایر مرجانی که اطراف دریاچه را مثل کمربندی احاطه کرده باشد
Manx U وابسته به جزیره انسان لهجهای که در جزیره نامبرده بدان سخن میگویند
rhodian U وابسته به جزیره rhodes اهل جزیره رودز
loop sling U مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
hydroid U مرجانی
coralloid U مرجانی
coralline U مرجانی رنگ
coral U رنگ مرجانی
coral reef U ساحل مرجانی
nematocyst U نیش جانور مرجانی
polypoid U مرجانی وابسته به بواسیرلحمی
corallite U استخوان بندی مرجانی
cay U ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
polyzoarium U کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
barrier reef U صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
orbiculate U حلقوی
terete U حلقوی
vortical U حلقوی
annulate U حلقوی
ring cartilage U حلقوی
loop code U کد حلقوی
sigmoid U حلقوی
convolute U حلقوی
annular U حلقوی
cricoid U حلقوی
vortiginous U حلقوی
annulated U حلقوی
islands U جزیره
island جزیره
isle U جزیره
isles U جزیره
cup point U تیزی حلقوی
curl field U میدان حلقوی
annular burner U مشعل حلقوی
annular eclipse U کسوف حلقوی
annular jet U فوران حلقوی
annular projection U برامدگی حلقوی
bustle pipe U لوله حلقوی
fairy ring U قارچ حلقوی
loop knot tie U گره حلقوی
apple ring fender U دفرای حلقوی
loop antenna U انتن حلقوی
annulus U حلقه حلقوی
loop mill rolling U نوردکاری حلقوی
ring armature U ارمیچر حلقوی
verticillation U ارایش حلقوی
peristalsis U حرکات حلقوی
ring nebula U ابری حلقوی
ring network U شبکه حلقوی
ring tension U کشش حلقوی
ringbolt hitching U خفت حلقوی
ring nebula U سحابی حلقوی
ringing U حلقوی شدن
interlocking U حلقوی بافتن
snap ring U خار حلقوی
ring U جسم حلقوی
circular shift U تغییر مکان حلقوی
vortex drag U پسای جریانهای حلقوی
induction ring heater U گرمکن حلقوی القائی
lyraring nebula U ابری حلقوی شلیاق
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
lyraring nebula U سحابی حلقوی شلیاق
convoluted U بهم تابیده حلقوی
wakes U جریانهای حلقوی بال
waked U جریانهای حلقوی بال
wake U جریانهای حلقوی بال
bagel U نان شیرینی حلقوی
vortices U جریان حلقوی یا گردابی
vortexes U جریان حلقوی یا گردابی
vortex U جریان حلقوی یا گردابی
Haiti U جزیره هاییتی
insularity U جزیره بودن
island of reil U جزیره ریل
sand bank U جزیره نما
islaner U جزیره نشین
islaner U اهل جزیره
newfoundland U جزیره نیوفاوندلند
Malta U جزیره مالت
Madagascar U جزیره مالاگازی
Cyprus U جزیره قبرس
chersonese U شبه جزیره
isles U جزیره کوچک
islander U جزیره نشین
cay U جزیره کوچک
peninsula U شبه جزیره
islets U جزیره کوچک
islet U جزیره کوچک
islanders U جزیره نشین
islands U جزیره ساختن
island U جزیره ساختن
isle U جزیره کوچک
reefs U جزیره نما
insular U وابسته به جزیره
crete U جزیره کرت
reef U جزیره نما
peninsulas U شبه جزیره
toothed ring armature U ارمیچر حلقوی دندانه دار
mantle ring U تیر حمال حلقوی شکل
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
uncoil U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled U غیر حلقوی کردن یا شدن
warp-loop fringe U ریشه حلقوی [در قالی همدان]
uncoils U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling U غیر حلقوی کردن یا شدن
peninsular U وابسته به شبه جزیره
pawn island U جزیره پیادهای شطرنج
peninsularity U حالت شبه جزیره
icelander U اهل جزیره ایسلند
peninsulate U شبه جزیره کردن
rialto U جزیره ریالتو در ونیز
sicilian U اهل جزیره سیسیل
shoaly U پر از جزیره نمایاتپههای دریایی
insulates U بصورت جزیره دراوردن
insulate U بصورت جزیره دراوردن
isles U جزیره نشین کردن
isle U جزیره نشین کردن
insulating U بصورت جزیره دراوردن
manxman U اهل جزیره انسان
crimean U اهل جزیره کریمه
jutland U شبه جزیره دانمارک
haitian U اهل جزیره هاییتی
greenlander U اهل جزیره گرینلند
islands U جزیره دار کردن
cretan U اهل جزیره کرت
cuban U اهل جزیره کوبا
malay peninsula U شبه جزیره مالاکا
manhattan U جزیره مان هاتان
eyot U جزیره کوچک در رودخانه
island U جزیره دار کردن
minorca U جزیره مینورکا در مدیترانه
coil antenna U انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
orkney lslands U جزیره اورکنی درشمال اسکاتلند
Iceland U جزیره ایسلند زبان ایسلندی
enisle U بصورت جزیره دراوردن جداکردن
floating island U جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
tahitian U اهل جزیره تاهیتی در جزایرپلینزی
key کی [جزیره ای کوچک در ایالت فلوریدا]
crannog U جزیره کوچک میان دریاچه
liliputian U وابسته به جزیره خیالی لی لی پوت
shelf U تپه دریایی جزیره نما
iberian U اهل شبه جزیره ایبری
vortex filament U خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
terra firma U قطعه اصلی خطه بدون جزیره
the peninsula U شبه جزیره اسپانی و پرتغال ایبری
maf U بیزاری مردم جزیره سیسیل ازقانون
peloponnesian U وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
corsican U اهل جزیره کورس دردریای مدیترانه
rumpy U یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
plug nozzle U نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
Aztec architecture U معماری آزتکی [مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
samoan U وابسته به یا اهل جزیره ساموا واقع در پلینزی
minoan U مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
the peninsular war U جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
st helena U جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
slot U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slots U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slotting U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
daedalus U نام معماری که ساختمان پرپیچ و خم جزیره کرت را ساخت
ring and bead sight U دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
paphian U وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
circular list U لیست مدور لیست حلقوی
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com