Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
make induced current
U
جریان القایی اتصال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
induced current
U
جریان القایی
lenz's law
U
قانون جریان القایی
idle current connection
U
اتصال جریان بی باری
idling current connection
U
اتصال جریان بی باری
instantaneous short circuit current
U
جریان اتصال کوتاه لحظهای
instantaneous short circuit current
U
جریان اتصال کوتاه ضربهای
initial alternating short circuit curren
U
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
maximum asymmetric three phase
U
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
positive
U
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
to switch on
U
اتصال دادن جریان دادن
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
faradic
U
القایی
induction effect
U
اثر القایی
induced magnetism
U
مغناطیس القایی
induced radiation
U
تشعشع القایی
induced traffic
U
ترافیک القایی
induction motor
U
موتور القایی
induction circuit
U
مدار القایی
inductive coupling
U
جفتگری القایی
induction generator
U
مولد القایی
induction furnace
U
کوره القایی
inductive effect
U
اثر القایی
inductive winding
U
سیمپیچ القایی
inductive retardation
U
تاخیر القایی
inductive resistance
U
مقاومت القایی
inductive reactance
U
راکتانس القایی
induced environment
U
محیط القایی
sympathetic detonation
U
انفجار القایی
coefficient of induction
U
ضریب القایی
traffic induit
U
شد امد القایی
traffic induit
U
ترافیک القایی
induce voltage
U
ولتاژ القایی
induction machine
U
ماشین القایی
induction alternator
U
تناوبگر القایی
reactance
U
مقاومت القایی یاخازنی
inductive load
U
بار خارجی القایی
reactive load
U
بار خارجی القایی
magnetoelectric
U
مربوط به الکتریسیته القایی
magnetic reactance
U
مقاومت کور القایی
induced electromotive force
U
نیروی برقرانی القایی
inductive resistance
U
مقاومت فاهری القایی
coil annealing furnace
U
کوره التهاب القایی
specific inductive capacity
U
فرفیت القایی ویژه
specific inductivity capacity
U
فرفیت القایی ویژه
inductance component of spark
U
پخش القایی جرقه
indirect induction heating
U
گرمایش القایی غیرمستقیم
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
low frequency induction heater
U
گرمکن القایی فرکانس پایین
high frequency induction furnace
U
کوره القایی فرکانس بالا
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
high frequency induction hardening
U
سخت گردانی القایی فرکانس بالا
low frequency induction channel furnace
U
کوره ناودانی القایی فرکانس پایین
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
laser
[light amplification by stimulated emission of radiation]
U
لیزر
[تقویت نور به روش گسیل القایی تابش]
[فیزیک]
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
nexus
U
اتصال
conjuncture
U
اتصال
suspension
U
اتصال
contacting
U
اتصال
fitting
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
contacted
U
اتصال
connect node
U
کد اتصال
hitching
U
اتصال
connection line
U
خط اتصال
hitches
U
اتصال
hitch
U
اتصال
hitched
U
اتصال
contact
U
اتصال
incorporation
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
abutment
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
networks
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
wiring
U
اتصال
jump joint
U
اتصال لب به لب
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
butt joint
U
اتصال لب به لب
abjoint
U
بی اتصال
colligation
U
اتصال
conjunctions
U
اتصال
joint
U
اتصال
continuity
U
اتصال
network
U
اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
binding
U
اتصال
bindings
U
اتصال
contacts
U
اتصال
connectivity
U
اتصال
fusion
U
اتصال
seams
U
خط اتصال
interconnetion
U
اتصال
seam
U
خط اتصال
bonding
U
اتصال
coitus
U
اتصال
tie down
U
اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
law of continvity
U
اتصال
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
lead wire
U
خط اتصال
tie line
U
خط اتصال
scarf
U
اتصال
fusions
U
اتصال
attaching
U
اتصال
attaches
U
اتصال
inosculation
U
اتصال
junction
U
اتصال
attach
U
اتصال
junctions
U
اتصال
interconnection
U
اتصال
scarfs
U
اتصال
bounding
U
اتصال
link
U
اتصال
connexions
U
اتصال
connection
U
اتصال
coupling
U
اتصال
juncture
U
اتصال
union
U
اتصال
unions
U
اتصال
cutter link
U
اتصال
connector
U
اتصال
star connection
U
اتصال ستاره
interconnecting
U
اتصال به یکدیگر
star connection
U
اتصال ستارهای
saltus
U
تفرق اتصال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com