Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
operational route
U
جاده عملیاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
divided highway
[American E]
U
شاهراه چند خطی
[جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass
U
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses
U
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
current operating allowance
U
سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
road screen
U
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
service road
U
جاده کناری جاده سرویس
going
U
وضع جاده زمین جاده
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
track clearer
U
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance
U
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
operational code
U
کد عملیاتی
operations code
U
کد عملیاتی
operational
U
عملیاتی
operation code
U
کد عملیاتی
operating
U
عملیاتی
operating staff
U
کارمندان عملیاتی
operational reserve
U
احتیاط عملیاتی
operations code
U
رمز عملیاتی
operating temperature
U
دمای عملیاتی
preoperational
U
پیش عملیاتی
operation research
U
پژوهش عملیاتی
operating weight
U
وزن عملیاتی
operation overlay
U
کالک عملیاتی
operation annexes
U
پیوستهای عملیاتی
operation order
U
دستور عملیاتی
operation map
U
نقشه عملیاتی
operational reserve
U
ذخیره عملیاتی
operationalism
U
عملیاتی نگری
operational route
U
مسیر عملیاتی
incident
U
حادثه عملیاتی
action parameters
U
پارامترهای عملیاتی
incidents
U
حادثه عملیاتی
operational research
U
تحقیق عملیاتی
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
operational problems
U
مسائل عملیاتی
operational management
U
مدیریت عملیاتی
operational headquarters
U
ستاد عملیاتی
operational environment
U
محیط عملیاتی
operational definition
U
تعریف عملیاتی
operational costs
U
هزینههای عملیاتی
staging area
U
منطقه عملیاتی
element
U
عنصر عملیاتی
elements
U
عنصر عملیاتی
throughput
U
توان عملیاتی
operating cost
U
مخارج عملیاتی
operating cost
U
هزینه عملیاتی
operating budget
U
بودجه عملیاتی
operating loss
U
زیان عملیاتی
functional specification
U
مشخصه عملیاتی
endurance
U
برد عملیاتی
flowchart
U
شمای عملیاتی
mission load
U
اماد عملیاتی
cruising range
U
برد عملیاتی
operating profit
U
سود عملیاتی
operating expenses
U
مخارج عملیاتی
operating speed
U
سرعت عملیاتی
operating ratio
U
نسبت عملیاتی
concept of operation
U
تدبیر عملیاتی
operating ratio
U
نرخ عملیاتی
component operation
U
عناصر عملیاتی
effective through put
U
توان عملیاتی موثر
operational weapon
U
جنگ افزار عملیاتی
standing operating procedures
U
روش جاری عملیاتی
radius of action
U
برد عملیاتی هواپیما
actions
U
کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
mission load
U
بار مبنای عملیاتی
action
U
کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
fleet operating base
U
پایگاه عملیاتی ناوگان
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
scheme of command
U
طرح عملیاتی یکان
commander's concept
U
تدبیر عملیاتی فرمانده
functional units of a computer
U
واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
operational amplifier
U
تقویت کننده عملیاتی
operational command
U
فرماندهی از نظر عملیاتی
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
chop
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
base of operations
U
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
zeroed out
U
غیر عملیاتی شدن یکان
not operationally ready
U
غیر اماده ازنظر عملیاتی
chopped
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
present work
U
عملیاتی که اکنون انجام شده است
operationally ready
U
حاضر به عمل اماده از نظر عملیاتی
change of operation control
U
تغییر در نوع کنترل عملیاتی یاتعویض ان
alternate escort operating base
U
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
sop
U
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sequential
U
عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
sops
U
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
routing
U
عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
radiological operations
U
عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
monadic
U
مربوط است به عملیاتی که فقط از یک اپراند استفاده میکند
target offset methode
U
روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
rated through put
U
ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
cold rolling
U
عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
fixes
U
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
fix
U
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
counter revolution
U
عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
atomic
U
1-مربوط به یک اتم 2-عملیاتی که اگر در حین پردازش قط ع شود داده را به وضع اولیه خود بر می گرداند
simulation
U
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations
U
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
unmodified instruction
U
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
finder
U
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
Perl
U
برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
niladic
U
مربوط است به عملیاتی که برای ان هیچ عملوندی مشخص نشده است
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
road blocks
U
سد جاده
hard core
U
پی جاده
road bed
U
کف جاده
invious
U
بی جاده
road block
U
سد جاده
road
جاده
paths
U
جاده
route
U
جاده
routes
U
جاده
path
U
جاده
blocking
U
سد جاده
roadway
U
جاده
roads
U
جاده
causeways
U
جاده
roadways
U
جاده
turnpike
U
جاده
turnpikes
U
جاده
causeway
U
جاده
ruts
U
رد جاده
pad
U
جاده
track
U
جاده
roadless
U
بی جاده
way
U
جاده
line
U
جاده
roadbed
U
کف جاده
rut
U
رد جاده
pathways
U
جاده
roadable
U
جاده رو
lines
U
جاده
roadability
U
جاده رو
pads
U
جاده
tracks
U
جاده
pathway
U
جاده
tracked
U
جاده
commissioning
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commission
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commissions
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
parkerizing
U
عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
street traffic
U
ترافیک
[جاده]
road ditch
U
خندق جاده
high road
U
جاده عمده
hard core
U
زیرسازی جاده
open route
U
جاده باز
lateral route
U
جاده عرضی
profile of the road
U
نیمرخ جاده
superhighway
U
جاده وسیع
traffic on public roads
U
ترافیک
[جاده]
jacob's ladder
U
جاده شیری
molecular attracticm
U
جاده ذرات
causeway
U
جاده سنگفرش
berm
U
لبه جاده
single flow
U
جاده یک مسیره
single carriageway road
U
راه با یک جاده
secondary road
U
جاده درجه دو
screed
U
شمشه جاده
route reconnaissance
U
شناسایی جاده
overhead roadway
U
جاده هوایی
pack road
U
جاده مال رو
pathless
U
بدون جاده
roadwheel
U
چرخ جاده
post road
U
جاده پستی
provincial road
U
جاده محلی
raod bed
U
بستر جاده
road builder
U
جاده ساز
road capacity
U
فرفیت جاده
road clearance
U
تخلیه جاده
road junction
U
تقاطع جاده
road net
U
شبکه جاده ها
operational route
U
جاده رزمی
steam roller
U
جاده صاف کن
the impediment of a road
U
موانع جاده
To make roads .
U
جاده کشیدن
commercial vehicle
U
وسیلهحملکالاومسافردر جاده
roadhogs
U
خوک جاده
roadhog
U
خوک جاده
wayless
U
بدون جاده
uneven road
U
جاده ناهموار
trackless
U
بی جاده بی ریل
to beat a path
U
کوبیدن یک جاده
third class road
U
جاده درجه سه
the road was impaired
U
جاده خراب شد
the impediment of a road
U
پا گیرهای جاده
road roller
U
جاده صاف کن
sidetracked
U
جاده فرعی
bridle paths
U
جاده اسب رو
bridle path
U
جاده اسب رو
main road
U
جاده اصلی
by path
U
جاده فرعی
spur track
U
جاده فرعی
by the side of the road
U
در کنار جاده
by way
U
جاده پرت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com