English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hoverting U ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
fixes U ثابت ماندن
fix U ثابت ماندن
persevere U ثابت قدم ماندن
perseveres U ثابت قدم ماندن
persevered U ثابت قدم ماندن
play off <idiom> U ثابت ماندن بازی دوتیم
to stand to one's post U درجایاماموریت خود ثابت ماندن
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
spot elevation U نقطه ارتفاع معلوم روی نقشه
standpoint U نقطه ثابت
standpoints U نقطه ثابت
fixed point U نقطه ثابت
punctual U ثابت در یک نقطه
variable displacement pump U پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند
boiling point elevation constant U ثابت صعود نقطه جوش
best angle of climb airspeed U سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
submarine boat U زیردریایی
antisubmarine U ضد زیردریایی
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
torpedoes U موشک ضد زیردریایی
silent running U سکوت زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
nuking U زیردریایی اتمی
nukes U زیردریایی اتمی
nuked U زیردریایی اتمی
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
nuke U زیردریایی اتمی
torpedoed U موشک ضد زیردریایی
torpedo U موشک ضد زیردریایی
tinfish U موشک ضد زیردریایی
submariner U خدمه زیردریایی
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
antisubmarine U مخرب زیردریایی
deep submergence U زیردریایی نجات
astro U اژدر زیردریایی
asroc U راکت ضد زیردریایی
aluminaut U زیردریایی الومینیومی
alvin U یک نوع زیردریایی
antisubmarine action U مکانیسم ضد زیردریایی
torpedoing U موشک ضد زیردریایی
submarine chaser U ناوچه ضد زیردریایی
antisubmarine action U عمل ضد زیردریایی
albacore U نوعی زیردریایی
killer submarine U زیردریایی شکاری
sills U پشته زیردریایی
sill U پشته زیردریایی
antisubmarine torpedo U اژدر ضد زیردریایی
sqid U خمپاره ضد زیردریایی
subsurface U زیردریایی زیرابی
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
albacore U زیردریایی الباکور
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
submarine U با زیردریایی حمله کردن
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
creeping attack U تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
silent running U حرکت زیردریایی با سکوت
rescue chamber U اطاقک نجات زیردریایی
hunting U شکار دشمن یا زیردریایی
command active sonobuoy system U وسیله اکتشاف زیردریایی
submarines U با زیردریایی حمله کردن
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
terne U نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
datum time U ساعت تعیین محل زیردریایی
seadata U اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
deep submergence U زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
datum U اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
orion U نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
sea bat U نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
hunter killer U نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
balancing U حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
evasive steering U اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
subsisted U ماندن
subsist U ماندن
lied U ماندن
remain U ماندن
to be left U ماندن
remained U ماندن
to fret one's gizzard U ته ماندن
subsists U ماندن
lies U ماندن
stayed U ماندن
stay U ماندن
fail U وا ماندن
trray U ماندن
lie U ماندن
abhide U ماندن
failed U وا ماندن
fails U وا ماندن
to wear one's years well U ماندن
stand U ماندن
lie off U ماندن
upaemia U ماندن
subsisting U ماندن
be U ماندن
stick with <idiom> U ماندن با
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
awakes U بیدار ماندن
lie up U در بستر ماندن
postpones U عقب ماندن
keep house U در خانه ماندن
lie up U در اغل ماندن
awaking U بیدار ماندن
desuetude U متروک ماندن
lie up U درکنام ماندن
to be dashed to the ground U متروک ماندن
to be in hiding U پنهان ماندن
to fall to the ground U متروک ماندن
to fall in to oblivion U متروک ماندن
lie over U معوق ماندن
keep in U در خانه ماندن
to lie hid U پنهان ماندن
awake U بیدار ماندن
keep quiet <idiom> U ساکت ماندن
to stand mute U خاموش ماندن
to remain faithful U با وفا ماندن
stay put <idiom> U درجایی ماندن
up the river/creek with no paddle <idiom> U مثل خر در گل ماندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com