Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
derringer
U
تپانچه لوله کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thimble
U
لوله فلزی کوتاه
squirrel rifle
U
تفنگ لوله کوتاه
squirrel gun
U
تفنگ لوله کوتاه
howitzer
U
توپ کوتاه لوله
thimbles
U
لوله فلزی کوتاه
carabine
U
تفنگ لوله کوتاه
carbine
U
تفنگ لوله کوتاه سبک
carbines
U
تفنگ لوله کوتاه سبک
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
pistol
U
تپانچه
gun
U
تپانچه
guns
U
تپانچه
handgun
U
تپانچه
pistols
U
تپانچه
handguns
U
تپانچه
pistols
U
تپانچه درکردن
slaps
U
تپانچه زدن
slapping
U
تپانچه زدن
pistol
U
تپانچه درکردن
slapped
U
تپانچه زدن
slap
U
تپانچه زدن
pistoleer
U
سرباز تپانچه دار
gunfight
U
جنگ با تفنگ یا تپانچه
humane killer
U
تپانچه راحت کشی
false start
U
دویدن قبل ازصدای تپانچه
pistol whip
U
با تپانچه بر بدن کسی زدن
false starts
U
دویدن قبل ازصدای تپانچه
humane killer
U
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
guns
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
gun
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
petronel
U
یکجور تپانچه بزرگ که سواره نظام شدههای 61و 71بکارمیبردند
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
breaks
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
break
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
shortest
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
low
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
bas relif
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
pygmy
U
کوتاه
short
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
down
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
little
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
stockier
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
synoptic
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
nozzles
U
سر لوله اب
tube cutter
U
لوله بر
clips
U
لوله
blast pipe
U
لوله دم
tubes
U
لوله
fire hose
U
لوله اب
hosepipe
U
لوله
duct
U
لوله اب
blast main
U
لوله دم
water pipe
U
لوله اب
clippings
U
لوله
clipped
U
لوله
clip
U
لوله
hickey
U
لوله خم کن
rolled
U
لوله
tubulation
U
لوله
plumbers
U
لوله کش
plumber
U
لوله کش
nozzle
U
سر لوله اب
tube
U
لوله
hoses
U
لوله
pipeline
U
خط لوله
discharge head
U
سر لوله
pipelines
U
خط لوله
cylinders
U
لوله
bore
U
لوله
rouleau
U
لوله
hosed
U
لوله
conduits
U
لوله
hosing
U
لوله
rolls
U
لوله
spouting
U
لوله
piped
U
لوله
spouted
U
لوله
spouts
U
لوله
downtake
U
لوله
drain pipe
U
لوله
ductile
U
لوله شو
spout
U
لوله
pipe line
U
خط لوله
roll
U
لوله
pipe
U
لوله
cylinder
U
لوله
sequacious
U
لوله شو
noses
U
سر لوله
valve
U
لوله
conduit
U
لوله
valves
U
لوله
chimney
U
لوله
chimneys
U
لوله
cannon
U
لوله
bores
U
لوله
cannons
U
لوله
pipe layer
U
لوله کش
stave
U
لوله اب
nose
U
سر لوله
hose
U
لوله
pipe fitter
U
لوله کش
pipe cutter
U
لوله بر
short term
U
دوره کوتاه
jog trot
U
یورتمه کوتاه
aphorisms
U
سخن کوتاه
shorten
U
کوتاه تر کردن
aphorism
U
سخن کوتاه
short test bar
U
میله کوتاه
morello
U
گیلاس دم کوتاه
truncheon
U
چماق کوتاه
narrow minded
U
کوتاه نظر
truncheons
U
چماق کوتاه
novelet
U
داستان کوتاه
shortening
U
کوتاه شدگی
short term
U
کوتاه مدت
abbreviated
U
کوتاه شده
novella
U
رمان کوتاه
low
U
کوتاه دون
transients
U
فانی کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
catnap
U
چرت کوتاه
short-lived
U
کوتاه مدت
short lived
U
کوتاه مدت
short-range
U
کوتاه مدت
bas relief
U
برجسته کوتاه
paddle
U
پاروی کوتاه
one track
U
کوتاه فکر
shortening in
U
کوتاه کردن
transient
U
فانی کوتاه
short time
U
کوتاه مدت
manakin
U
ادم کوتاه قد
paddling
U
پاروی کوتاه
manikin
U
ادم کوتاه قد
piaffer
U
یورتمه کوتاه
paddles
U
پاروی کوتاه
paddled
U
پاروی کوتاه
short range
U
کوتاه مدت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com