English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He threatened to thrash the life out of me . U تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
it will make against us U برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
sure enough U میتوان یقین کردکه
it is to be noted that U باید توجه کردکه
He played so well that … U بقدری خوب بازی کردکه ...
he voted by proxy U کسی را از جانب خودوکیل کردکه رای دهد
my good soul U جانم
my love U جانم
mavournin U جانم
mavourneen U جانم
hey for U جانم به
She drove me round the edge of water . U جانم را به لب آورد
chucked U عزیزم جانم
chucks U عزیزم جانم
chuck U عزیزم جانم
I am fed up to the back teeth . I cant stomack it any more. U جانم به لبم رسیده
tantivy U جانم باشی بتاخت
run U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
My darling (sweatheart, dear ,pet). U جانم ( عزیزم ؟عزیز جان )
as ... as <adv.> U آنقدر... که
He did not live long enough to … U آنقدر عمر نکرد که ...
I was so tired that … U آنقدر خسته بودم که ...
I kept saying it tI'll I was blue in the face. U آنقدر گفتم با زبانم مودرآورد
She had the never to say. . . U آنقدر پررو بود که گفت ...
She talked tI'll she was blue in the face . U آنقدر حرف زد که زبانش مودرآورد
He drank himself to death. U آنقدر مشروب خورد تامرد
He wears his socks into holes . U آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
The exam was too easy for words . U امتحان آنقدر آسان بود که چه بگویم
My tea isnt cool enough to drink. U چایی ام آنقدر خنک نشده که بخورم
to scare the living daylights out of somebody U کسی را آنقدر بترسانند که زهره اش بترکد
She wept herself to sleep . U آنقدر گریه کرد تا خوابش برد
They I got confused . U آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
to be at a loss as to what to advise U آنقدر بهت زده بودن که نتوانند نصیحتی بدهند
to beat the egg-white until it is stiff U سفیده تخم مرغ را آنقدر بزنند که سفت شود
talk someone's ear off <idiom> U آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده [اصطلاح روزمره]
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native . U فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
I´m as hungry as a horse. U آنقدر گشنه هستم که روده بزرگ روده کوچک را بخورد.
hungry as a hunter <idiom> U آنقدر گشنه که روده بزرگ روده کوچک را بخورد
that fauit will right itself U خواهد شد
twill _ U ان خواهد
he shall go U خواهد رفت
it will manifest it self U اشکار خواهد شد
it askes for attention U دقت می خواهد
the secret will open to me U خواهد گردید
he will go U خواهد رفت
What impudence!what never !what cheek! U واقعا" که خیلی رو می خواهد !
it will give rise to a quarrel U مایه ستیزه خواهد شد
Well what does he want now ? U خوب حا لاچه می خواهد ؟
The folwer wI'll die for want of water. U گل از بی آبی خشک خواهد شد
It wI'll overtake (befall) everyone. U دامنگیر همه خواهد شد
Its color wI'lll fade. U رنگش خواهد رفت
it will manifest it self U معلوم خواهد گشت
it would be preferble to U بهتر خواهد بود
The tree wI'll die . U درخت خشک خواهد شد
It wI'll get us into trouble. U ما را به درد سر خواهد انداخت
It wI'll clear up by morning . U تا صبح هواصاف خواهد شد
the lord will provide U خداوسیله خواهد ساخت
She wI'll survive . She wI'll pull through. U زنده خواهد ماند
the truth will out . <proverb> U یقیقت بر ملا خواهد شد .
It wI'll prove to be to your disadvantage. U بضررت تمام خواهد شد
She wI'll gradually soften . U تدریجا" نرم خواهد شد
She wI'll regret it bitterly. U مثل سگ پشیمان خواهد شد
i know that he will come U من میدانم که او خواهد امد
criterion U مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
do as you please U هر چه دلتان می خواهد بکنید
He wI'll expedite our case. U اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
She wI'll arrive on friday morning . U جمعه صبح وارد خواهد شد
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
It wI'll spoil my appetite . U اشتهایم راکور خواهد کرد
Surely things wI'll turn out well for him in the end. U مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
accuracy U تعریف دقیق تر خواهد بود
sticker [guest] U مهمانی که نمی خواهد برود
who will pay for it U کی پول انرا خواهد داد
who will pay for it U کی هزینه انرا خواهد پرداخت
I wI'll be greatly ( badly ) disgraced. U بدجوری آبرویم خواهد رفت
Sooner or later , he wI'll find out . U دیر یا زود خواهد فهمید
near work U کاری که نگاه نزدیک می خواهد
he would be sure to like it U یقینا انرادوست خواهد داشت
if he wishes to be a U اگرمی خواهد کسی بشود
it will give rise to a quarrel U نزاعی تولید خواهد کرد
i do not u.his wanting to say U نمیفهم چرامی خواهد بماند
She procrastinated until it was too late . U آنقدر دفع وقت (وقت کشی ) کرد که دیگه کار از کار گذشت
outputs U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
A new government wI'll take office . U حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
She wI'll never realize this wish. U این آرزو بدلش خواهد ماند
This book wI'll be a great success . U این کتاب خیلی گه خواهد کرد
whatsoever he doeth shall p U هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
which diffrence shall be settled only by U ..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
She said it would rain and sure enough it did . گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
Things wI'll be looking up .Things wI'll be assuming a better shape (complexion). U اوضاع صورت بهتری پیدا خواهد کرد
he is sanguine of success U خوش بین یادلگرم است که کامیاب خواهد شد
it will wear to your shape U بپوشیدبهترمیشود درنتیجه پوشیدن قالب تن شما خواهد شد
He gave us to understand that he would help us. U او [مرد] وعده داد که به ما کمک خواهد کرد.
We shall look into the matter in due ( good ) time . U درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
on shall from a quo rum U جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself . U بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
The judge will have the final say on the matter. U قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
He is trying to prove himself all the time. U او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
contingency plan U برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
end user U شخصی که از وسیله یا برنامه یا محصول استفاده خواهد کرد
gigo U اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
While the grass grows the cow starves . <proverb> U تا علفها رشد کند گاو از گرسنى خواهد مرد .
stagnation thesis U ایجاد رکود اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
A guilty conscience needs no accuser. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
diminished radix complement U نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
to tell somebody something [to let somebody in on something] <idiom> U به کسی چیزی را گفتن که او نباید می دانست یا او نمی خواهد بداند.
He who excuses accuses himself. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
He warned he would go on a termless hunger strike. U او [مرد] هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
Excuses always proceed from a guilty conscience. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
This law wI'll be a disincentive to foreign investors. U این قانون باعث سردی سرمایه گذاران خارجی خواهد شد
restorationist U کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
defaults U مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
attention code U حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
defaulting U مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaulted U مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
On Thursday it will be variably cloudy [cloudy with sunny intervals] . U پنجشنبه هوا بطور متغیر ابری و مدتی صاف خواهد بود.
critical engine U موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
default U مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
i/o U فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
He is trying to run before he has learned do walk. <proverb> U او مى خواهد قبل از آنکه راه رفتن را یاد بگیرد شروع به دویدن کند.
to keep somebody in suspense <idiom> U کسی را در حالت هراس گذاشتن [چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
hackers U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
doctrinaire U کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
hacker U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
NOT function U تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
background U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
parameters U نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameter U نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
decision U مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
default U عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
decisions U مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
defaults U عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulted U عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting U عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
device U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
special bastard U هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
request U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
previews U نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
preview U نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
shifts U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
It wI'll eventually pay off. U با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
charges forward U هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
naive user U شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
RFC U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
He that willsteal an egg will steal an ox.. <proverb> U کسى که تخم مرغى بدزدد گاوى را خواهد دزدید.(تخم مرغ دزد شتر دزد مى شود).
talweg U خط فرضی موجوددر رود یا نهر که اگر این رود یا نهر بین دو کشورمشترک باشد خط مذکور مرزان دو محسوب خواهد شد
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
raids U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raiding U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raided U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raid U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
trojan horse U برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
Windows GDI U مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
pareto criterion U ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com