Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (25 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lip service
<idiom>
U
تنها زبونی موافقت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
despicableness
U
زبونی
kick back
<idiom>
U
تنها استراحت کردن
to live to oneself
U
تنها زندگی کردن
assent
U
موافقت کردن
admit
موافقت کردن
accede
U
موافقت کردن
complying
U
موافقت کردن
acceding
U
موافقت کردن
accedes
U
موافقت کردن
consented
U
موافقت کردن
acquiesce
U
موافقت کردن
to come in to line
U
موافقت کردن
homologate
U
موافقت کردن
assented
U
موافقت کردن
assenting
U
موافقت کردن
to look after
موافقت کردن
concurs
U
موافقت کردن
jibes
U
موافقت کردن
jibing
U
موافقت کردن
grant
U
موافقت کردن
grants
U
موافقت کردن
approbate
U
موافقت کردن
gibes
U
موافقت کردن
concurred
U
موافقت کردن
concur
U
موافقت کردن
acceded
U
موافقت کردن
jibe
U
موافقت کردن
jibed
U
موافقت کردن
granted
U
موافقت کردن
consents
U
موافقت کردن
complies
U
موافقت کردن
approve
U
موافقت کردن
consenting
U
موافقت کردن
consent
U
موافقت کردن
approves
U
موافقت کردن
accord
U
موافقت کردن
go along
<idiom>
U
موافقت کردن
accorded
U
موافقت کردن
concurring
U
موافقت کردن
assents
U
موافقت کردن
complied
U
موافقت کردن
approving
U
موافقت کردن
comply
U
موافقت کردن
accords
U
موافقت کردن
accomodate
U
موافقت کردن
baring the king
U
تنها کردن شاه شطرنج
one-track mind
<idiom>
U
تنها به یک چیز فکر کردن
rat race
<idiom>
U
رها کردن ،تنها گذاشتن
approval to the majority
U
با اکثریت موافقت کردن
to a to a proposal or opinion
U
باپیشنهادیاعقیدهای موافقت کردن
to agree on something
U
موافقت کردن با چیزی
overwrite
U
باپرداخت موافقت کردن
in keeping with
<idiom>
U
مشابه ،موافقت کردن
collogue
U
موافقت دروغی کردن
to fall in
U
فروکشیدن موافقت کردن
approbate
U
پسندیدن موافقت کردن
come to an agreement
U
موافقت پیدا کردن
live out of a suitcase
<idiom>
U
تنها بایک چمدان زندگی کردن
to go in with
U
ملحق شدن با موافقت کردن با
agrees
U
موافقت کردن موافق بودن
to givein one's a.
U
موافقت خودرا اعلام کردن
acquiesces
U
رضایت دادن موافقت کردن
agreeing
U
موافقت کردن موافق بودن
agree
U
موافقت کردن موافق بودن
acquiesced
U
رضایت دادن موافقت کردن
acquiescing
U
رضایت دادن موافقت کردن
obeys
U
حرف شنوی کردن موافقت کردن
obeyed
U
حرف شنوی کردن موافقت کردن
obey
U
حرف شنوی کردن موافقت کردن
obeying
U
حرف شنوی کردن موافقت کردن
to come to an explanation
U
درتوضیح چیزی باهم موافقت کردن
win a lady's hand
U
موافقت زنی را برای ازدواج جلب کردن
talk into
<idiom>
U
موافقت شخصی برای انجام کاری راجلب کردن
ok
U
تصویب کردن موافقت کردن
admits
U
موافقت کردن تصدیق کردن
okay
U
تصویب کردن موافقت کردن
admitting
U
موافقت کردن تصدیق کردن
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
unaccompanied
U
تنها
lone
U
تنها
soles
U
تنها
only
U
تنها
merest
U
تنها
mere
U
تنها
sole
U
تنها
single-handed
U
تنها
lonely
U
تنها
by oneself
U
تنها
lonelier
U
تنها
loneliest
U
تنها
out in the cold
<idiom>
U
تنها
alone
U
تنها
by it self
U
تنها
solitary
U
تنها
exclusive
U
تنها
recluse
U
تنها
recluses
U
تنها
solitarily
U
تنها
solo
U
تنها
solos
U
تنها
single
U
تنها
single handed
U
تنها
single line
U
خط تنها
uniquely
U
تنها
siolus
U
تنها
solus
U
تنها
by one,s self
U
تنها
by yourself
U
تنها
unique
U
تنها
just
U
تنها
strand
U
تنها گذاشتن
strands
U
تنها گذاشتن
he alone went
U
تنها اورفت
wirte only
U
تنها نوشتن
lone electron
U
الکترون تنها
bare handed
U
دست تنها
soles
U
شالوده تنها
asides
U
صحبت تنها
lonesome
U
تنها وبیکس
sole
U
شالوده تنها
leave alone
U
تنها گذاردن
read only
U
تنها خواندنی
to pull a lone oar
U
تنها کارکردن
fly by the seat of one's pants
<idiom>
U
دست تنها
sole
U
تنها انحصاری
single haneded
U
دست تنها
soli
U
تنها خوانان
singly
U
تنها انفرادا
aside
U
صحبت تنها
Do not leave me alone.
U
من را تنها نگذار.
soles
U
تنها انحصاری
single
U
تنها یک نفری
bread alone
U
تنها نان
sole argument
U
تنها دلیل
to pull a lone oar
U
تنها پارو زدن
out of pure mischief
U
تنها از روی بدجنسی
lone pair electron
U
زوج الکترون تنها
not only he came but
U
نه تنها امد بلکه
To go alone to the judge .
<proverb>
U
تنها به قاضى رفتن.
lonely hearts
U
تنها و جویای همدم
leave in the lurch
<idiom>
U
دست تنها گذاشتن
but
U
نه تنها بطور محض
monological
U
تنها سخن گو خودگووخودشنو
adhoc
U
تنها به این منظور
to reckon with out one's host
U
تنها به قاضی رفتن
sympathy
U
موافقت
sympathies
U
موافقت
ententes
U
موافقت
agreements
U
موافقت
entente
U
موافقت
settle for
<idiom>
U
موافقت با
congeniality
U
موافقت
agreement
U
موافقت
understandings
U
موافقت
accompt
U
موافقت
accommodating
U
موافقت
agreeableness
U
موافقت
agreeability
U
موافقت
consentaneity
U
موافقت
congruity
U
موافقت
acquiescence
U
موافقت
ententes cordiales
U
موافقت
consenting
U
موافقت
accorded
U
موافقت
concurrence
U
موافقت
consented
U
موافقت
consent
U
موافقت
approbation
U
موافقت
adhesion
U
موافقت
accords
U
موافقت
approval
U
موافقت
accord
U
موافقت
consents
U
موافقت
keeping
U
موافقت
assentation
U
موافقت
understanding
U
موافقت
union
U
موافقت
unions
U
موافقت
accordance
U
موافقت
fair-weather friend
<idiom>
U
شخصی که تنها دوست است
Come along and keep me company.
U
بامن بیا تا تنها نباشم
photon
U
تنها یک الکترون تابش شود
par for the course
<idiom>
U
تنها چیزیکه انتظار داشته
bare king
U
شاه تنها یا بی یاور شطرنج
zoon
U
تنها محصول یک نطفه واحد
agreement
U
موافقت نامه
propitiousness
U
موافقت مساعدت
condescension
U
تمکین موافقت
nonconformity
U
عدم موافقت
non cincurrence
U
عدم موافقت
treaties
U
موافقت نامه
to come to an agreement
U
موافقت پیداکردن
accommodations
U
تطبیق موافقت
endorsement
U
موافقت تایید
endorsements
U
موافقت تایید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com