Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coffee break
U
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee breaks
U
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
call time
U
تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
bucket step
U
فیکس کردن پا برای استراحت
dwelling
U
پیاده شدن برای استراحت
dwellings
U
پیاده شدن برای استراحت
change of pace
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change up
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
truce
U
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truces
U
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
rest and recuperation
U
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
half area
U
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
strip alert
U
اماده باش 5 دقیقهای
he rows 0 to the minute
U
او دقیقهای سی پارو میزند
minute glass
U
ساعت ریگی دقیقهای
five minute chess
U
بازی شطرنج 5 دقیقهای
request time out
U
تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
ground alert
U
اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
chukkar
U
زمان 5/7 دقیقهای بازی چوگان
chukker
U
زمان 5/7 دقیقهای بازی چوگان
polo
U
بازی یا مسابقه چوگان بین دو تیم چهارنفره و شش زمان 5/7 دقیقهای
coffeebean
U
بن قهوه
coffees
U
قهوه
coffee
قهوه
Brown
قهوه ای
coffee berry
U
بن قهوه
standstil
U
تعطیل
suspensions
U
تعطیل
suspension
U
تعطیل
standstill
U
تعطیل
shut down
U
تعطیل
vacation
U
تعطیل
holidays
U
تعطیل
vacations
U
تعطیل
prorogation
U
تعطیل
holiday
U
تعطیل
tie-up
U
تعطیل
tie-ups
U
تعطیل
cessation
U
تعطیل
white coffee
U
قهوه با شیر
coffeehouse
U
قهوه خانه
coffeepot
U
قهوه جوش
coffeepot
U
قهوه ریز
coffee mills
U
قهوه خرد کن
iced coffee
U
قهوه سرد
black coffee
U
قهوه سیاه
coffees
U
درخت قهوه
teahouse
U
قهوه خانه
tea tray
U
سینی قهوه
tea house
U
قهوه خانه
coffee and milk
U
شیر قهوه
coffee and milk
U
قهوه و شیر
coffee berry
U
دانه قهوه
percolators
U
قهوه جوش
percolator
U
قهوه جوش
coffee
U
درخت قهوه
coffee grounds
U
تفاله قهوه
coffeebean
U
دانه قهوه
coffee pots
U
قهوه جوش
black coffee
U
قهوه بی شیر
black coffee
U
قهوه تلخ
coffee pots
U
کتری قهوه
coffee pots
U
قوری قهوه
coffee house
U
قهوه خانه
coffeebean
U
حبه قهوه
coffee pots
U
قهوه ساز
coffee shop
U
قهوه خانه
coffee roaster
U
قهوه بوده
mocha
U
قهوه مکا
coffee tree
U
درخت قهوه
shutting
U
تعطیل شدن
vacations
U
به تعطیل رفتن
shut
U
تعطیل شدن
adjournments
U
تعطیل موقتی
shuts
U
تعطیل کردن
holy day
U
تعطیل مذهبی
vacation
U
به تعطیل رفتن
vacated
U
تعطیل کردن
adjournment
U
تعطیل موقتی
shut down
U
تعطیل شدن
shut down point
U
نقطه تعطیل
stop
U
تعطیل کردن
stopped
U
تعطیل کردن
red day
U
روز تعطیل
shutting
U
تعطیل کردن
prorogation of parliament
U
تعطیل مجلس
shutdowns
U
تعطیل شدن
play day
U
روزبیکاری یا تعطیل
shutdown
U
تعطیل شدن
prorogue
U
تعطیل شدن
vacating
U
تعطیل کردن
vacates
U
تعطیل کردن
shut down
U
تعطیل کردن
prorogate
U
تعطیل شدن
stopping
U
تعطیل کردن
vacate
U
تعطیل کردن
to close down
U
تعطیل کردن
make and mand
U
تعطیل نیمروزه
shuts
U
تعطیل شدن
holiday
U
تعطیل مذهبی
stops
U
تعطیل کردن
lock out
U
تعطیل کارخانه
cut back
U
تعطیل کارخانه
vacation monthes long
U
تعطیل 3 ماه
holidays
U
تعطیل مذهبی
Sabbath
U
روز تعطیل
shut
U
تعطیل کردن
work stoppage
U
تعطیل در کار
prorogue
U
تعطیل کردن
poetical
U
حبس تعطیل
decaffeined coffee
U
قهوه بدون کافئین
tea shops
U
نهارخوری قهوه خانه
suntans
U
قهوه مایل بسرخ
suntan
U
قهوه مایل بسرخ
tea shop
U
نهارخوری قهوه خانه
umber
قهوه ای مایل به زرد
coffee roaster
U
اسباب بودادن قهوه
black coffee
U
قهوه بدون شیر
durian
U
درخت قهوه سودانی
I'd like some coffee.
من یه مقدار قهوه میخواهم.
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
dark brown
U
رنگ قهوه ای تیره
to pulp coffee beans
U
دانههای قهوه را مغز کن
Sienna
<adj.>
<noun>
U
رنگ قهوه ای سوخته
demitasse
U
فنجان قهوه خوری
the school is out
U
مدرسه تعطیل است
Sundays
U
مربوط به یکشنبه تعطیل
the parliament is up
U
مجلس تعطیل است
f. time
U
روزهای تعطیل دادگاه
Sunday
U
مربوط به یکشنبه تعطیل
holyday
U
روز تعطیل مذهبی
lockup
U
تعطیل کردن اموزشگاه
holiday routine
U
برنامه روز تعطیل
recesses
U
تعطیل موقتی تنفس
recess
U
تعطیل موقتی تنفس
suspends
U
موقتا" تعطیل کردن
suspending
U
موقتا" تعطیل کردن
suspend
U
موقتا" تعطیل کردن
lockups
U
تعطیل کردن اموزشگاه
rope yarn sunday
U
بعد از فهرروز تعطیل
weekend
U
تعطیل اخرهفته را گذراندن
stopping the work
U
تعطیل کردن کار
shutt down
U
تعطیل شدن بستن
weekends
U
تعطیل اخرهفته را گذراندن
brownstone
U
[ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
rust
U
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
I'd like a cup of coffee, please.
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
To color a room brown.
U
اتاقی را رنگ قهوه ای زدن
kolanut
U
مغز تلخ قهوه سودانی
ocher
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قهوه ای و زرد
Tan
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قهوه ای و کرم
Rosewood
U
رنگی میان بنفش و قهوه ای
haste makes waste
U
تعجیل موجب تعطیل است
prorogate
U
تعطیل کردن بتعویق انداختن
lockouts
U
تعطیل کار از طرف کارفرما
lockout
U
تعطیل کار از طرف کارفرما
to shut down
U
تعطیل شدن پایین اوردن
prorogue
U
تعطیل کردن بتعویق انداختن
cybercafe
U
نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
This tie tones in with a brown jacket(coat).
U
این کروات با کت قهوه ای جور می آید
Two coffees please .
U
لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
estaminet
U
قهوه خانهای که سیگارکشیدن درانجا ازاداست
I could do with a cup of coffee.
U
از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
The coffee is piping hot.
U
این قهوه خیلی داغ است
espressos
U
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
U
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
espresso
U
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
kola
U
مغز قهوه سودانی درخت کولا
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
sabbatarianism
U
اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
recesses
U
موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
recess
U
موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
bank holiday
U
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
in suspense
U
درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
yasme
U
استراحت
idled
U
استراحت
rest
U
استراحت
rests
U
استراحت
relaxation
U
استراحت
idles
U
استراحت
byes
U
استراحت
rehabilitation
U
استراحت
recumbency
U
استراحت
breather
U
استراحت
breathers
U
استراحت
vacations
U
استراحت
bye
U
استراحت
idlest
U
استراحت
vacation
U
استراحت
idle
U
استراحت
pulper
U
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
irish coffee
U
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
sabbatarian
U
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
saint's day
U
روزیکه بیادگاریکی ازپیران یامقدسین تعطیل است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com