English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
set U تعداد موضوعات مربوطه
sets U تعداد موضوعات مربوطه
setting up U تعداد موضوعات مربوطه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
designs U نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
design U نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
record U مجموعه موضوعات داده مربوطه
series U گروه موضوعات مربوطه که مرتب شده اند
omission factor U تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
counts U ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counting U ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
sum U کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
sums U کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
counted U ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
count U ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
list U تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
scanned U تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scans U تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scan U تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
sequences U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
record U تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
decollator U ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
round U تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest U تعداد تیر تعداد شلیک دور
oddest U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
respective U مربوطه
pertaining U مربوطه
batches U در گروههای مربوطه و در یک ماشین
tonal U مربوطه به اهنگ صدا
batch U در گروههای مربوطه و در یک ماشین
pertinent U وابسته به یکان مربوطه
arctic U مربوطه به نواحی قطبی
delivered duty paid U تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
form U یات مربوطه را وارد میکند
modes U یات مربوطه را وارد میکند
forms U یات مربوطه را وارد میکند
mode U یات مربوطه را وارد میکند
formed U یات مربوطه را وارد میکند
themes U موضوعات
subjects U موضوعات
topics U موضوعات
magnetic U آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
XGA U رنگ روی صفحه نمایش مربوطه
sundry items U موضوعات متفرقه
form U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
formed U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
forms U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
relative U نوشتن برنامه با استفاده ازدستورات آدرس مربوطه
relative U محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
block U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocked U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
index U نما راهنمای موضوعات
reprographics U موضوعات کتبی تصاویر
indexes U نما راهنمای موضوعات
indexed U نما راهنمای موضوعات
contents U لیست موضوعات در یک فایل
blocks U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
lead time U مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
FAQ U الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
references U لیست موضوعات مرتب شده
reference U لیست موضوعات مرتب شده
batches U قرار دادن موضوعات در گروهها
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
batch U قرار دادن موضوعات در گروهها
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
inputted U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
strip U حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
packages U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
catalogue U ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
list U مجموعه موضوعات مرتب شده داده
packaged U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
catalogued U ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
detailed U حسابی که همه موضوعات را لیست میکند
package U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
collections U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collection U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
cataloged U ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogs U ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloguing U ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloging U ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogues U ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
mid user U اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
menu U مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند
menus U مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند
baltic exchange U بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
numbers U انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
number U انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
despatch U عمل ارسال موضوعات یا اطلاعات یا پیام ها به محلی
collating U مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
list U چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
collates U مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collated U مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collate U مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
batches U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batch U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
buyer's over U حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
frequently U صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
indexed U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
indexes U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
entering U عمل تایپ داده یا نوشتن موضوعات روی یک رکورد
index U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
listing U چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
listings U چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
finger U برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
fingers U برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
consumables U موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
consistency check U داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند
nil pointer U نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
scanned U بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
biomorph U [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
scan U بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scans U بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
deque U صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
floated U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
highlight bar U میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
list U فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
arrays U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
operational U آنچه کار میکند یا مربوطه به نحوه کار کردن ماشین است
ada U زبان برنامه نویسی سطح بالا که اغلب در ارتش و صنعت و موضوعات علمی به کار می رود
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
literacy U اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
moderated list U لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
drop down list box U لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
push up list U لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
number U تعداد
magnitude U تعداد
numbers U تعداد
paul U تعداد کم
cellar U محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellars U محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
number of cycle U تعداد تناوبها
small lot U نوبه کم تعداد
volume U تعداد میزان
count U تعداد ایمپولز
wheen U تعداد زیاد
counted U تعداد ایمپولز
work force U تعداد کارگر
quantities U تعداد زیاد
number of cycle U تعداد دوره ها
number of rounds U تعداد گلوله ها
number of threads U تعداد پیچش ها
A smaller number . Fewer . U تعداد کمتر
volumes U تعداد میزان
population [pop.] U تعداد مردم
quantity U تعداد زیاد
counting U تعداد ایمپولز
counts U تعداد ایمپولز
high lights U موضوعات مهم مطالب مهم
counts U تعداد امتیاز توپزن
No small number of ... U تعداد زیادی [از مردم]
polls U تعداد رای دهندگان
string U تعداد حروف یک رشته
parallel U تعداد آدرسهای متصل به هم
paralleled U تعداد آدرسهای متصل به هم
number [of something] U تعداد [عده] [چیزهایی]
polled U تعداد رای دهندگان
day of supply U تعداد روزهای اماد
blocking factor U تعداد رکوردها در بلاک
parallels U تعداد آدرسهای متصل به هم
cyclic rate U تعداد تیردر دقیقه
parallelling U تعداد آدرسهای متصل به هم
day of duty U تعداد روزهای خدمت
day of absence U تعداد روزهای نهستی
parallelled U تعداد آدرسهای متصل به هم
poll U تعداد رای دهندگان
paralleling U تعداد آدرسهای متصل به هم
Quite a few people ... U تعداد زیادی [از مردم]
number of componentes U تعداد سازندههای مستقل
nests U تعداد توابع در یک تابع
thereabouts U در حدود آن میزان یا تعداد
birthrate U تعداد موالید زه وزاد
precision U تعداد ارقام یک عدد
count U تعداد امتیاز توپزن
width U تعداد حروف در یک صفحه یا خط
tpi U تعداد شیار در هر اینچ
version U تعداد گونههای یک محصول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com