English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nest U تعداد توابع در یک تابع
nests U تعداد توابع در یک تابع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extracode U توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
libraries U 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library U 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
coroutine U بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
graphics U تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
repeats U ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
repeat U ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
gate U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gates U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
mathematical U توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
ULA U قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
GKS U استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
roundest U تعداد تیر تعداد شلیک دور
round U تعداد تیر تعداد شلیک دور
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
oddest U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
orthogonal functions U توابع متعامد
mathematical functions U توابع ریاضی
environs U دوروبر توابع
transfer functions U توابع انتقالی
fixture U توابع مایملک بلامعارض
theory of functions of a complex variable U نظریه توابع [ریاضی]
orthonormal functions U توابع متعامد بهنجار
orthonormal functions U توابع نرمال ارتو
family of curves U دسته توابع [ریاضی]
Complex analysis U نظریه توابع [ریاضی]
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
services U 1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
HTTPD U وب سرور که حاوی توابع پردازش فرم ها
list U لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
post war consumption functions U توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
repertoire U محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
modulates U سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
arithmetic U توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
modulating U سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
modulate U سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
references U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
template U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
functions U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
runs U اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
templates U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
functioned U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
run U اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
assembles U درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
assemble U درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
function U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
assembled U درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
accounting package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
arithmetic U مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب
alu U بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
electronic U توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
rom U کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند.
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
mode U وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
processes U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
modes U وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
master U نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
WordPad U امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
CD I U این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
brouter U وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
basics U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
edp U پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
mastered U نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
masters U نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
arithmetic U بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
hierarchical communications system U روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
kernel U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernels U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
non procedural language U زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
toolbox U مجموعه توابع از پیش تعیین شده که در حین نوشتن برنامه استفاده می شوند
fall back U دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
run duration U کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
adlib U نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
device U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
fall back U شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
declarative statement U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
extends U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extending U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
maths U CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
math U CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
processor U ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است
devices U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
extend U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
declaration U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
linkages U نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkage U نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
parameter U نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
declarations U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
parameters U نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
ends U توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
users U زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
user U زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
ended U توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
end U توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
logic U بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
attached processor U ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
tabling U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
tables U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
tabled U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
demonstration U نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstrations U نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demo U نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
Hewlett Packard U مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند
quickdraw U در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند
graphical user interface U واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
bomb U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombed U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombed out U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombs U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
languages U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
language U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
numbers U تعداد
paul U تعداد کم
magnitude U تعداد
number U تعداد
multimedia U محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
circuits U مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuit U مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
number of threads U تعداد پیچش ها
number of rounds U تعداد گلوله ها
work force U تعداد کارگر
quantities U تعداد زیاد
number of cycle U تعداد تناوبها
population [pop.] U تعداد مردم
A smaller number . Fewer . U تعداد کمتر
number of cycle U تعداد دوره ها
quantity U تعداد زیاد
volumes U تعداد میزان
volume U تعداد میزان
counts U تعداد ایمپولز
counting U تعداد ایمپولز
counted U تعداد ایمپولز
count U تعداد ایمپولز
wheen U تعداد زیاد
small lot U نوبه کم تعداد
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
documentation U اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
locals U متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local U متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
gates U یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
semicompiled U برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند
gate U یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
setting up U تعداد موضوعات مربوطه
set U تعداد موضوعات مربوطه
day of duty U تعداد روزهای خدمت
number [of something] U تعداد [عده] [چیزهایی]
sets U تعداد موضوعات مربوطه
precision U تعداد ارقام یک عدد
string U تعداد حروف یک رشته
version U تعداد گونههای یک محصول
parallelling U تعداد آدرسهای متصل به هم
family size U تعداد افراد خانواده
versions U تعداد گونههای یک محصول
Quite a few people ... U تعداد زیادی [از مردم]
No small number of ... U تعداد زیادی [از مردم]
width U تعداد حروف در یک صفحه یا خط
polls U تعداد رای دهندگان
blocking factor U تعداد رکوردها در بلاک
day of supply U تعداد روزهای اماد
count U تعداد امتیاز توپزن
tpi U تعداد شیار در هر اینچ
quantity U تعداد یا شماره چیزی
counting U تعداد امتیاز توپزن
quantities U تعداد یا شماره چیزی
paralleling U تعداد آدرسهای متصل به هم
bpi U تعداد بایت در هر اینچ
parallelled U تعداد آدرسهای متصل به هم
number of componentes U تعداد سازندههای مستقل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com