English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
Other Matches
two man rule U قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
asynchronous U انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
inflationary gap U بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
sanctioning U تصویب
sanctioned U تصویب
ok U تصویب
enactments U تصویب
enactment U تصویب
sanctions U تصویب
approval U تصویب
okay U تصویب
approbation U تصویب
resolution U تصویب
resolutions U تصویب
ratification U تصویب
sanction U تصویب
approved <adj.> <past-p.> U تصویب شده
allowed <adj.> <past-p.> U تصویب شده
approbate U تصویب کردن
passed <adj.> <past-p.> U تصویب شده
agreed <adj.> <past-p.> U تصویب شده
authorised [British] <adj.> <past-p.> U تصویب شده
authorized <adj.> <past-p.> U تصویب شده
ratifies U تصویب کردن
approves U تصویب کردن
acceptances U تصویب یک پیشنهاد
acceptance U تصویب یک پیشنهاد
ratify U تصویب کردن
ratifying U تصویب کردن
approval of plan U تصویب نقشه
ratified U تصویب کردن
approve U تصویب کردن
approving U تصویب کردن
passes U تصویب شدن
disapproves U تصویب نکردن
passed U تصویب شدن
approvable U قابل تصویب
allow U تصویب کردن
grant U تصویب کردن
disapprove U تصویب نکردن
sanctioning U تصویب کردن
subscribe U تصویب کردن
subscribed U تصویب کردن
subscribes U تصویب کردن
resolute U تصویب کردن
meet of approval of U به تصویب ..... رسیدن
sanctioned U تصویب کردن
approved U تصویب شده
allow U تصویب کردن
passage U تصویب قطعه
sanctions U تصویب کردن
imprimatur U تصویب پذیرش
sanction U تصویب کردن
indorsation U تصویب نمودن
to be approved U به تصویب رسیدن
subscribing U تصویب کردن
passages U تصویب قطعه
approvingly U تصویب شده
allows U تصویب کردن
discountenance U تصویب نکردن
acted U تصویب نامه
ratification U تصدیق و تصویب
disapproval U عدم تصویب
to meet the a of U به تصویب رسیدن
act U تصویب نامه
pass U تصویب شدن
allowing U تصویب کردن
to have approved U به تصویب رساندن
disapprobation U عدم تصویب رد
order in council U تصویب نامه دولتی
disapprove U رد کردن تصویب نکردن
disapproves U رد کردن تصویب نکردن
passes U گذراندن تصویب شدن
passed U گذراندن تصویب شدن
the royol a U تصویب یاصحه همایونی
approval to the treaty U معاهدهای را تصویب کردن
subject to your approval U موکول به تصویب شما
pass U گذراندن تصویب شدن
subject to your approval U اگرشما تصویب نمایید
reenactment U تصویب مجدد قانون
votes U با اکثریت اراء تصویب کردن
authorize U اختیار دادن تصویب کردن
approved circuit U مدار تصویب شده مخابراتی
authorizes U اختیار دادن تصویب کردن
authorising U اختیار دادن تصویب کردن
instruments of ratification U اسناد دال بر تصویب و تصدیق
vote U با اکثریت اراء تصویب کردن
voted U با اکثریت اراء تصویب کردن
authorises U اختیار دادن تصویب کردن
enacting U تصویب کردن نمایش دادن
deposit of instrument of ratification U ایداع اسناد دال بر تصویب
enact U تصویب کردن نمایش دادن
enacts U تصویب کردن نمایش دادن
enacted U تصویب کردن نمایش دادن
passes U تصویب کردن قبول شدن
passed U تصویب کردن قبول شدن
pass U تصویب کردن قبول شدن
authorizing U اختیار دادن تصویب کردن
it depends on his approval U منوط به موافقت و تصویب اوست
unit price contract U قیمت واحد تصویب شده درقرارداد
homologate U تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
rogation U تصویب قانون بوسیله مراجعه باراء عمومی
passes U صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
pass U صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
passed U صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
oedipus complex U احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
exchange of instruments of ratification U مبادله اسناد دال بر تصدیق وتصویب موضوع مورد توافق یا تصویب معاهده
oedipal U وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
copyright U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyrights U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
experts U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
expert U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
privacy act of قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
all weather fighter U هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
at owner's risk U معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
ratifying U قبول کردن تصویب کردن
ratified U قبول کردن تصویب کردن
okay U تصویب کردن موافقت کردن
ratify U قبول کردن تصویب کردن
homologate U تصدیق کردن تصویب کردن
ok U تصویب کردن موافقت کردن
ratifies U قبول کردن تصویب کردن
illegal U آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
statute of fraud U قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
lobbies U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbied U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobby U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
actual address U آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
off to a point U باریک شده نوک پیدامیکند
preclinical U وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد
MTF U متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
uptime U مدت زمانی که یک وسیله کار میکند و خطا ندارد.
recoveries U زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
recovery U زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
idled U مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
idles U مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
idlest U مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
idle U مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
takedown U مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
at all events U بهر وسیله که باشد
holed U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
hole U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
vga U آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
holing U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holes U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
borer U هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
new U وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newer U وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newest U وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
new- U وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
throughput U بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد
naturally U طبعا"
secundine naturam U طبعا
by natre U طبعا
by nature U طبعا"
senses U مصداق
meaning U مصداق
sense U مصداق
meanings U مصداق
sensed U مصداق
status U کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status U ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
bugged U اطاق یا شیئی که حاوی یک وسیله استراق سمع پنهانی باشد
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
rates U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
rate U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
become entitled to U مصداق ..... واقع شدن
antitype U نمونه یا مصداق چیزی
prove opplicable U مصداق پیدا کردن
adc U وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
quiescent U وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
asynchronous transmission U اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
alien U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
aliens U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
In the nature of things, young people often rebel against their parents. U طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
conveyancing U در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
floral design U طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com