English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surveillance U تجسس بررسی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
searchingly U تجسس کردن
search U تجسس کردن
searched U تجسس کردن
feedout U تجسس کردن
searches U تجسس کردن
terrain spotting U تجسس کردن زمین
scanned U تجسس کردن بارادار
scan U تجسس کردن بارادار
scans U تجسس کردن بارادار
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
investigating U تحقیق کردن تجسس کردن
investigates U تحقیق کردن تجسس کردن
indagate U تجسس کردن رسیدگی کردن
investigated U تحقیق کردن تجسس کردن
investigate U تحقیق کردن تجسس کردن
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inferences U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test U و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
verifying U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
search U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
searchingly U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
searched U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
searches U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
To weight up the pros and cons of something . U مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
survey U بررسی کردن
scrutinize U بررسی کردن
peruse U بررسی کردن
perused U بررسی کردن
look into U بررسی کردن
investigate U بررسی کردن
survey U بررسی کردن
check U بررسی کردن
probed U بررسی کردن
study U بررسی کردن
reconcider U بررسی کردن
studies U بررسی کردن
probe U بررسی کردن
checked U بررسی کردن
studying U بررسی کردن
probes U بررسی کردن
checks U بررسی کردن
surveyed U بررسی کردن
inspect U بررسی کردن
explore U بررسی کردن
perusing U بررسی کردن
check U بررسی کردن
evaluate U بررسی کردن
dissect [analyse] U بررسی کردن
indagate U بررسی کردن
assay U بررسی کردن
surveys U بررسی کردن
bolt [examine] U بررسی کردن
analyze [American] U بررسی کردن
analyse [British] U بررسی کردن
study U بررسی کردن
peruses U بررسی کردن
enquire into U بررسی کردن
determine U بررسی کردن
examine U بررسی کردن
equivoque U تجسس
searched U تجسس
search U تجسس
investigations U تجسس
scans U تجسس
searchingly U تجسس
investigation U تجسس
scan U تجسس
equivoke U تجسس
scanned U تجسس
indagation U تجسس
searches U تجسس
scrutinised U بدقت بررسی کردن
checked U مقابله کردن بررسی
reviewing U بررسی کردن مرور
scrutinises U بدقت بررسی کردن
reviewed U بررسی کردن مرور
reviews U بررسی کردن مرور
review U بررسی کردن مرور
survey U بررسی کردن بازدید
scrutinizing U بدقت بررسی کردن
surveys U بررسی کردن بازدید
scrutinizes U بدقت بررسی کردن
scrutinized U بدقت بررسی کردن
check U مقابله کردن بررسی
scrutinize U بدقت بررسی کردن
surveyed U بررسی کردن بازدید
checks U مقابله کردن بررسی
scrutinising U بدقت بررسی کردن
inspecting U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
chemical survey U تجسس شیمیایی
research U تجسس تحقیق
researching U تجسس تحقیق
researches U تجسس تحقیق
investigation U تجسس وارسی
investigations U تجسس وارسی
ground surveillance U تجسس زمینی
researched U تجسس تحقیق
espial officer U افسر تجسس
air search U تجسس هوایی
surveillant U تجسس کننده
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
scans U بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
to have [take] a closer look at something U چیزی را با دقت بررسی کردن
scanned U بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
to check out something U چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to make a study of something U چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
scan U بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
sector of search U منطقه تجسس رادار
combat surveillance U تجسس میدان رزم
target aquisition U سیستم تجسس هدف
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
search attack unit U یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
pararescue team U تیم تجسس و نجات
seeker U رادار تجسس هدف
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
surveillance radar U رادار تجسس هدف
air surveillance U تجسس واکتشاف هوایی
controlling U اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control U اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
to browse U بررسی عمومی کردن [علوم کامپیوتر]
controls U اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
to cross-check the result with a calculator U حل را مجددا با ماشین حساب بررسی کردن
counter surveillance U عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
To weight the pros and cons of something. U خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
spiral scanning U مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
sweep U تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
sensed U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
summation check U بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sense U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
caveatemptor U اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
self- U برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
smoke test U بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
researched U تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researching U تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
research U تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researches U تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
prima facie evidence U مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
deliberations U بررسی
deliberation U بررسی
review U بررسی
examination U بررسی
surveys U بررسی
examinations U بررسی
investigations U بررسی
scrutiny U بررسی
investigation U بررسی
reviews U بررسی
checks U بررسی
check U بررسی
surveillance U بررسی
reviewed U بررسی
checked U بررسی
reviewing U بررسی
handling U بررسی
input/output U بررسی
studies U بررسی
vetting U بررسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com