Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
confirmative
U
تایید کننده
confirmer
U
تایید کننده
confirmor
U
تایید کننده
corroborant
U
تایید کننده
corroborator
U
تایید کننده
corrobrant
U
تایید کننده
seconder
U
تایید کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
authenticator
U
تایید کننده اعتبار اسناد
corroborative
U
تایید کننده- موید- تقویت امیز
Other Matches
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
acknowledgments
U
تایید
certification
U
تایید
grace
U
تایید
acknowledgement
U
تایید
acknowledgements
U
تایید
graced
U
تایید
allegation
U
تایید
graces
U
تایید
allegations
U
تایید
gracing
U
تایید
approval
U
تایید
corroboration
U
تایید
confirmation
U
تایید
verification
U
تایید
confirmed
U
تایید شده
approvingly
U
به تایید رسیده
validity
U
تایید تصدیق
gracing
U
تایید کردن
graces
U
تایید کردن
graced
U
تایید کردن
grace
U
تایید کردن
acknowledgement of order
تایید سفارش
endorsement
U
موافقت تایید
support
U
تایید کردن
support
U
تقویت تایید
endorsements
U
موافقت تایید
confirm
U
تایید کردن
confirms
U
تایید کردن
supporting
U
تایید کردن
approved
U
تایید شده
approved
U
به تایید رسیده
passed
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
authorized
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
approvingly
U
تایید شده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
approved
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
allowed
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
agreed
<adj.>
<past-p.>
U
به تایید رسیده
passed
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
approved
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
agreed
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
allowed
<adj.>
<past-p.>
U
تایید شده
emphasizing
U
تایید کردن
ratifying
U
تایید کردن
ratify
U
تایید کردن
ratifies
U
تایید کردن
ratified
U
تایید کردن
corroborating
U
تایید کردن
corroborates
U
تایید کردن
corroborated
U
تایید کردن
insusceptible
U
تایید ناپذیر
emphasizes
U
تایید کردن
emphasized
U
تایید کردن
emphasize
U
تایید کردن
emphasising
U
تایید کردن
emphasises
U
تایید کردن
emphasised
U
تایید کردن
certifiable
U
قابل تایید
vertify
U
تایید کردن
approve
U
تایید کردن
approves
U
تایید کردن
approving
U
تایید کردن
corroborate
U
تایید کردن
acknowledges
U
تایید کردن
social approval
U
تایید اجتماعی
acknowledging
U
تایید کردن
unaudited
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
تایید نشده
untested
<adj.>
U
تایید نشده
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
uninspected
<adj.>
U
تایید نشده
acknowledge
U
تایید کردن
unexamined
<adj.>
U
تایید نشده
unverified
<adj.>
U
تایید نشده
price support
U
تایید قیمت
support
U
تایید کردن نگهداری
confirmation
U
تایید ازاطلاعات رسیده
validation
U
تایید معتبر سازی
confirmed location
U
موضع تایید شده
confirmable
U
قابل تایید وتصدیق
approved circuit
U
مدار تایید شده
verifiable
U
قابل تصدیق تایید
security clearance
U
تایید صلاحیت کردن
assertion
U
تایید ادعا افهارنامه
self sustained
U
تایید شده نفس
approved bank
U
بانک تایید شده
quality control approval
U
تایید کنترل کیفیت
validating
U
تایید اعتبار قانونی کردن
validated
U
تایید اعتبار قانونی کردن
validate
U
تایید اعتبار قانونی کردن
validates
U
تایید اعتبار قانونی کردن
confirmed letter of credit
U
اعتبار اسنادی تایید شده
unconfirmed letter of credit
U
اعتبار اسنادی تایید نشده
confirmed location
U
محل تایید شده دشمن
vouch
U
اطمینان دادن تایید کردن
confirmed by documents
<adj.>
U
تایید شده توسط اسناد
Thank you for the confirmation of your request!
U
از تایید درخواستتان خیلی متشکرم.
avouch
U
مقرر داشتن تصدیق و تایید کردن
daclare
U
تایید مجدد شرکت اسب درمسابقه
institute for
U
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
clearance
U
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
O.K.
U
دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
consulage
U
هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
protocol
U
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
underpin
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
protocols
U
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
homologate
U
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
underpins
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
society of certified processors
U
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
guarantees
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantee
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
receipt notification
U
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
support
U
پشتیبانی کردن تایید کردن پایه
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com