Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
predicate
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicated
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicates
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
knowledge
U
طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
the letter of the law
U
عبارت قانون
link
U
تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
label
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
child process
U
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
child program
U
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
subject to the law
U
تابع یامطیع قانون
governmentalize
U
پیرو و تابع قانون کردن
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
nests
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
RPC
U
روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود
remoter
U
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remote
U
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remotest
U
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
equivalence
U
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stubbed
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
libraries
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
legalism
U
رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale
U
فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
the law is not retroactive
U
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code
U
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
machine based
U
مبتنی بر ماشین
democratic
U
مبتنی بر دمکراسی
computer based training
U
تربیت مبتنی بر کامپیوتر
market directed economy
U
اقتصاد مبتنی بر بازار
character based program
U
برنامه مبتنی بر کاراکتر
tortious
U
مبتنی بر تعدی و تفریط
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure
U
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
hypostyle
U
دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
Maven
U
خبره
connoisseur
U
خبره
connoisseurs
U
خبره
proficient
U
خبره
judge
U
خبره
judged
U
خبره
judges
U
خبره
expert
U
خبره
experts
U
خبره
au fait
U
خبره
judging
U
خبره
critic
U
کارشناس خبره
expert witness
U
شاهد خبره
experts
U
اهل خبره
expert
U
اهل خبره
critics
U
کارشناس خبره
expert support system
U
سیستم خبره
expert system
U
سیستم خبره
chartered accountant
U
حسابدار خبره
sophisticated
U
خبره وماهر
judge made law
U
نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
consults
U
پیشنهاد خواستن از یک خبره
consulted
U
پیشنهاد خواستن از یک خبره
skillful weaver
U
بافنده ماهر و خبره
consult
U
پیشنهاد خواستن از یک خبره
skilled witness
U
کارشناس اهل خبره
bifurcated systems
U
سیستمهای دو چنگاله
framing systems
U
سیستمهای قابدار
homebrew
U
سیستمهای ریزکامپیوتراولیه
pan germanism
U
نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
canons
U
قانون کلی قانون شرع
penal statute
U
قانون جزایی قانون مجازات
say's law
U
قانون سی . براساس این قانون
canon
U
قانون کلی قانون شرع
oologist
U
خبره در تخم پرنده شناسی
gourmets
U
خبره خوراک شراب شناس
expertism
U
تفتیش و رسیدگی خبره کارشناسی
specialist
U
خبره در یک موپوع مط العه خاص
specialises
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specialising
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
gourmet
U
خبره خوراک شراب شناس
specializing
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specialize
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specializes
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specialists
U
خبره در یک موپوع مط العه خاص
dialectic
U
روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
dialectic materialism
U
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
embedded systems
U
سیستمهای تعبیه شده
objected
U
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
hill climbing
U
روش رسیدن به هدف در سیستم خبره
indirect objects
U
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
objects
U
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
object
U
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
objecting
U
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
direct objects
U
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
aisp
U
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
association in information systems
U
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
X/OPEN
U
ول ایجاد سیستمهای باز هستند
vax
U
سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
calories
U
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
FTAM
U
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
data general corporation
U
سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
calorie
U
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
objectivism
U
روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
digital equipment corporation
U
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
Dec
U
یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
petri nets
U
مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
bit
U
واحد اطلاعات در همه سیستمهای دیجیتال
bits
U
واحد اطلاعات در همه سیستمهای دیجیتال
marginal productivity law
U
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
don't give up the day job
<idiom>
U
[در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
knowledge
U
دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
fractional reserve banking
U
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
forward chaining
U
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
programmable function keyboard
U
صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
touch tone telephone
U
تلفن دکمهای در سیستمهای پردازش از راه دور
electrometallurgy
U
صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
pluralism
U
عقیده مبتنی برلزوم دخالت کلی و عملی موسسات و مجامع غیر دولتی در امر اداره مملکت
imperialism
U
استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
pilots
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
piloted
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pilot
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
isolationism
U
سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
ibm personal system/
U
IBخانوادهای از سیستمهای ریزکامپیوتر تولید شده توسط شرکت
inference
U
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inferences
U
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
transborder
U
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
smis
U
for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
blowout disc
U
دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
portable
U
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
radio sheck
U
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
IFF
U
استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
authors
U
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
mosaic
U
حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
predicating
U
اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicates
U
اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicated
U
اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicate
U
اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
bureaucreacy
U
رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
routing identifier
U
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
monochrome
U
استاندارد آداپتور ویدیو در سیستمهای PC قدیمی که متن را در خط هایی از ستون ها نمایش میدهد
GOSIP
U
استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
morphing
U
جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
intermediate
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
national programs
U
برنامههای ملی
reinforcement schedules
U
برنامههای تقویت
utility programs
U
برنامههای سودمند
social programs
U
برنامههای اجتماعی
schedules of reinforcement
U
برنامههای تقویت
system programs
U
برنامههای سیستم
support programs
U
برنامههای پشتیبانی
control programs
U
برنامههای کنترلی
medical programs
U
برنامههای پزشکی
application programs
U
برنامههای کاربردی
comprehensive plans
U
برنامههای جامع
welfare programs
U
برنامههای رفاهی
interim plan
U
برنامههای موقت
codasyl
U
مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
cadam
U
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
platelet
U
صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
contracts under seal
U
عقود مصدقه عقود مبتنی بر سند رسمی
the law does not apply to him
U
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
phrased
U
عبارت
clauses
U
عبارت
word
U
عبارت
term
U
عبارت
clause
U
عبارت
termed
U
عبارت
phrases
U
عبارت
terming
U
عبارت
worded
U
عبارت
wordage
U
عبارت
statements
U
عبارت
statement
U
عبارت
cl
U
عبارت
phrase
U
عبارت
expressions
U
عبارت
experssion
U
عبارت
expression
U
عبارت
subjective
U
فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
tools
U
مجموعه برنامههای کاربردی
army program memorandum
U
لایحه برنامههای ارتشی
norton utilities
U
برنامههای کمکی نورتن
conservation programs
U
برنامههای حفافت منابع
family planning programs
U
برنامههای تنظیم خانواده
government broadcasting
U
پخش برنامههای دولتی
data management programs
U
برنامههای مدیریت داده ها
sdlc
U
معماری شبکه سیستمهای IBM استفاده میشود و میزان ارسال داده سنکرون را مشخص میکند
gpss
U
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
separate
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separated
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separates
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
MDA
U
استاندارد آداپتور ویدیو که در سیستمهای PC ابتدایی به کار می رفت و متن را خط وطی از ستون ها نمایش میدهد
knowledge
U
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
terming
U
جمله عبارت
assignment statement
U
عبارت گمارشی
in other words
<adv.>
U
به عبارت دیگر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com