English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8665 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open U مفتوح شدن
open U وضع زه هنگام کشیده شدن
open U خط بازبی دفاع
open U اشکار
open U قابل بحث
open U بی دفاع واریز نش
open U بلامتصدی
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open U پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
open U وزن ازاد
open U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open U سکی
open U شکفتن
open U روشن شدن خوشحال شدن
open U باز شدن
open U باز
open U فضای باز
open U ازاد
to open out U گستردن
open U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open U تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
open U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open U برداشتن پوشش یا باز کردن در
open U آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open U باز کردن باز شدن
to open out U باز کردن
open U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open U نابسته
open U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
to open out U توسعه دادن
open U فایل خواندنی و نوشتنی
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open U به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open to any one U مباح
open U افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open U مفتوح
open U :باز
open U مروحه را باز کنید
the open U ملا عام
open U زمین باز گسترده
open U بی الایش
open out U بسط دادن
open out U توسعه دادن
the open U هوای ازاد
To come into the open. U آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
the open U ملاء عام
open U گشوده سرگشاده
open U دایر
open U گشودن گشادن
open U بازکردن
open U واریز نشده
open U بی ابر
open U بی پناه
open U درمعرض
open U صریح
open U مهربان رک گو
open U روباز
open U ازاد اشکار
to open out U بسط دادن
open water U فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
open the door to U مجال دادن به
open subroutine U زیرروال باز
open wire U سیم لخت
open terrace U مهتابی
open system U سازگان باز
open system U نظام باز
open system U سیستم باز
open syllable U هجائی که به حرف e پایان پذیرد
open vertict U رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open theft U سرقت مشهود
open to attack U در معرض حمله
open to the public U اشکار در نزد همه
open to the public U واضح درنظر عموم
open to the public U علنی
open to the public U برملا
open tournament U تورنمنت ازاد شطرنج
open trade U تجارت ازاد
open travers U پیمایش باز
open treaty U معاهده باز
open universe U جهان باز
open verdict U رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open the meeting U رسمیت جلسه را اعلام کردن
open subrotine U زیرروال باز
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
open hands U دست باز بودن
open hands U سخاوت
open handed U بخشنده
open handed U دست باز
open guard U گارد باز
open group U گروه باز
open game U بازی باز شطرنج
open frame U هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
open fire U شروع
open fire U اتش
open fire U شروع به تیراندازی کردن
open file U فایل باز
open file U ستون باز شطرنج
open faces U گشاده رو
open faced U دارای سیمای بازو بی تزویر
open faced U گشاده رو
open eyed U هوشیار
open hawse U زاویه میان دو لنگر
open hearted U دل و زبان یکی
open space U گردشگاه ازاد
open space U میدان
open machine U ماشین باز
open loop U حلقه باز
open loop U مدار باز
open lines U خطوط باز شطرنج
open light U پنجره واشو
open indent U سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
open indent U سفارش خرید باز
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
open hospital U بیمارستان ازاد
open hearth U کوره فولاد سازی دهان باز
open heartedness U خوش گمانی
open handed U گشاده دست گشاده کف
open heartedness U رک گویی صداقت
open heartedness U راست بازی
open hearted U راست باز خوش گمان
open eyed U بیدار
open wire U سیم هوایی
to knock something open U با ضربه چیزی را باز کردن
to strike something open U با ضربه چیزی را باز کردن
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
with open arms <idiom> U با گرمی استفاده کردن
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
open secret <idiom> U راز فاش شده
open one's heart <idiom> U از ته قلب حرف زدن
Open the door. U در درراباز کن
He is open to bribery. U اهل رشوه (رشوه گیری) است
In the open air. U در هوای آزاد.
Open to the publice. U ورود برای عموم آزاد است
to split open U با دو نیم شدن [از هم جدا شدن] باز کردن
open interval U فاصله نا محدود [بی کران] [ریاضی]
to open a can of worms <idiom> U چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
to open something to [the] traffic U چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
open to question <adj.> U مشکوک
open to question <adj.> U مورد شک
open-handed <adj.> U دست و دلباز
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
open-plan U ساختمانیکههرطبقهآنفقطداراییکمحوطهوسیعاستودارایاتاقنیست
open-necked U پیراهنیابلوزبدونیقه
to open fire U شروع به اتش کردن
to lay open U هویدا
to lay open U اشکار ساختن
to keep an open house U مهمان نواز بودن
to keep an open house U در خانه باز داشتن
to keep open house U ازهرکس پذیرایی کردن
to keep open house U درخانه بازداشتن
to fly open U بازشدن
to break open U سوراخ کردن
to break open U شکستن
the secret will open to me U خواهد گردید
the secret will open to me U ان راز بمن اشکار
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
rights open to everyone U مباحات
to open one's mind U اندیشه یا راز خود را به کسی گفتن
to open one's mind U دل خود را خالی کردن
to open parliament U مجلس را گشودن
open-cast U معدنیکهدرآنذغالسنگوسایرموادکانیدرنزدیکسطحزمینیافتمیشوند
Open University U دانشگاهیدربریتانیاکهداوطلبانآزاددرآنجاتحصیلمیکنند
open prison U زندانیکهبهزندانیانآزادیبیشتریدادهمیشود
open day U روزیکهعموم مردم میتوانندازمکانهایخاصیمثلمدرسهیایکموسسهآزادانهبازدیدکنند
open secrets U سر افشا شده
open secrets U راز آشکار
open secret U سر افشا شده
open secret U راز آشکار
with open arms U بااغوش باز بابازوهای گشاده
wide open U حمله
to open the door to U مجال دادن
to open the ball U پیش قدم شدن
to open the ball U اول رقصیدن
to open parliament U مجلس راافتتاح کردن
open wiring U سیمکشی باز
open eyed U چشم باز
open shop U سیستم باز
open mindldly U با فکر باز
open mindldly U ازروی بی تعصبی
open mindedness U بی تعصبی
open mindedly U با فکر باز
open minded U روشنفکر
open messes U باشگاهها
open messes U ناهارخوریها
normally open contact U اتصال معمولا باز
lay open U پاره کردن
lay open U اشکار کردن
keep an open house U مهمان نواز بودن
i will t. you to open thedoor U ممنون میشوم اگر در را بازکنید
his palce is still open U است
his palce is still open U جای او هنوز خالی
he has an open hand U او دست بازاست
open policy U بیمه نامه باز
open policy U بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
open shop U بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
Recent search history Forum search
1شما تا چه زمانی حراجی خواهید داشت؟
1ریاست مخابرات به چهار نفر کارمند ضرورت دارد
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1استخدام عبارت از پرکردن و پرنگهداشتن پست های خالی درتشکیل سازمان به اساس اهلیت، لیاقت و شایستگی میباشد
1تا چه ساعتی اینجا باز است
0Wide open throttle A/C cutoff relay circuit
0I can open this app. In iPhone 6x but it doesn't translate my texts
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com