Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cumulative distribution function
U
تابع تکرار تجمعی
[ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frequency function
U
تابع تکرار
[ریاضی]
nests
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
quoted
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
repeater coil
U
سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
cumulative frequency
U
تجمعی
cumulative
U
تجمعی
accumulated frequency
U
فراوانی تجمعی
line of scrimmage
U
خط فرضی تجمعی
mass curve
U
منحنی تجمعی
cumulative distribution
U
توزیع تجمعی
associative mechanism
U
مکانیسم تجمعی
associative process
U
فرایند تجمعی
recidivism
U
تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
scatter read gather write
U
خواندن توزیعی و نوشتن تجمعی
repeat
U
تکرار کردن تکرار شدن
repeats
U
تکرار کردن تکرار شدن
equivalence
U
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stub
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
re-entry
U
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry
U
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
frequencies
U
تکرار
repetition
U
تکرار
tautologies
U
تکرار
repetitions
U
تکرار
iterance
U
تکرار
recapitulations
U
تکرار
recapitulation
U
تکرار
iteration
U
تکرار
frequency
U
تکرار
tautology
U
تکرار
rehearsals
U
تکرار
rehearsal
U
تکرار
repeat
U
تکرار
a lot of times
<adv.>
U
به تکرار
frequently
<adv.>
U
به تکرار
many times
<adv.>
U
به تکرار
often
<adv.>
U
به تکرار
oft
[archaic, literary]
<adv.>
U
به تکرار
on any number of occasions
<adv.>
U
به تکرار
duplication
U
تکرار
repeats
U
تکرار
regularly
[often]
<adv.>
U
به تکرار
epanalepsis
U
تکرار
frequentation
U
تکرار
practicing
U
تکرار
practise
U
تکرار
practises
U
تکرار
practising
U
تکرار
frequentness
U
تکرار
reiteration
U
تکرار
ingemination
U
تکرار
practice
U
تکرار
frequence
U
تکرار
reduplication
U
تکرار
renewals
U
تکرار
replication
U
تکرار
renewal
U
تکرار
recidivism
U
تکرار
recurs
U
تکرار شدن
recurred
U
تکرار شدن
recur
U
تکرار شدن
replicates
U
تکرار کردن
auto repeat
U
خود تکرار
repeats
U
تکرار کنید
reiterate
U
تکرار کردن
repetition
U
باز گو تکرار
repeater
U
تکرار کننده
repeatable
U
قابل تکرار
recidivism
U
تکرار جرم
repeat counter
U
شمارنده تکرار
repeat key
کلید تکرار
repetitions
U
باز گو تکرار
pulse repetition
U
تکرار ضربان
pulse repetition
U
تکرار تپش
repeatability
U
قابلیت تکرار
typematic key
کلید تکرار
replicated
U
تکرار کردن
replicate
U
تکرار کردن
to repeat oneself
U
تکرار شدن
repeats
U
تکرار کردن
repetition of position
U
تکرار وضعیت
repetitous
U
تکرار کننده
merism
U
تکرار متشابهات
replication
U
پاسخگویی تکرار
tautologic
U
بیهوده تکرار کن
reptition compulstion
U
وسواس تکرار
pleonasm
U
تکرار بیمورد
palilogy
U
تکرار تاکیدی
repeats
U
تکرار تجدید
repetition of an act
U
تکرار کاری
repetition instruction
U
دستورالعمل تکرار
renews
U
تکرار کردن
renewing
U
تکرار کردن
renew
U
تکرار کردن
reiterating
U
تکرار کردن
repeat
U
تکرار تجدید
reiterates
U
تکرار کردن
repeat
U
تکرار کنید
repeat
U
تکرار کردن
reiterated
U
تکرار کردن
repetition instruction
U
دستوالعمل تکرار
replicating
U
تکرار کردن
iterative
U
تکرار شده
frequented
U
تکرار شونده
iterant
U
تکرار کننده
iterate
U
تکرار کردن
frequent
U
تکرار شونده
ingeminate
U
تکرار کردن
Come again
<idiom>
دوباره تکرار کن.
frequents
U
تکرار شونده
frequency of vibration
U
تکرار ارتعاش
iterable
U
تکرار کردنی
circular frequency
U
تکرار دورانی
iterative
U
تکرار کننده
ibidem
U
تکرار میشود
uses
U
تکرار ممارست
rehearsals
U
تکرار عملیات
rehearsal
U
تکرار مجدد
rehearsal
U
تکرار عملیات
frequenting
U
تکرار شونده
rehearsals
U
تکرار مجدد
use
U
تکرار ممارست
recapitulation
U
تکرار رئوس مطالب
overeun error
U
خطای تکرار شده
recidivist
U
عامل تکرار جرم
recidivist
U
تکرار کننده جرم
recidivists
U
عامل تکرار جرم
recapitulations
U
تکرار رئوس مطالب
to make repeat
U
وادار به تکرار کردن
recidivists
U
تکرار کننده جرم
recapitulation
U
تکرار رشدو نمو
spaced repetition
U
تکرار فاصله دار
recidivism
U
بازگشت به تکرار جنایات
over and over
<idiom>
U
مکرا تکرار کردن
recapitulations
U
تکرار رشدو نمو
recurring costs
U
هزینههای تکرار شونده
repeat action key
U
کلید تکرار عمل
polysyndeton
U
تکرار حرف ربط
duplication check
U
مقابله از راه تکرار
autorepeat key
U
کلید تکرار خودکار
ingeminate
U
تکرار و تاکید کردن
regenerative repeater
U
تکرار کننده باززا
recidivation
U
بازگشت به تکرار جنایات
reduplicate
U
تکرار کردن دوچندان
rehashed
U
تکرار مکررات چیز تکراری
recapitulated
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
rehash
U
تکرار مکررات چیز تکراری
anaphora
U
تکرار یک یا چند عبارت متوالی
rehashes
U
تکرار مکررات چیز تکراری
name plugging
U
تکرار نام یا علامت تجارتی
recapitulate
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
monotone
U
صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
cycled
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
unfrequented
U
دور افتاده تکرار نشدنی
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycles
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
repeats
U
مکرر کردن تکرار شدن
cyclic
U
عملی که مرتب تکرار میشود
that will be the day
<idiom>
U
چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
iteration
U
تکرار یک برنامه برای حل مشکل
repeat
U
مکرر کردن تکرار شدن
iterative process
U
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
to repeat oneself
U
کاریا گفته خودرا تکرار کردن
let
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
lets
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
theme song
U
ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
loops
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
to haunt
U
به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
backtell
U
رله کردن دستورات تکرار فرامین
looped
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
to walk
U
به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
loop
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
superfix
U
تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن
letting
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
forcing
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
demand frequency
U
نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
force
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
patterns
U
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
raise a fuss
<idiom>
U
قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر
pattern
U
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
loops
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
brush up on something
<idiom>
U
تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
looped
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
looped
U
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com