Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
outwalk
U
بیشتر راه رفتن از
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
outsell
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outselling
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsells
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsold
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
Other Matches
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
U
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
bandwidth
U
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
pussyfoot
U
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
U
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
U
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch
U
راه رفتن دولادولاراه رفتن
trot
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
mainly
U
بیشتر
further
U
بیشتر
as early aspossible
U
هر چه بیشتر
furthered
U
بیشتر
furthering
U
بیشتر
furthers
U
بیشتر
more than
U
بیشتر از
as much as possible
U
هر چه بیشتر
principally
U
بیشتر
mostly
U
بیشتر
more and more
U
هی بیشتر
rather
U
بیشتر
the more better the best
U
هر چه بیشتر
for the most part
U
بیشتر
the more
U
بیشتر
more
U
بیشتر
it is mostly iron
U
بیشتر
large adv
U
بیشتر
nine times out ten
U
بیشتر اوقات
so many menŠso many minds
U
عقیده بیشتر
multichannel
U
با بیشتر از یک کانال
to overcomein number
U
بیشتر بودن از
in the main
U
بیشتر اصلا
the most that i can do
U
بیشتر انها
oddson
U
بیشتر محتمل
further information
U
آگاهی بیشتر
hypercard
U
یات بیشتر
surviver
U
بیشتر عمرکننده
the many
U
بیشتر مردم
better
U
نیکوتر بیشتر
outshine
U
بیشتر درخشیدن
better part
U
قسمت بیشتر
major
U
بیشتر اعظم
more and more
U
بیشتر ازبیشتر
majoring
U
بیشتر اعظم
over-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
most of them
U
بیشتر انها
above-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
most people
U
بیشتر مردم
above average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
outshone
U
بیشتر درخشیدن
outshining
U
بیشتر درخشیدن
by superir wisdom
U
با خرد بیشتر
outshines
U
بیشتر درخشیدن
majored
U
بیشتر اعظم
outsit
U
بیشتر نشستن از
outstand
U
بیشتر ایستادن
no more
U
نه دیگر
[بیشتر]
no longer
U
نه بیشتر
[زمانی]
over crowding
U
بیشتر باشد
rather ... than
U
بیشتر ...تا
[ترجیحا ... تا]
not any more
U
دیگر نه
[بیشتر نه]
The more the better .
U
هر چه بیشتر بهتر
so many menŠso many minds
U
هر چه اشخاص بیشتر
parades
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
outliving
U
بیشتر دوام اوردن
outlives
U
بیشتر زنده بودن از
outlives
U
بیشتر دوام اوردن
outliving
U
بیشتر زنده بودن از
outlived
U
بیشتر زنده بودن از
full drive
U
باشتاب هرچه بیشتر
roundabout production
U
تولید با کارائی بیشتر
extensive cultivation
U
کار وسرمایه بیشتر
outlived
U
بیشتر دوام اوردن
overlive
U
بیشتر زنده بودن از
outlive
U
بیشتر زنده بودن از
outlive
U
بیشتر دوام اوردن
outvotes
U
بیشتر رای بردن از
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
more the merrier
<idiom>
U
هرچی بیشتر بهتر
outbid
U
بیشتر توپ زدن از
outbidded
U
بیشتر توپ زدن از
outbidding
U
بیشتر توپ زدن از
outbids
U
بیشتر توپ زدن از
outlast
U
بیشتر طول کشیدن از
outlasted
U
بیشتر طول کشیدن از
outlasting
U
بیشتر طول کشیدن از
it consists mainly
U
بیشتر عبارت است از
outlasts
U
بیشتر طول کشیدن از
outvote
U
بیشتر رای بردن از
outvoted
U
بیشتر رای بردن از
he makes most noise
U
او از همه بیشتر صدا یا
mare
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
outwear
U
بیشتر دوام کردن
at full pelt
U
با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
mares
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
outvoting
U
بیشتر رای بردن از
outwork
U
بیشتر کار کردن از
put someone's best foot forward
<idiom>
U
بیشتر تلاش کردن
I am over 50 years old.
U
من ۵۰ سال بیشتر دارم.
as soon as possible
U
بزودی هرچه بیشتر
ahead
U
دارای امتیاز بیشتر
outstand
U
بیشتر تحمل کردن
outwatch
U
بیشتر بیدار ماندن از
like nowhere else
<adv.>
U
بیشتر از هر جای دیگر
norther
U
بیشتر بطرف شمال
overloads
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloaded
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
multi-
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
at full speed
U
با تندی هر چه بیشتر بسرعتی هر چه تمامتر
multi
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
semidouble
U
دارای گلبرگهای بیشتر از معمول
It tends to be blue . It is bluish.
U
بیشتر برنگ آبی می زند
overload
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
transuranic
U
دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
transuranium
U
دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
full pelt
U
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
It does more harm than good .
U
ضررش از نفعش بیشتر است
man up
U
بازی با یک نفر بیشتر از تعدادافراد حریف
riot
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
Cut a little more off the back.
یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
accuracy
U
هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
i life that better
U
انرا بیشتر از همه دوست دارم
supercharger
U
دستگاه هوا و سوخت رسانی بیشتر
follow up
<idiom>
U
بهتر کردن کار با تلاش بیشتر
ness on his part
U
این بیشتر بواسطه کمرویی است
riots
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
centuries
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
century
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
More money is not the answer to this problem.
U
پول بیشتر حل این مسئله نیست.
loved i nothonour more
U
اگر شرافت را بیشتر دوست نداشتم
to jackknife truck-trailers
U
تا شدن کامیون در جاده
[بیشتر در تصادفات]
operators
U
انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
Cut a little more off the top.
یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
rioted
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioting
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
operator
U
انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
excess cover treaty
U
قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
queued
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
peter penny
U
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
overpoise
U
مهمتر بودن از بیشتر نفوذ داشتن از
more frequently than ever
<adv.>
U
نسبت به سابق خیلی بیشتر اوقات
compound parry
U
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
composer
U
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
queueing
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queue
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queues
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
like hell
<idiom>
U
با تاثیر وانرژی بیشتر ،مغایر با حقیقت ،نه زیاد
have half a mind
<idiom>
U
احساس وسوسه کردن بیشتر از تحمل نداشتن
early bird catches the worm
<idiom>
U
هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
I would like tovisit ( see, meet ) you more often .
U
می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
supercharged
U
موتور دارای دستگاه رساننده هواوسوخت بیشتر
catch up
U
تحرک بیشتر برای جبران عقب ماندگی
outpoint
U
سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
ventre a terre
U
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
gaze hound
U
تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
extras
U
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra-
U
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra
U
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
She is more culpable than the others.
U
او
[زن]
بیشتر از دیگران گناه کار
[مقصر]
است.
as if to add insult to injury
<idiom>
U
با بیشتر کردن زیان به وسیله تحقیر و مسخره
parlour maid
U
کلفتی که کتارش بیشتر درسفره خانه است
larceny petty
U
بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
outshoot
U
تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
The worst wheel of the cart creaks most.
<proverb>
U
بدترین چرخ گارى ,از همه بیشتر غرغر مى کند .
bois jourdian
U
نوعی سنگ مرمر که بیشتر درفرانسه یافت میشود
high goal polo
U
چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
She is forty if a day .
U
چهل سال راشیرین دارد ( اگر بیشتر نباشد )
materials that cannot be borrowed
U
اجناسی که قرض داده نمی شوند
[بیشتر در کتابخانه]
tint
U
[هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
triplebogey
U
حساب سه ضربه بیشتر ازاستاندارد در هر بخش ازبازی گلف
non-circulating materials
U
اجناسی که قرض داده نمی شوند
[بیشتر در کتابخانه]
multi statement line
U
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
power play
U
وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر
most significant character
U
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
parliamentary train
U
قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
long life itemes
U
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
multitudinist
U
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
coroner
U
هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
pantalets
U
زیرشلواری یا نیم شلواری بلند که بیشتر زنها می پوشیدند
coroners
U
هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
round
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
bodies
U
نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
multi user system
U
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
most significant digit
U
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
body
U
نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
slugger
U
بوکسوری که بیشتر به قدرت خود اتکا دارد تا مهارت
roundest
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
mary maximus
U
ان مریم که از همنام های خود بیشتر سال دارد
nurses
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
motherboard
U
که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
horse
U
اسب اصیل 5ساله یا بیشتر اوردن ماهی به خشکی بزور
puncher
U
مشتزنی که بیشتر کوشش درزدن ضربه دارد تا سرعت ومهارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com