Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
slush fund
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
bribes
U
تطمیع کردن رشوه
bribing
U
تطمیع کردن رشوه
bribed
U
تطمیع کردن رشوه
bribe
U
تطمیع کردن رشوه
corrupt
U
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupted
U
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupts
U
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupting
U
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
Every man has his price .
U
هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
incorruptibly
U
با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
quantum meruit
U
کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد
appropriation
U
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
adding
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
corrupting
U
رشوه دادن رشوه خوار
corrupt
U
رشوه دادن رشوه خوار
corrupted
U
رشوه دادن رشوه خوار
corrupts
U
رشوه دادن رشوه خوار
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
plate mark
U
طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
boilerplating
U
قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
hallmarks
U
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
hallmark
U
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
exchange control
U
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
Good grief!
<idiom>
U
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
insertion point
U
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
end
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ended
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ends
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
key signature
U
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
planch
U
صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
bribed
U
رشوه دادن
bribe
U
رشوه دادن
bribery
U
رشوه دادن
bribes
U
رشوه دادن
tamper
U
رشوه دادن
get at
U
رشوه دادن
tamper with
U
رشوه دادن
give a bribe to
U
رشوه دادن به
pull strings
<idiom>
U
رشوه دادن
pay-off
<idiom>
U
رشوه دادن
kickback
<idiom>
U
رشوه دادن
bribing
U
رشوه دادن
to get at
U
رشوه دادن
palm
U
کش رفتن رشوه دادن
palms
U
کش رفتن رشوه دادن
to oil one's hand
U
به کسی رشوه دادن
barrator
U
قاضی رشوه گیر رئیس یامتصدی کشتی که رشوه بگیرد
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
grease
U
چرب کردن رشوه دادن
greasing
U
چرب کردن رشوه دادن
greased
U
چرب کردن رشوه دادن
suspend
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
To oil someones palm.
U
سبیل کسی را چرب کردن ( رشوه دادن )
ebcdic
U
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
He is open to bribery.
U
اهل رشوه (رشوه گیری) است
riboflavin
U
ریبو فلاوین ویتامین B به فرمول 6O4N2H71C که در شیر و تخم مرغ و جگر و غیره یافت میشود
fibres
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
QBE
U
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
treating
U
جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
gollies
U
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
panel truck
U
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
golly
U
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
to go clubbing
U
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
aprons
U
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron
U
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
roadwork
U
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
clipboard
U
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards
U
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
unit emplaning
U
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
Please put these clocolates aside for me .
U
لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
add
U
قرار دادن اشکال کنار هم
shunted
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunt
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunts
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
adds
U
قرار دادن اشکال کنار هم
adding
U
قرار دادن اشکال کنار هم
angle block
U
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
chain plate
U
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
self-
U
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
overexpose
U
بیش از اندازه لازم در معرض نورو غیره قرار دادن
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
directive
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
assembly
U
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
ribbon
U
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
standstill
U
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
ribbons
U
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
warehousing system
U
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
offensive weapon
U
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
c clamp
U
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
SGML
U
استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند
parting salute
U
سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
TCP/IP
U
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
drives
U
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive
U
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
Viewdata
U
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
bail out
U
کنار رفتن توپ زن از محل ایستادن برای حفافت ازضربه توپ
quick out
U
نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
invitation
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
to sue for damages
U
عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
structures
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
stud
U
حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
cash crop
U
محصولی که برای فروش فرآوری میشود
allurement
U
تطمیع
annunciator
U
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
probationers
U
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
this work is palling on me
U
اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
probationer
U
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
truces
U
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truce
U
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
baits
U
مایه تطمیع
bribe
U
تطمیع کردن
luring
U
وسیله تطمیع
decoys
U
وسیله تطمیع
decoy
U
وسیله تطمیع
decoyed
U
وسیله تطمیع
bait
U
مایه تطمیع
lure
U
وسیله تطمیع
bribed
U
تطمیع کردن
lure
U
فریب تطمیع
baited
U
مایه تطمیع
lured
U
وسیله تطمیع
bribes
U
تطمیع کردن
lured
U
فریب تطمیع
decoying
U
وسیله تطمیع
lures
U
وسیله تطمیع
lures
U
فریب تطمیع
gudgeon
U
وسیله تطمیع
bribing
U
تطمیع کردن
buys
U
تطمیع کردن
buy
U
تطمیع کردن
buy off
U
تطمیع کردن
luring
U
فریب تطمیع
incurved
U
تو گذاشته
toll traverse
U
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
bulk head
U
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
corsages
U
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
golden handshake
U
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
scratch file
U
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
golden handshakes
U
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
corsage
U
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
wharfage
U
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
mac
U
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
metacompilation
U
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
macs
U
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
promotion money
U
دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
debutant
U
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
yard man
U
کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
enticed
U
تطمیع بدام کشیدن
entice
U
تطمیع بدام کشیدن
baiter
U
تطمیع و وسوسه کننده
entices
U
تطمیع بدام کشیدن
allure
U
تطمیع کردن شیفتن
c
U
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
of ripe years
U
پابسن گذاشته
in pawn
U
گرو گذاشته
included
U
تو گذاشته تو مانده
new laid
U
تازه گذاشته
new-laid
U
تازه گذاشته
uberstreichen
U
لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
scratch one's back
<idiom>
U
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
contact party
U
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
verification fire
U
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
built up frog
U
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
burse
U
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
pontage
U
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
dry ginger
U
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
prompt
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompts
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
redundant
U
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
dumb well
U
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
wine palm
U
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
appearance money
U
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
seek
U
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
prompted
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
seeks
U
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeking
U
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
lure
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com