Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
force development
U
برنامه تامین یا بسیج یکانها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
troop program
U
برنامه تشکیل یکانها
force development
U
برنامه تشکیل یکانها
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
presidential call
U
فرمان بسیج اعلام شده به وسیله رئیس جمهور بسیج اضطراری
mobilization base
U
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization reserves
U
ذخیرههای مربوط به بسیج نیروها امادهای بسیج
fixed pivot
U
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
redesignate
U
اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
social security program
U
برنامه تامین اجتماعی
troop program
U
برنامه تامین عدههای نظامی
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
holing
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
hole
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holes
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holed
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
flags
U
جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flag
U
جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
garnishee
U
کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
garnishment
U
تامین خواسته حکم تامین مدعابه
remands
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanding
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remand
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanded
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
api
U
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
communication security monitoring
U
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
mobilization
U
بسیج
mobilisation
U
بسیج
source
U
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented
U
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
mobilized
U
بسیج کردن
immobilized
U
بی بسیج کردن
immobilizes
U
بی بسیج کردن
immobilizing
U
بی بسیج کردن
m day
U
روز بسیج
general mobilization
U
بسیج عمومی
mobilizing
U
بسیج کردن
mobilises
U
بسیج کردن
mobilised
U
بسیج کردن
mobilising
U
بسیج کردن
reserve mobilization
U
بسیج احتیاطها
full mobilization
U
بسیج کامل
mobilize
U
بسیج کردن
mobilizes
U
بسیج کردن
mobilization base
U
مبنای بسیج
civilian preparedness for war
U
بسیج غیرنظامیان
economic mobilization
U
بسیج اقتصادی
partial mobilization
U
بسیج جزیی
mobilization
U
بسیج کردن
mobilization of savings
U
بسیج پس انداز
immobilises
U
بی بسیج کردن
immobilising
U
بی بسیج کردن
immobilize
U
بی بسیج کردن
mobilization exercise
U
تمرین بسیج
immobilised
U
بی بسیج کردن
newest
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
job
U
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
U
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
communication security account
U
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
recalls
U
بسیج کردن قوا
recall
U
بسیج کردن قوا
recalled
U
بسیج کردن قوا
mobilization exercise
U
تمرین بسیج نیروها
demobilization
U
رفع بسیج عمومی
reserve mobilization
U
بسیج نیروهای احتیاط
total mobilization
U
بسیج کامل نیروها
mobilization
U
بسیج کردن تحرک دادن
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
emergency leave
U
سطح امادلازم برای بسیج
economic mobilization
U
بسیج منابع اقتصادی باصرفه
m day
U
روز اعلام بسیج عمومی
dynamic data exchange
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
m day force
U
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
demobilization
U
بر طرف کردن حالت بسیج عمومی
battalia
U
بسیج دستههای نظامی ونیروهای مسلح
troops
U
یکانها
mobilization
U
به حرکت دراوردن تحرک بخشیدن بسیج احتیاط ها
modular
U
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
U
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
weapon troops
U
یکانها ادوات
servicae life
U
عمرخدمتی یکانها
line of retreat
U
خط بازگشت یکانها
keeping
U
ذخایر یکانها
replacements
U
تعویض یکانها
replacement
U
تعویض یکانها
despatched
U
اعزام یکانها
movements
U
حرکات یکانها
incidents
U
تصادم یکانها
system of units
U
دستگاه یکانها
rotation
U
تعویض یکانها
dispatches
U
اعزام یکانها
dispatched
U
اعزام یکانها
dispatch
U
اعزام یکانها
logistic route
U
امورلجستیکی یکانها
force structure
U
سازمان یکانها
reinforces
U
تقویت یکانها
reinforce
U
تقویت یکانها
despatching
U
اعزام یکانها
despatches
U
اعزام یکانها
incident
U
تصادم یکانها
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
reception station
U
دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
disband
U
منحل کردن یکانها
administrations
U
اداره امور یکانها
employment
U
به کار بردن یکانها
collective call sign
U
معرف مشترک یکانها
rendezvous area
U
نقطه الحاق یکانها
administration
U
اداره امور یکانها
relief in place
U
تعویض یکانها در محل
redezvous
U
محل تلاقی یکانها
logistics
U
عمل تدارک یکانها
disbands
U
انحلال رسمی یکانها
disbands
U
منحل کردن یکانها
logistical
U
مربوط به اماد یکانها
disbanding
U
انحلال رسمی یکانها
disbanding
U
منحل کردن یکانها
separations
U
مستقل شدن یکانها
separation
U
مستقل شدن یکانها
disband
U
انحلال رسمی یکانها
demobilize
U
ازحالت بسیج بیرون اوردن بحالت صلح دراوردن دموبیلیزه کردن
chop
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
redeployment
U
تغییر مکان دادن یکانها
chopped
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
fast shuttle
U
تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
attachment
U
منتصب کردن یکانها انتصاب
detaches
U
زیرامر قرار دادن یکانها
detaching
U
زیرامر قرار دادن یکانها
detach
U
زیرامر قرار دادن یکانها
disposition
U
استقرار یکانها و اماد درمنطقه
interservice
U
بین یکانها در حین خدمت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
debarkation
U
تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
common user items
U
اقلام مشترک المصرف بین یکانها
demand accommodation
U
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
movement control
U
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
tent striking
U
فرمان اماده حرکت شدن یکانها
adjutant's call
U
احضار یکانها به منظور انجام تشریفات
gap filler
U
یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
parting shots
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
troop test
U
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
parting shot
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
assembly
U
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
emergency complement
U
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
emergency establishment
U
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
unit citation
U
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
oblique compartment
U
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
executive
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
goto
U
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
executives
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
sequential
U
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
parameter
U
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
iterate
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
iterative routine
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
businesses
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
supervisory
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
business
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
scheduled wave
U
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
compiler
U
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
parameters
U
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
calling
U
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
stopped
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
diagnostics
U
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
stop
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
developments
U
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
subprogram
U
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
development
U
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stopping
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stops
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
synthetic address
U
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
compiled
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
source language
U
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
coding
U
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
dropped
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
statement
U
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statements
U
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
toolkit
U
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
compiling
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
concurrent
U
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
compiles
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
function
U
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned
U
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
chapters
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
functions
U
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com