Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
make a run for it
<idiom>
U
برای نجات جان فرار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lifebuoys
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
escaped
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escape
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escapes
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaping
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
desert
U
کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
deserts
U
کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
deserting
U
کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
escape hatch
U
دهلیز فرار دهلیز نجات
lams
U
فرار کردن گریختن فرار
lamming
U
فرار کردن گریختن فرار
lam
U
فرار کردن گریختن فرار
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
jettisoned
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisons
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
vent
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
particularism
U
اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
vented
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
shunpike
U
جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
Emergeny exit .
U
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
capacitor
U
وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
absconds
U
فرار کردن
absconding
U
فرار کردن
fleeing
U
فرار کردن
absconded
U
فرار کردن
scarper
U
فرار کردن
scarpering
U
فرار کردن
abscond
U
فرار کردن
get away
<idiom>
U
فرار کردن
escaping
U
فرار کردن
scarpered
U
فرار کردن
to run away
U
فرار کردن
to run off
U
فرار کردن
to run away
U
فرار کردن
scarpers
U
فرار کردن
to elope
U
فرار کردن
escape
U
فرار کردن
scape
U
فرار کردن
skedaddle
U
فرار کردن
escaped
U
فرار کردن
loup
U
فرار کردن
flees
U
فرار کردن
flee
U
فرار کردن
escapes
U
فرار کردن
save
U
نجات دادن پس انداز کردن
saves
U
نجات دادن پس انداز کردن
saved
U
نجات دادن پس انداز کردن
elopes
U
گریختن فرار کردن
elopes
U
فرار کردن با معشوق
elope
U
فرار کردن با معشوق
bleeds
U
فرار کردن یک سیال
eloped
U
گریختن فرار کردن
eloped
U
فرار کردن با معشوق
eloping
U
فرار کردن با معشوق
skulked
U
از زیرمسئولیت فرار کردن
skulking
U
از زیرمسئولیت فرار کردن
fly
U
گریختن از فرار کردن از
give someone the slip
<idiom>
U
از کسی فرار کردن
To beak jail .
U
از زندان فرار کردن
bleed
U
فرار کردن یک سیال
skulk
U
از زیرمسئولیت فرار کردن
elope
U
گریختن فرار کردن
eloping
U
گریختن فرار کردن
skulks
U
از زیرمسئولیت فرار کردن
skirl
U
بسرعت باد فرار کردن
to overrun one's creditors
U
از دست بستانکاران فرار کردن
To block the escape routes.
U
راههای فرار را مسدود کردن
reclaims
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaiming
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
to escape with nothing more than/just a fright
U
از دست چیزی فقط با وحشت فرار کردن
evades
U
فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
evaded
U
فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
evading
U
فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
evade
U
فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
timed
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
to send round the hat
U
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
salvation
U
نجات
rescue
U
نجات
safety
U
نجات
life vest
U
کت نجات
escape line
U
خط نجات
rescued
U
نجات
rescuing
U
نجات
rescues
U
نجات
life jacket
U
کت نجات
liberation
U
نجات
livery
U
نجات
liveries
U
نجات
life jacket
U
جلیقه نجات
life belt
U
کمربند نجات
life boat
U
کرجی نجات
survived
U
نجات دادن
saviours
U
نجات دهنده
life buoy
U
حلقه نجات
lifebelts
U
کمربند نجات
survive
U
نجات دادن
lifebelt
U
کمربند نجات
survives
U
نجات دادن
save
U
نجات دروازه
life buoy
U
بویه نجات
saviour
U
نجات دهنده
surviving
U
نجات دادن
life vest
جلیقه نجات
lifeboats
U
قایق نجات
safety belt
U
کمربند نجات
life raft
U
قایق نجات
life line
U
بند نجات
life line
U
طناب نجات
fire escape
U
نردبان نجات
fire escapes
U
نردبان نجات
lifesaving
U
نجات غریق
liferaft
U
شناوه نجات
stole
U
جلیقه نجات
safety belts
U
کمربند نجات
lifeguard submarine
U
زیردریایی نجات
lifeboat
U
قایق نجات
life net
U
تور نجات
parachut
U
چتر نجات
plane guard
U
ناوگارد نجات
salvageable
U
قابل نجات
deliver
U
نجات دادن
redeliver
U
از نو نجات دادن
safety boat
U
قایق نجات
deep submergence
U
زیردریایی نجات
savior
U
نجات دهنده
resuscitation
U
نجات غریق
parachuting
U
چتر نجات
recover
U
نجات دادن
life float
U
قایق نجات
plane guard
U
ناو نجات
crash boat
U
قایق نجات
survivors
U
نجات یافتگان
refugee relief
U
نجات پناهندگان
lifeguards
U
نجات غریق
breeches buoy
U
بویه نجات
rescue basket
U
زنبیل نجات
parachute
U
چتر نجات
rescue operation
U
عملیات نجات
lifeguard
U
نجات غریق
salvable
U
نجات یافتنی
delivers
U
نجات دادن
salvation
U
سبب نجات
recovering
U
نجات دادن
parachutes
U
چتر نجات
recovers
U
نجات دادن
survival pack
U
بسته نجات
saves
U
نجات دروازه
parachuted
U
چتر نجات
survival suit
U
لباس نجات
saved
U
نجات دروازه
life boad
U
قایق نجات
subtile
U
فرار
volatile
U
فرار
escapes
U
فرار
evasive
U
فرار
mercurial
U
فرار
leg bail
U
فرار
bridge escape
U
فرار از پل
drives
U
فرار گل زن
transgressor
U
فرار و
escaped
U
فرار
defection
U
فرار
drive
U
فرار گل زن
scape
U
فرار
escapement
U
فرار
escaping
U
فرار
loup
U
فرار
to take flight
U
فرار
breakaway
U
فرار
escape
U
فرار
lifeguards
U
گارد نجات دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com