English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corporeal U بدنی دارای ماده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physical profile U براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
corporal punishment U کیفر بدنی مجازات بدنی
yeasty U دارای ماده تخمیری
self execuiting U دارای ماده لازم الاجرا
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
systemic U بدنی
physical U بدنی
bodily U بدنی
somatic U بدنی
so matic U بدنی
corporals U بدنی
corporal U بدنی
assault and battery U حملهی بدنی
somatotype U ریخت بدنی
bodily pain U درد بدنی
flesh red U بدنی رنگ
body type U سنخ بدنی
corporal punishment U تنبیه بدنی
hacking U خطای بدنی
physical education U تربیت بدنی
physical movement U حرکت بدنی
corps a corps U تماس بدنی
physical exercise U تمرین بدنی
somatic disorders U اختلالهای بدنی
physical appearance U منظر بدنی
flesh colour U رنگ بدنی
p.exercise U پرورش بدنی
physical profile U نیمرخ بدنی
common sensibility U حس کلی بدنی
gestic U وابسته بحرکت بدنی
assaults U حمله بدنی به حریف
eurythmics U حرکات بدنی موزون
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
assaulted U حمله بدنی به حریف
assault U حمله بدنی به حریف
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
somesthesis U حساسیت به حسهای بدنی
personal foul U خطای بدنی به حریف
emotional and physical U امور عاطفی و بدنی
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
physical characteristics U مشخصات زمین خصوصیات بدنی
physical medicine U درمان بدنی و توان بخشی
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
assaults U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
assaulted U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
classical seat U وضع بدنی سوارکار روی زین
physical U مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
assault U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
orthograde U راه رونده با بدنی راست وعمودی
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
dachshunds U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshund U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
depressant U دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
cruelty U در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
matters U ماده
articles U ماده
mattering U ماده
stuffless U بی ماده
article U ماده
female U ماده
foamed meterid U ماده کف
stuffs U ماده
stuffed U ماده
mattered U ماده
matter U ماده
material U ماده
metals U ماده
materials U ماده
monoclinous U نر و ماده
stuff U ماده
item U ماده
agents U ماده
items U ماده
agent U ماده
stipulation U ماده
bitching U سگ ماده
abscesses U ماده
substances U ماده
bitched U سگ ماده
provision U ماده
bitches U سگ ماده
clauses U ماده
nanny goats U بز ماده
nany U بز ماده
bitch U سگ ماده
clause U ماده
abscess U ماده
substance U ماده
catch for door bolt U ماده
metal U ماده
nanny goat U بز ماده
antimatter U ضد ماده
anti matter U ضد ماده
guinea hen U بوقلمون ماده
gray matter U ماده خاکستری
foodstuff U ماده غذایی
hen bird U پرنده ماده
refrigerant U ماده سردکننده
gynandrous U نر و ماده دو جنسی
grimalkin U گربه ماده
n type material U ماده نوع "ان "N
res U شی ء بخصوص ماده
hen sparrow U گنجشک ماده
hen pheasant U قرقاول ماده
hen parrot U طوطی ماده
replealed article U ماده منسوخه
molded plastics U ماده پرسی
ogress U ماده غول
gynophore U ماده بر برچه بر
foodstuffs U ماده غذایی
hen bird U مرغ ماده
heparin U ماده چندقندی
trinitrotoluen U ماده منفجره تی ان تی
article U ماده بند
tabbies U گربه ماده
tabby U گربه ماده
psychoactive agent U ماده روانگردان
immaterialist U منکر ماده
pesticides U ماده ضدافت
picritol U ماده پیکریتول
pigment dye U ماده رنگی
pesticide U ماده ضدافت
heifer U گوساله ماده
heifer U ماده گوساله
urea U ماده پیشاب
heifers U گوساله ماده
mucus U ماده لزج
heifers U ماده گوساله
raw material U ماده خام
chlorophyll U ماده سبزگیاهی
pyrogen U ماده تب اور
refractory material U ماده نسوز
article U ماده قانون
refractory material U ماده دیرگداز
reeve U یلوه ماده
articles U ماده بند
insoluble U ماده حل نشدنی
red lead U ماده ضدزنگ
pea ken U طاوس ماده
articles U ماده قانون
preservative U ماده جلوگیری
preservatives U ماده جلوگیری
clauses U ماده قانون
oxime U ماده اوکسیم
hind U گوزن ماده
mucus U ماده مخطی
isotropic material U ماده همسانگرد
insulating material U ماده عایق
symmetry substance U ماده متقارن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com