English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
subarea U بخش فرعی منطقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
Other Matches
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
subspecies U قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
by pass U بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass U گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
sublease U اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
adverse reaction U اثر فرعی
subsidiaries U فرعی
spillover effect U اثر فرعی
adjuncts U فرعی
minor U فرعی
secondary U فرعی
petty U فرعی
fall-out [side effect] U اثر فرعی
byeffect U اثر فرعی
accessorial U فرعی
incidents U فرعی
min U فرعی
accessory U فرعی
derivative U فرعی
derivatives U فرعی
lateral U فرعی
incident U فرعی
subsidiary U فرعی
secondary effect U اثر فرعی
adjunct U فرعی
by U فرعی
sub dam U سد فرعی
branch line U خط فرعی
second class U فرعی
tributary U فرعی
tributaries U فرعی
ancillary U فرعی
extrinsic U فرعی
inferiors U فرعی
inferior U فرعی
branch lines U خط فرعی
half deck U پل فرعی
succursal U فرعی
by-effect U اثر فرعی
subalterns U فرعی
subaltern U فرعی
substation U ایستگاه فرعی
subspace U فضای فرعی
subinterval U فاصله فرعی
subsidiary company U شرکت فرعی
subgenus U جنس فرعی
subgenus U تیره فرعی
accessory substances U مواد فرعی
subharmonic U هماهنگ فرعی
accessory nerve U عصب فرعی
nervus accessorius U عصب فرعی
secondary position U موضع فرعی
annexes U شعبه فرعی
secondary stairs U پلکان فرعی
annexing U شعبه فرعی
submenu U منوی فرعی
subsidiaries U متمم فرعی
suborder U راسته فرعی
secondary stress U خستگی فرعی
subdivisions U بخش فرعی
subdivision U بخش فرعی
subsidiary U متمم فرعی
overtones U صدای فرعی
episode U داستان فرعی
secondary port U بندر فرعی
secondary markets U بازارهای فرعی
alternate position U موضع فرعی
annex U شعبه فرعی
sideshow U نمایش فرعی
subcommittee U کمیته فرعی
by-products U محصول فرعی
by-product U محصول فرعی
adjuncts U صفت فرعی
subcommittee U کمیسیون فرعی
subcommittees U کمیته فرعی
sub network U شبکه فرعی
wayside U ایستگاه فرعی
appendages U دستگاه فرعی
appendage U دستگاه فرعی
side issues U مسئله فرعی
side issues U موضوع فرعی
side issue U مسئله فرعی
side issue U موضوع فرعی
insets U نقشه فرعی
sideshows U نمایش فرعی
inset U نقشه فرعی
sub sector U بخش فرعی
subcommittees U کمیسیون فرعی
adjunct U صفت فرعی
side line occupations U مشاغل فرعی
bypassing U مسیر فرعی
side show U موضوع فرعی
affluent U رود فرعی
bypasses U مسیر فرعی
side show U نمایش فرعی
subsidiary occupations U مشاغل فرعی
bypassed U مسیر فرعی
bypass U مسیر فرعی
side effects U اثرات فرعی
side dish U غذاهای فرعی
side-effects U اثر فرعی
side-effect U اثر فرعی
side effect U اثر فرعی
subfamily U تیره فرعی
subfamily U خانواده فرعی
sidepiece U چیز فرعی
subsections U قسمت فرعی
sub station U پست فرعی
subagency U نمایندگی فرعی
sub contractor U پیمانکار فرعی
daughter chain U زنجیر فرعی
corollary U نتیجه فرعی
corollaries U نتیجه فرعی
stop street U خیابان فرعی
subclass U طبقه فرعی
subclass U شعبه فرعی
subdirectory U فهرست فرعی
slave station U ایستگاه فرعی
sideway U فرعی از پهلو
episodes U داستان فرعی
extensions U تلفن فرعی
by pass U لوله فرعی
by pass U گذرگاه فرعی
extension U شماره فرعی
by path U جاده فرعی
subordinating U فرعی پایین تر
subordinates U فرعی پایین تر
by lane U کوچه فرعی
bye election U انتخابات فرعی
DIVERSION U راه فرعی
extension U تلفن فرعی
bracteole U برگچه فرعی
byway U راه فرعی
subcultures U کشت فرعی
subcultures U فرهنگ فرعی
subculture U کشت فرعی
subculture U فرهنگ فرعی
byways U راه فرعی
subordinate clauses U جملهوارهی فرعی
walk-on U بازیگر فرعی
by election U انتخابات فرعی
cotype U نوعی فرعی
subordinated U فرعی پایین تر
subordinate U فرعی پایین تر
lay shaft U میله فرعی
jamb-shaft U ستون فرعی
intercardinal points U جهات فرعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com