English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coppice wood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
copsewood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
buffer state U دولت کوچکی راگویند که بین دو کشور بزرگ واقع شده و از برخورد وبروز اختلاف بین انهاجلوگیری میکند
pine barren U زمین شن زارکه درختان کاج وصنوبردران میرویند
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
pettiness U کوچکی
smallness U کوچکی
littleness U کوچکی
exiguity U کوچکی
tininess U کوچکی
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
emigration U درون کوچکی
detailing U بخش کوچکی از یک شرح
overlay U بخش کوچکی از برنامه
microcephalia U سر کوچکی جمجمه کوچک
overlays U بخش کوچکی از برنامه
overlaying U بخش کوچکی از برنامه
epsilon U مقدار کوچکی از هر چیز
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
detail U بخش کوچکی از یک شرح
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
cards U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
lobular U شبیه قطعه کوچکی از چیزی
puniness U تازه کاری جوانی کوچکی
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
dolly U چرخ کوچکی شبیه قرقره
dollies U چرخ کوچکی شبیه قرقره
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
vestries U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestry U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
kit or kit violon U ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
leprechaun U جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
salami technique U سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
fescue U چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
ligule U زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
bronchial tubes U برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
altar-niche U [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
gablet U [سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
credit union U موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
kilderkin U چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
pinning U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
rockoon U پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
pinned U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pin U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
junctions U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
junction U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
sachets U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachet U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
anlage U اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
tracking symbol U علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
erases U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
control rocket U راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
erase U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
punches U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punch U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
erasing U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
loader U بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
pack U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
packs U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
foot block قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
bed groins U بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
cookie U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookies U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ghetto U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettoes U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettos U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
bead U بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
beads U بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
activities U چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity U چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
bulky U بزرگ
bulkiest U بزرگ
of a large size U بزرگ
smallest U بزرگ نه
big U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
doyenne U زن بزرگ
bulkier U بزرگ
grave U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
long ton U تن بزرگ
headman U بزرگ
biggest U بزرگ
headmen U بزرگ
voluminous U بزرگ
extensive U بزرگ
eminent U بزرگ
gravest U بزرگ
graves U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
doyennes U زن بزرگ
great- U بزرگ
great U بزرگ
decuman U بزرگ
egregious U بزرگ
bigger U بزرگ
mightier U بزرگ
mightiest U بزرگ
mighty U بزرگ
gates U در بزرگ
gate U در بزرگ
smaller U بزرگ نه
greatest U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
dignified U بزرگ
majestic U بزرگ
adult U بزرگ
adults U بزرگ
immane U بزرگ
small U بزرگ نه
hugeous U بزرگ
full bottomed U بزرگ
wallopings U بزرگ
highest U بزرگ
grosses U بزرگ
high U بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
vast U بزرگ
stour U بزرگ
walloping U بزرگ
extra U بزرگ
extra- U بزرگ
propylon U در بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
nonus U بزرگ
highs U بزرگ
grosser U بزرگ
swingeing U بزرگ
vasty U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
majoring U بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com