English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bolster U بالشتک سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pad U بالشتک
sleeper beam U بالشتک
cushion U بالشتک
padding U بالشتک
padstone U بالشتک
cushioned U بالشتک
templates U بالشتک
template U بالشتک
gas check pad U بالشتک
cushions U بالشتک
corbel-piece U بالشتک
bolster U بالشتک
bolstered U بالشتک
crown-plate U بالشتک
bolsters U بالشتک
cushioning U بالشتک
sole plate U بالشتک
pads U بالشتک
gas check pad U بالشتک کولاس
tie plate U بالشتک ریل
lugs U بالشتک سیم
lugging U بالشتک سیم
lug U بالشتک سیم
soldering lug U بالشتک سیم
pulvinar U هسته بالشتک
foot block U بالشتک ستون
air bed U بالشتک لاستیکی
ground cushion U بالشتک زمین
carpet beetle U بالشتک مار
lugged U بالشتک سیم
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
pulvinus U بالشتک ساقه گیاه
buffer U ضربه گیر بالشتک
gas check pad U بالشتک دوکی جازم
pincushions U بالشتک سنجاق گیر
pincushion magnets U مغناطیسهای تصحیح بالشتک
igniter pad U بالشتک مشتعل کننده
rest U استراحت کردن بالشتک
rests U استراحت کردن بالشتک
pincushion U بالشتک سنجاق گیر
pads U با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
pad U با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
balteus U [نواری در اطراف بالشتک قوسی]
railroad tie plate U بالشتک ریل راه اهن
baluster-side U [شکلی شبیه بالشتک پیچیده شده]
fender U بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
sachets U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachet U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
flection U خم سازی
individualises U تک سازی
individualised U تک سازی
individualization U تک سازی
compaction U تو پر سازی
individuation U تک سازی
retortion U کج سازی
bridgework U پل سازی
truncation U بی سر سازی
local anasthesia U سر سازی
stylization U مد سازی
deflexion U خم سازی
individualising U تک سازی
bridge building U پل سازی
padding U له سازی
idolization U بت سازی
repk lection U پر سازی
flooring U کف سازی
individualizing U تک سازی
retortion U خم سازی
individualizes U تک سازی
pavement U کف سازی
individualized U تک سازی
individualize U تک سازی
pavements U کف سازی
exclusion U محروم سازی
fading U محو سازی
enrichment U غنی سازی
latticing U شبکه سازی
separating U جدا سازی
lapidification U سنگ سازی
humanization U مردمی سازی
nationalization U ملی سازی
industrialization U صنعتی سازی
machicolation U مزغل سازی
neutralization U خنثی سازی
pacification U ارام سازی
insulates U عایق سازی
neutralization U بی اثر سازی
insulating U عایق سازی
mutilation U معیوب سازی
pattern making U نمونه سازی
liquefaction U ابگونه سازی
seduction U گمراه سازی
levigation U نرم سازی
machine building U ماشین سازی
insulate U عایق سازی
lapidation U سنگسار سازی
cooling U خنک سازی
bedding U محکم سازی
bedding U کف سازی بسترسازی
inculcation U جایگیر سازی
beautification U زیبا سازی
bookbinding U کتاب سازی
fitting U جفت سازی
formulation U قاعده سازی
pedogenesis U جلگه سازی
individualization U منفرد سازی
extinction U خاموش سازی
bedding U ثابت سازی
reclamation U اباد سازی
doping U ناخالص سازی
peneplanation U دشت سازی
miniaturization U کوچک سازی
substructures U زیر سازی
substructure U زیر سازی
brewing U ابجو سازی
equating U هم ارز سازی
individualization U فرد سازی
individuation U جدا سازی
replacement U جانشین سازی
irksomeness U کسل سازی
wearisomeness U کسل سازی
irreticence U فاش سازی
replacements U جانشین سازی
abbreviation U کوته سازی
lamponery U هجونامه سازی
lancination U مجروح سازی
lancination U پاره سازی
landscape painting U منظره سازی
invalidation U باطل سازی
inurement U معتاد سازی
inebriation U مست سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
refreshments U تازه سازی
refreshment U تازه سازی
infuriation U خشمگین سازی
inspissation U غلیظ سازی
pattern making U مدل سازی
strangling U خفه سازی
intensification U پر قوت سازی
abbreviations U کوته سازی
resolving U برطرف سازی
obscuration U تیره سازی
ostosis U استخوان سازی
optometry U عینک سازی
implementation U پیاده سازی
roofing U سقف سازی
simulations U همانند سازی
obliteration U پاک سازی
equality gate U برابر سازی
forgery U سند سازی
nest building U لانه سازی
networking U شبکه سازی
nidificate U لانه سازی
nidification U اشیانه سازی
forgery U صورت سازی
nonlinear optimization U بهینه سازی
simulations U فاهر سازی
notification U اگاه سازی
reduction U ساده سازی
relocation U جابجا سازی
smoothing U صاف سازی
optimize U بهینه سازی
optimization U بهینه سازی
optimality U بهینه سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
reductions U ساده سازی
oscillation U نوسان سازی
magnifcation U بزرگ سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com