Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dandle
U
بالا و پایین انداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
top-down
U
از بالا به پایین
bottom up
U
از پایین به بالا
up and down
U
بالا و پایین
top down
U
از بالا به پایین
top down development
U
توسعه از بالا به پایین
fluctuates
U
حرکت به بالا و پایین
see-saw
U
بالا و پایین روی
bump
U
بالا و پایین رفتن
fluctuate
U
حرکت به بالا و پایین
see-sawed
U
بالا و پایین روی
fluctuation
U
حرکت به بالا و پایین
see-sawing
U
بالا و پایین روی
fluctuated
U
حرکت به بالا و پایین
see-saws
U
بالا و پایین روی
yo-yo
U
بالا و پایین رونده
yo-yos
U
بالا و پایین رونده
fluctuating
U
حرکت به بالا و پایین
dead center position
U
نقطه مرگ بالا یا پایین
bottom up technique
U
روش اجرا از پایین به بالا
heaving
U
بالا و پایین رفتن ناو
swaying
U
بالا و پایین رفتن ناو
jounce
U
بشدت بالا و پایین پریدن
top down programming
U
برنامه سازی از بالا به پایین
jigging
U
بالا و پایین بردن طعمه در اب
to let down
U
پایین گذاشتن انداختن
let down
U
پایین انداختن انداختن
high/low/close/open graph
U
نمودار بالا / پایین / بسته /باز
uppercut
U
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
uppercuts
U
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
count down
U
از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
drafted
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
draft
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafts
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
hair stroke
U
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
tamp
U
بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
tosses
U
بالا انداختن
toss
U
بالا انداختن
tossing
U
بالا انداختن
tossed
U
بالا انداختن
elevations
U
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevation
U
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
halliard
U
طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
tie
U
بالا انداختن توپ
ties
U
بالا انداختن توپ
shrugged
U
شانه را بالا انداختن
shrugging
U
شانه را بالا انداختن
shrug
U
شانه را بالا انداختن
jungle gym
U
چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند
scroll
U
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
scrolls
U
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
status
U
خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
shrugging
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
to reject something with a shrug
[of the shoulders]
U
با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
shrugged
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrug
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
scrolls
U
برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
scroll
U
برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
highlight bar
U
میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
horizontal
U
دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
vertical diagraph
U
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
jitter
U
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
band project filter
U
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
roll scroll
U
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
plotter
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
bottom up programming
U
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
bottom up method
U
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
three state logic
U
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
scroll
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scrolls
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
feint
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
hierarchies
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
square wave
U
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
arrow keys
U
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
migration
U
انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
down
U
سوی پایین بطرف پایین
bring down
U
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
horrified
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard
U
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrifying
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping
U
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up
U
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
dowm
U
پایین
de-
U
پایین
short
U
پایین تر
beneath
U
پایین تر
beneath
U
پایین
shorter
U
پایین تر
lowering
U
پایین تر
shortest
U
پایین تر
lower
U
پایین
vide infara
U
پایین
hypogenous
U
پایین رو
down
U
پایین
sub-
U
یا پایین تر
lower
U
پایین تر
infara
U
پایین
down stairs
U
پایین
infara
U
پایین تر
lowered
U
پایین تر
below
U
پایین
subteen
U
پایین تر از سن 31
flattest
U
پایین
flat
U
پایین
bal
U
از مچ پا به پایین
neath or neath
U
پایین تر
lower limit
U
حد پایین
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
U
در پایین
underneath
U
پایین
hereinafter
[formal]
<adv.>
U
در پایین
low level
U
پایین
hereafter
<adv.>
U
در پایین
submiss
U
پایین
tailwater
U
پایین اب
subatmospheric
U
پایین تر از جو
shitu
U
پایین
neath or neath
U
پایین
below
<adv.>
U
در پایین
lower most
U
پایین تر
low
U
پایین
lowers
U
پایین تر
bottom
U
پایین
bottoms
U
پایین
further down
U
پایین تر
downward movement
U
حرکت رو به پایین
shutting
U
پایین اوردن
shuts
U
پایین اوردن
downward compatible
U
سازگار رو به پایین
mean low water
U
اب پایین میانگین
go dan barai
U
رد کردن از پایین
subordinate
U
فرعی پایین تر
lowpass
U
پایین گذار
downmost
U
پایین ترین
downtrend
U
سیربطرف پایین
neath or neath
U
پایین زیرین
submaxilla
U
ارواره پایین
downward compatibility
U
سازگارمتمایل به پایین
go down
U
پایین رفتن
lowermost
U
پایین ترین
downward swing
U
نوسان رو به پایین
oars down
U
پارو پایین
res
U
noitaloseR پایین
pushdown
U
پایین فشردنی
face down feed
U
خورد رو به پایین
lee
U
پایین باد
on the down grade
U
پایین رونده
overhand
U
از پایین ببالا
prolapse
U
پایین افتادگی
nutate
U
پایین افتادن
nutant
U
پایین افتاده
descend
U
پایین امدن
descends
U
پایین امدن
to reach down
U
پایین اوردن
downward travel
U
ضربه رو به پایین
prolapse
U
پایین افتادن
nether world
U
جهان پایین
push down stack
U
پایین فشردنی
uoppon pyon soon koot
U
کف دست پایین
downward
U
پایین زیرین
prolapsus
U
پایین افتادگی
to sink in the scale
U
پایین رفتن
to set down
U
پایین اوردن
to look down
U
پایین امدن
to let down
U
پایین کردن
lowest
U
پایین ترین
drives
U
ضربه از پایین
drive
U
ضربه از پایین
comedown
U
پایین رفتن
to go down
U
پایین رفتن
downward
U
روبه پایین
low frequency
U
فرکانس پایین
let down
U
پایین کردن
undermost
U
پایین ترین
look down
U
پایین امدن
low activity
U
فعالیت پایین
low altitude
U
ارتفاع پایین
low wing
U
بال پایین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com