Perdic | انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	addressing U	انتخاب یک ثبات و بررسی یک بیت از آن
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	ctrl U	کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
	checked U	نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
	check U	نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
	checks U	نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	switched U	نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
	switch U	نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
	switches U	نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
	channels U	دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
	channelled U	دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
	channeling U	دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
	channeled U	دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
	channel U	دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	CTR U	کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	suffrage U	حق انتخاب
	delegacy U	انتخاب
	franchises U	حق انتخاب
	drafts U	انتخاب
	selections U	انتخاب
	election U	انتخاب
	drafted U	انتخاب
	draft U	انتخاب
	option U	حق انتخاب
	selecting U	انتخاب
	choicest U	انتخاب
	choices U	انتخاب
	choicer U	انتخاب
	choice U	انتخاب
	selection U	انتخاب
	options U	انتخاب
	franchise U	حق انتخاب
	excerption U	انتخاب
	option U	انتخاب
	options U	حق انتخاب
	francs U	حق انتخاب
	franc U	حق انتخاب
	natural selection U	انتخاب طبیعی
	menu U	فهرست انتخاب
	dials U	انتخاب کردن
	menus U	فهرست انتخاب
	dialled U	انتخاب کردن
	dialed U	انتخاب کردن
	switched line U	خط انتخاب شده
	chip select U	انتخاب تراشه
	hit U	انتخاب یک کلید
	eligible U	شایسته انتخاب
	choice of technology U	انتخاب تکنولوژی
	eligible U	قابل انتخاب
	choiceless U	محروم از حق انتخاب
	hitting U	انتخاب یک کلید
	chooser U	انتخاب کننده
	hits U	انتخاب یک کلید
	dial U	انتخاب کردن
	single U	انتخاب کردن
	impluse stepping U	انتخاب شماره
	impluse action U	انتخاب شماره
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	selectively U	انتخاب کننده
	pickup U	انتخاب رشد
	selective U	مبنی بر انتخاب
	selective U	انتخاب کننده
	impluse selection U	انتخاب ایمپولز
	self-service U	با انتخاب ازاد
	to have one's pick U	انتخاب کردن
	option U	شق انتخاب شده
	outvoter U	انتخاب کننده
	the polls U	انتخاب گاه
	selectively U	قابل انتخاب
	selection of position U	انتخاب موضع
	self service U	با انتخاب ازاد
	pitch upon U	انتخاب کردن
	selectors U	انتخاب کننده
	mischoose U	بد انتخاب کردن
	mischoice U	انتخاب غلط
	choosing U	انتخاب کردن
	circuit switching U	انتخاب مدار
	chooses U	انتخاب کردن
	choosey U	انتخاب کننده
	cs U	انتخاب تراشه
	pick out <idiom> U	انتخاب کردن
	selector U	انتخاب کننده
	elective U	دارای حق انتخاب
	selective U	قابل انتخاب
	electives U	دارای حق انتخاب
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	cooptation U	انتخاب درونی
	cream of the crop <idiom> U	انتخاب عانی
	choose U	انتخاب کردن
	opting U	انتخاب کردن
	elector U	انتخاب کننده
	elected U	انتخاب شده
	elects U	انتخاب کردن
	selected U	انتخاب کردن
	electing U	انتخاب کردن
	elect U	انتخاب کردن
	electors U	انتخاب کننده
	freedom to choose U	ازادی در انتخاب
	route selection U	انتخاب مسیر
	freedom of choice U	ازادی انتخاب
	select U	انتخاب کردن
	seller's option U	انتخاب فروشنده
	screened U	انتخاب کردن
	scracity and choice U	کمیابی و انتخاب
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	screens U	انتخاب کردن
	re-election U	تجدید انتخاب
	re-election U	انتخاب مجدد
	re election U	تجدید انتخاب
	re election U	انتخاب مجدد
	screen U	انتخاب کردن
	faulty selection U	انتخاب غلط
	reelection U	تجدید انتخاب
	selects U	انتخاب کردن
	selectivity U	حسن انتخاب
	selection switch U	گزینه انتخاب
	icon U	راهنمای انتخاب
	options U	شق انتخاب شده
	picked U	انتخاب شده
	chose U	انتخاب کرده
	direct selection U	انتخاب مستقیم
	choosy U	انتخاب کننده
	get in U	انتخاب شدن
	opt U	انتخاب کردن
	opted U	انتخاب کردن
	check boxes U	چهارگوشهای انتخاب
	sifts U	انتخاب کردن
	sifted U	انتخاب کردن
	sift U	انتخاب کردن
	breaks U	انتخاب شود
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	opts U	انتخاب کردن
	election U	انتخاب نماینده
	social selection U	انتخاب اجتماعی
	ikons U	راهنمای انتخاب
	break U	انتخاب شود
	economic choice U	انتخاب اقتصادی
	icons U	راهنمای انتخاب
	project selection U	انتخاب پروژه
	Whichever she chooses . U	هر کدام را که انتخاب کند
	configure U	انتخاب سخت افزار
	user defined U	تعریف یا انتخاب کاربر
	selections U	عمل یا فرآیند انتخاب
	hit the nail on the head <idiom> U	یافتن انتخاب صحیح
	pick out U	انتخاب کردن دریافتن
	selection U	عمل یا فرآیند انتخاب
	consumer's choice U	انتخاب مصرف کننده
	eligibility U	شایستگی برای انتخاب
	consumer choice U	انتخاب مصرف کننده
	constituent U	انتخاب کننده موکل
	automatic message switching U	انتخاب خودکار پیام
	franchises U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	electorates U	هیئت انتخاب کنندگان
	keystroke U	عمل انتخاب کلید
	main menu U	فهرست انتخاب اصلی
	constituents U	انتخاب کننده موکل
	electorate U	هیئت انتخاب کنندگان
	franchise U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	reelect U	تجدید انتخاب کردن
	preselect U	انتخاب کردن مقدماتی
	selector switch U	گزینه انتخاب کننده
	ineligible U	نا شایسته برای انتخاب
	option U	عملی که انتخاب میشود
	ineligbility U	ناشایستگی برای انتخاب
	compilations U	جمع اوری و انتخاب
	compilation U	جمع اوری و انتخاب
	destine U	قبلا انتخاب کردن
	electress U	خانم انتخاب کننده
	preselect U	قبلا انتخاب کردن
	presidential election U	انتخاب رئیس جمهور
	preelection promises U	وعدههای پیش از انتخاب
	display menu U	فهرست انتخاب نمایشی
	presidential U	انتخاب رئیس جمهور
	options U	عملی که انتخاب میشود
	target designation U	سیستن انتخاب هدف
	preelection U	وابسته به پیش از انتخاب
	probabilism U	انتخاب وجه احتمالی
	default option U	انتخاب قرار دادی
	target designation U	روش انتخاب هدف
	selector channel U	کانال انتخاب کننده
	capped U	انتخاب برای تیم ملی
	cap U	انتخاب برای تیم ملی
	preselection U	انتخاب از قبل [دستگاه سازی]
	electronic U	یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
	wale U	تیر افقی انتخاب کردن
	suffragist U	طرفداران دادن حق رای یا حق انتخاب
	menus U	صورت غذا فهرست انتخاب
	natural selection U	فلسفه انتخاب اصلح در طبیعت
	qualifier U	انتخاب شده برای دوربرد
	menu U	صورت غذا فهرست انتخاب
	action U	در حقیقت آن منو انتخاب میشود