English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
genital organs U الات تناسلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
genitalia U اندامهای تناسلی الات تناسلی
Other Matches
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork U شیشه الات بلور الات
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
reproductive U تناسلی
sexual U تناسلی
genital U تناسلی
copulatory U تناسلی
sexual organs U تناسلی
generative glands U غدههای تناسلی
genito urinary U تناسلی بولی
genital eroticism U شهوت تناسلی
genitals U اندامهای تناسلی
pregenital U پیش تناسلی
urogenital U ادراری- تناسلی
genital character U منش تناسلی
private U اعضاء تناسلی
privates U اعضاء تناسلی
genital zone U ناحیه تناسلی
genital phase U مرحله تناسلی
urinogenital U ادراری- تناسلی
gonopore U سوراخ تناسلی
genito urinary U تناسلی وبولی
genitalia U اندامهای تناسلی
genital organ U الت تناسلی
willie U آلت تناسلی بچه
sexual organ of either sex U الت تناسلی زن یا مرد
body cell U یاخته غیر تناسلی
genie U تولید کننده تناسلی
genie U مربوط به اندامهای تناسلی
genies U تولید کننده تناسلی
genies U مربوط به اندامهای تناسلی
antheridium U عضو تناسلی نر در نهانزادان
genitalic U مربوط به الت تناسلی
willy U آلت تناسلی بچه
penis U الت تناسلی مرد
penises U الت تناسلی مرد
genitourinary U جهاز تناسلی وادراری
peter [American English] U آلت تناسلی بچه
gashed U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashing U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phallus U الت تناسلی مرد کیر
genitourinary U وابسته به دستگاه اداری تناسلی
phalluses U الت تناسلی مرد کیر
gash U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
adnate U مربوط باعضاء تناسلی توام
gashes U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
sexual U وابسته به الت تناسلی و جماع
phalli U الت تناسلی مرد کیر
anaphrodisia U داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
urogenital U وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
priapus U خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
fellatio U تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
hard ware U فلز الات
irowork U اهن الات
obturator U الات جازم
cast iron ware U الات چدنی
machinary U ماشین الات
iron mongery U اهن الات
enginery U ماشین الات
ironware U اهن الات
ironware U فلز الات
breech block carrier U الات متحرک
brass ware U برنج الات
tinware U حلبی الات
passementerie U زینت الات
glassware U بلور الات
glassware U شیشه الات
optical U الات بصری
instrument U الات دقیق
hardware U اهن الات
surgical instruments U الات جراحی
glass U شیشه الات
instruments U الات دقیق
precision tools U الات دقیق
agricultural implements U الات کشاورزی
machinery U ماشین الات
gears U الات جامه
geared U الات جامه
gear U الات جامه
silverware U نقره الات
infibulation U چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
heavy machinery U ماشین الات سنگین
hardware U اهن الات ابزارالات
trinkums U زیور الات بدلی
trinketry U جواهر الات بدلی
obturator spindle U دوکی الات جازم
mechanician U مکانیک ماشین الات
optical instruments U الات وابسته به بینایی
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
light machinery U ماشین الات سبک
iron monger U اهن الات فروش
percussion instrument U الات موسیقی ضربی
surveying instrument U الات نقشه برداری
machinery designer U طراح ماشین الات
hardwareman U اهن الات فروش
building machinery U ماشین الات ساختمانی
carpenter's machines U ماشین الات درودگری
plants U ماشین الات کارخانه
calibration U تنظیم الات دقیق
scrapping U ماشین الات اوراق
instrument U الات اندازه گیری
woodwork U چوب الات نجاری
scraps U ماشین الات اوراق
scrapped U ماشین الات اوراق
plant U ماشین الات کارخانه
cutler U فروشنده الات برنده
scrap U ماشین الات اوراق
mechanics U علم ماشین الات
heavy goods U ماشین الات سنگین
ironmonger U فروشنده اهن الات
ironmongers U فروشنده اهن الات
wind instruments U الات موسیقی بادی
wind instrument U الات موسیقی بادی
operator of light machinery U اپراتور ماشین الات سبک
operator of heavy machinery U اپراتور ماشین الات سنگین
midi U میانجی رقمی الات موسیقی
obturator U الات مانع خروج گاز
trade fixtures U الات صنعتی نصب شده
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
war implements U ساز و برگ یا الات جنگ
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
automation U خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
reed pipe U لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop U کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
pailette U زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
interactive U الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
tiepin U سنجاق مدال وزینت الات زنانه
grader U یکی از ماشین الات راه سازی
deferred maintenance U قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
hygrometer U الات وادوات سنجش رطوبت هوا
economic life U مدت بهره برداری از ماشین الات
sights U الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
pailett U زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
sight U الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
fixed assets U درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
acm U Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
recoil operated U مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
microphonics U انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
FAQ U الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
pilot model U مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
tuning pipe U نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
captures U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
hallmark U عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
yellow arc U محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
artificial horizon U یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
hallmarks U عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
crate U صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates U صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
cybernation U کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
bubble turn and slip U الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
guard assembly U الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
filigree U تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
mechanised U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
machinery U الات موتورخانه موتورخانه ناو
mechanic U مکانیک مکانیک ماشین الات
ironwork U اهن ساخته اهن الات
machinery space U محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com