Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
static friction
U
اصطکاک در استانه حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
frictions
U
اصطکاک
attrition
U
اصطکاک
drags
U
اصطکاک
frictionless
U
بی اصطکاک
friction
U
اصطکاک
drag
U
اصطکاک
dragged
U
اصطکاک
threshholds
U
استانه
sill
U
استانه
threshholds
U
استانه در
thresholds
U
استانه در
thresholds
U
استانه
threshold
U
استانه
limen
U
استانه
thershold
U
استانه
threshold
U
استانه در
doorstep
U
استانه در
doorsteps
U
استانه در
threhold
U
استانه
sills
U
استانه
sill=threshold
U
استانه
antifriction device
U
مکانیسم ضد اصطکاک
friction factor
U
ضریب اصطکاک
friction coefficient
U
ضریب اصطکاک
whack
U
صدای اصطکاک
angle of friction
U
زاویه اصطکاک
sliding friction
U
اصطکاک لغزشی
coefficient of friction
U
ضریب اصطکاک
static friction
U
اصطکاک ساکن
frictional resistance
U
مقاومت اصطکاک
fluid friction
U
اصطکاک روغنی
rolling friction
U
اصطکاک غلتشی
frictionally
U
از راه اصطکاک
engine drag
U
مقاومت اصطکاک
side friction
U
اصطکاک جانبی
economic friction
U
اصطکاک اقتصادی
whacks
U
صدای اصطکاک
antifriction device
U
وسیله ضد اصطکاک
dry scrubbing
U
اصطکاک خشک
kinetic friction
U
اصطکاک جنبشی
overlapped
U
اصطکاک داشتن
overlaps
U
اصطکاک داشتن
internal friction
U
اصطکاک درونی
friction
U
اصطکاک
[فیزیک]
internal friction
U
اصطکاک داخلی
hydraulic friction
U
اصطکاک ابی
overlap
U
اصطکاک داشتن
tax friction
U
اصطکاک مالیاتی
spatial threshold
U
استانه فضایی
lower threshold
U
استانه پایین
response threshold
U
استانه پاسخ
sill beam
U
تیرک استانه
threshholds
U
استانه چارچوب
threshold frequency
U
بسامد استانه
arousal threshold
U
استانه انگیختگی
threshold voltage
U
ولتاژ استانه
threshold value
U
مقدار استانه
thershold frequency
U
بسامد استانه
reaction threshold
U
استانه واکنش
thresholds
U
استانه چارچوب
threshold of luminescence
U
استانه لومینسانس
non thershold pollutant
U
الاینده بی استانه
nuisance threshold
U
استانه زیانبخشی
luminescence threshold
U
استانه لومینسانس
threshold
U
استانه چارچوب
terminal threshold
U
استانه پایانی
hearing threshold
U
استانه شنوایی
limen
U
استانه احساس
differential threshold
U
استانه افتراقی
two point threshold
U
استانه دو نقطهای
surface friction drag
U
پسای اصطکاک سطح
coefficient of internal friction
U
ضریب اصطکاک داخلی
entrance loss
U
افت حاصل از اصطکاک
interfluent
U
بدون اصطکاک در هم امیزنده
friction surface
U
سطح اصطکاک ترمز
gear friction
U
اصطکاک چرخ دنده
tribophysics
U
مبحث اصطکاک در فیزیک
friction for fittings and valves
U
اصطکاک در شیرها و بستها
angle of internal friction
U
زاویه اصطکاک داخلی
infighting
U
اصطکاک ومبارزات داخلی
sills
U
تیر پایه استانه در
threshold wavelength
U
طول موج استانه
sill
U
تیر پایه استانه در
trapezoidal end sill
U
استانه پایاب ذوذنقهای
threshold limit values
U
استانه مقدارهای حدی
threshholds
U
استانه مانند استانهای
thresholds
U
استانه مانند استانهای
embaded sill beam
U
تیرک توکار استانه
thershold temperature
U
استانه دمای ذرات
threshold
U
استانه مانند استانهای
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
rubbed
U
اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
rub
U
اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
rubs
U
اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
friction match
U
کبریتی که با اصطکاک ومالش روشن میشود
fricative
U
تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
sills
U
گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sill
U
گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
serenading
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
brake lining
U
مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
triboelectricity
U
ایجاد برق در اثر اصطکاک برق مالشی
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
bending fatigue strength
U
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
departures
U
حرکت
stock-still
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
statist
U
بی حرکت
afloat
U
در حرکت
agog
U
در حرکت
departure
U
حرکت
immobile
U
بی حرکت
geste
U
حرکت
maneuver
U
حرکت
vapid
U
بی حرکت
progress
U
حرکت
gest
U
حرکت
progressed
U
حرکت
progresses
U
حرکت
progressing
U
حرکت
haviour
U
حرکت
movement
U
حرکت
animals
U
حس و حرکت
motioning
U
حرکت
still
U
بی حرکت
stiller
U
بی حرکت
stills
U
بی حرکت
motions
U
حرکت
running
U
در حرکت
inert
U
بی حرکت
otiose
U
بی حرکت
frozen
U
بی حرکت
on the move
U
در حرکت
oi
U
در حرکت
motion
U
حرکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com