English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overlapped U رویهم افتادن
overlapped U اصطکاک داشتن
overlapped U اشتراک داشتن
overlapped U بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
overlapped U همپوشی
overlapped U تطابق کردن
overlapped U پوشاندن پوشش دو چیز رویهم افتادن رویهم
overlapped U روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped U همپوشانی
overlapped U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlapped U جایی که چیزی بخشی از دیگری را بپوشاند یا در بخش داده روی هم قرا رگیرند
overlapped U روی هم افتادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com