English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impluse modulator U اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impluse counter U شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
impluse detector U مدولاتور ایمپولز
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
current detector U اشکارساز جریان
impluse U ضربه جریان
impluse sequence U توالی ضربه جریان
impluse relay U رله ضربه جریان
impluse correction U تصحیح ضربه جریان
impluse repeater U تکرارکننده ضربه جریان
impluse amplitude U دامنه ضربه جریان
impluse sender U فرستنده ضربه جریان
impluse noise U نویز ضربه جریان
impluse period U زمان تناوب ضربه جریان
impluse recorder U کنتور ثبات ضربه جریان
impluse bandwith U پهنای باند ضربه جریان
impluse sending key U تکمه ارسالی ضربه جریان
impluse amplifier U تقویت کننده ضربه جریان
rf modulator U مدولاتور RF
frequency modulator U مدولاتور فرکانس
modulator U طبقه مخلوط کننده مدولاتور
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
pulse U ایمپولز
pulsed U ایمپولز
momentum U ایمپولز
impluse U ایمپولز
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
voltage impluse U ایمپولز ولتاژ
impluse duration U مدت ایمپولز
impluse converter U مبدل ایمپولز
ignition pulse U ایمپولز احتراق
impluse corrector U مصحح ایمپولز
impluse train U توالی ایمپولز
impluse contact U کنتاکت ایمپولز
impluse separator U جداکننده ایمپولز
impluse amplitude U دامنه ایمپولز
impluse response U پاسخ ایمپولز
impluse selection U انتخاب ایمپولز
impluse margine U حاشیه ایمپولز
impluse meter U شمارشگر ایمپولز
counts U تعداد ایمپولز
counting U تعداد ایمپولز
impluse transformer U مبدل ایمپولز
impluse ratio U نسبت ایمپولز
impluse width U عرض ایمپولز
counted U تعداد ایمپولز
count U تعداد ایمپولز
input pulse U ایمپولز ورودی
buzzer signal U ایمپولز شماره گیری
light modulator U لامپ کنترل نور مدولاتور نور
first detector U اشکارساز
detectors U اشکارساز
mixer U اشکارساز
detector U اشکارساز
second detector U اشکارساز
mixers U اشکارساز
phase discriminator U اشکارساز فاز
precipitating factor U عامل اشکارساز
linear detector U اشکارساز خطی
ground detector U اشکارساز زمین
contact detector U اشکارساز کنتاکتی
lindberg detector U اشکارساز لیندبرگ
grid detector U اشکارساز شبکه
electrolytic detector U اشکارساز الکترولیتی
grid current rectifier U اشکارساز شبکه
regenerative detector U اشکارساز تشدیدی
ratio detector U اشکارساز نسبت
phase detector U اشکارساز فاز
crystal set U گیرنده اشکارساز
fault detector U اشکارساز خطا
detecting crystal U بلور اشکارساز
gas detector U اشکارساز گازی
crystal detector U اشکارساز بلورین
crystal set U اشکارساز کریستالی
detector circuit U مدار اشکارساز
detector tube U لامپ اشکارساز
nuclear detector U اشکارساز هستهای
video detector U اشکارساز ویدئو
maximum detector U اشکارساز حداکثر
frequency demodulator U اشکارساز فرکانس
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
h.f.d U اشکارساز شعلهای هیدروژنی
vacuum tube detector U اشکارساز با لامپ خلاء
sweep potential detector U اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
fire detection system U سیستم اشکارساز حریق
crankcase mist detector U اشکارساز الودگی روغن
hydrogen flame detector U اشکارساز شعلهای هیدروژن
flame ionization detector U اشکارساز یونش شعلهای
ground indicator U اشکارساز اتصال با زمین
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
f.i.d U اشکارساز یونش شعلهای
ground detector U اشکارساز اتصال با زمین
barrier layer detector U اشکارساز لایه سدی
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
pushed U ضربه
mishit U ضربه بد
sole kick U ضربه با کف پا
pulsed U ضربه
shot U ضربه
shots U ضربه
sole trap U ضربه با کف پا
pushes U ضربه
push U ضربه
slugger U ضربه زن
impulses U ضربه
pulse U ضربه
surges U ضربه
surge U ضربه
butting U ضربه با سر
surged U ضربه
hacked U ضربه
shocked U ضربه
strokes U ضربه
shock U ضربه
stroking U ضربه
hack U ضربه
hacks U ضربه
impact U ضربه
impacts U ضربه
shocks U ضربه
blows U ضربه
blow U ضربه
brunt U ضربه
sole of the foot kick U ضربه با کف پا
impulse U ضربه
head U ضربه با سر
stroked U ضربه
double kick U دو ضربه پی در پی
stroke U ضربه
thud U ضربه
kicks U ضربه با پا
kicking U ضربه
kicking U ضربه با پا
kicked U ضربه
interrupter U ضربه گر
kicked U ضربه با پا
kick U ضربه
shockproof U ضد ضربه
bonking U ضربه بر سر
kicks U ضربه
flaps U ضربه
thudded U ضربه
thudding U ضربه
thuds U ضربه
impluse U ضربه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com