English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
raven's controlled projection test U ازمون فرافکنی کنترل شده ریون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rpmt U ار پی ام تی ازمون ماتریسهای مدرج ریون
raven's progressive matrices test U ازمون ماتریسهای مدرج ریون
liability U ریون
rayon U ریون
liabilities U ریون
projections U فرافکنی
projection U فرافکنی
visual projection U فرافکنی دیداری
projection maps U نقشههای فرافکنی
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
tertiary projection area U ناحیه فرافکنی سوم
secondary projection area U منطقه فرافکنی ثانوی
army classification battery test U ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
shear box test U ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
post test U پس ازمون
experience U ازمون
tested U ازمون
experiences U ازمون
u test U ازمون یو
examination U ازمون
experiencing U ازمون
t test U ازمون تی
tests U ازمون
shibboleth U ازمون
chi square test U ازمون "چی دو "
examinations U ازمون
shibboleths U ازمون
z test U ازمون " زی "
f test U ازمون اف
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
responsions U ازمون مقدماتی
sample U الگو ازمون
life test U ازمون حیات
reasoning test U ازمون استدلال
sampled U الگو ازمون
liquid limit test U ازمون حد روانی
literacy test U ازمون سواد
recognition test U ازمون بازشناسی
repeated test U ازمون دوباره
marginal test U ازمون مرزی
matching test U ازمون همتایابی
recall test U ازمون یاداوری
tensile test U ازمون کششی
examine U ازمون کردن
ishihara test U ازمون ایشیهارا
test value U نمره ازمون
progressive education U ازمون پیشرو
test score U نمره ازمون
test reliability U پایایی ازمون
test profile U نیمرخ ازمون
test paper U ازمون برگ
test of significance U ازمون معناداری
test of independence U ازمون ناوابستگی
test norm U هنجار ازمون
test item U ماده ازمون
test economy U اقتصاد ازمون
test construction U ازمون سازی
test bias U سوداری ازمون
test battery U مجموعه ازمون
intelligence test U ازمون هوش
objective test U ازمون عینی
occupational test U ازمون شغلی
omnibus test U ازمون مختلط
one sided test U ازمون یکسویه
one tailed test U ازمون یک دامنه
shareware U ازمون- افزار
shearing test U ازمون برشی
sign test U ازمون علامتها
similarities test U ازمون شباهتها
personality test U ازمون شخصیت
performance test U ازمون عملی
performance test U ازمون عملکردی
spiral test U ازمون مارپیچ
paper pencil test U ازمون نوشتاری
oseretsky test U ازمون اوزرتسکی
oral test U ازمون شفاهی
subjective test U ازمون غیرعینی
power test U ازمون قدرت
field-tests U ازمون پایکار
pretest U پیش ازمون
field test U ازمون پایکار
psychological test U ازمون روانی
field-test U ازمون پایکار
field-tested U ازمون پایکار
proofer U ازمون کننده
field-testing U ازمون پایکار
mental test U ازمون روانی
szondi test U ازمون زوندی
system test U ازمون سیستم
rorschach test U ازمون رورشاخ
sampling test U ازمون نمونهای
symbol arrangement test U ازمون نمادارایی
mosaic test U ازمون موزائیکها
subtest U خرده ازمون
nonverbal test U ازمون غیرکلامی
stilling test U ازمون استیلینگ
tries U ازمون کوشش
copying test U ازمون رونویسی
friedman test U ازمون فریدمن
behn rorschach test U ازمون بن- رورشاخ
duncan test U ازمون دانکن
bending test U ازمون خمش
formboard test U ازمون جااندازی
bending test U ازمون تاشوندگی
aptitude tests U ازمون شایستگی
aptitude tests U ازمون استعداد
vocabulary test U ازمون واژگان
aptitude test U ازمون شایستگی
aptitude test U ازمون استعداد
vision test U ازمون بینایی
vigotsky test U ازمون ویگوتسکی
verbal test U ازمون کلامی
draw a man test U ازمون گودایناف
whisper test U ازمون نجوا
bartlett test U ازمون بارتلت
barany test U ازمون بارانی
ball test U ازمون ساچمهای
analogies test U ازمون قیاسها
world test U ازمون جهان
fatigue test U ازمون خستگی
alpha test U ازمون الفا
association test U ازمون تداعی
float test U ازمون شناور
wilcoxon test U ازمون ویلکاکسن
attitude test U ازمون نگرش
pegboard test U ازمون جااندازی
alternate response test U ازمون دو گزینهای
baeyer test U ازمون بایر
watch test U ازمون ساعت
wassermann test U ازمون واسرمان
war game U جنگ ازمون
walsh test U ازمون والش
dynamic test U ازمون پویا
directions test U ازمون دستورها
two tailes test U ازمون دو دامنهای
two tailed test U ازمون دو دامنه
group test U ازمون گروهی
benton test U ازمون بنتون
identification test U ازمون شناسایی
examining U ازمون کردن
testing time U دوره ازمون
examines U ازمون کردن
testing load U بار ازمون
examined U ازمون کردن
testable U ازمون پذیر
test wise U ازمون اشنا
impact test U ازمون برخورد
t data U دادههای ازمون
dexterity test U ازمون چالاکی
informal test U ازمون غیررسمی
information test U ازمون معلومات
test validity U اعتبار ازمون
try U ازمون کوشش
tollen's test U ازمون تولن
diagnostic test U ازمون تشخیصی
cancellation test U ازمون حذف
checkout test U ازمون وارسی
coding test U ازمون رمزگردانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com