Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
terrain appreciation
U
ارزیابی و بررسی وضع زمین منطقه از نظر نظامی
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
counterintelligence survey
U
بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
status
U
یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
area of operation
U
منطقه عملیات
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
staging area
U
منطقه شروع عملیات
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
area security
U
تامین منطقه عملیات
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
air area operations
U
عملیات منطقه هوایی
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
area coordination group
U
گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
proportional clothing
U
لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
assault area diagram
U
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
pert
U
Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
transfer area
U
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
civil damage assessment
U
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
charge and discharge statements
U
حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
information system
U
سیستم اطلاعاتی
information service
U
خدمت اطلاعاتی
information routing
U
مسیریابی اطلاعاتی
intelligence annex
U
پیوست اطلاعاتی
agent net
U
شبکه اطلاعاتی
information service
U
سرویس اطلاعاتی
information networks
U
شبکههای اطلاعاتی
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
information bits
U
بیتهای اطلاعاتی
agent
U
عامل اطلاعاتی
agents
U
عامل اطلاعاتی
bulletins
U
نشریه اطلاعاتی
bulletin
U
نشریه اطلاعاتی
knowledge work
U
کار اطلاعاتی
data banks
U
بانک اطلاعاتی
knowledge industries
U
صنایع اطلاعاتی
data bank
U
بانک اطلاعاتی
information banks
U
بانکهای اطلاعاتی
intelligence summary
U
خلاصه اطلاعاتی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
periodic intelligence report
U
گزارش نوبهای اطلاعاتی
on line information service
U
سرویس اطلاعاتی مستقیم
cumpuserve
U
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
automated intelligence file
U
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
dual agent
U
عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agents
U
عامل اطلاعاتی دو جانبه
in on
<idiom>
U
اطلاعاتی داشتن درمورد
intelligence summary
U
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
double agent
U
عامل اطلاعاتی دو جانبه
helpdesk
U
میز کمک
[اطلاعاتی]
help desk
U
میز کمک
[اطلاعاتی]
ratline
U
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
officers call
U
نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
aisp
U
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
association in information systems
U
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon
U
اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
have something on someone
<idiom>
U
اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
inside information
U
اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
irm
U
Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
shirt-tails
U
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tail
U
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
list
U
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
compuserve
U
یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...
U
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
the source
U
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
qube
U
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
header
U
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
headers
U
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
ip
U
شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
cirvis
U
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
reveals
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
status
U
ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status
U
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspects
U
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspect
U
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
masters
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
device
U
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
approved data
U
سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
providers
U
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
provider
U
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
devices
U
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
CDs
U
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CD
U
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
assessment
U
ارزیابی
indiction
U
ارزیابی
appraisement
U
ارزیابی
attack assessment
U
ارزیابی تک
assessments
U
ارزیابی
it was valued at rials 000
U
ارزیابی شد
appraisal
U
ارزیابی
appraisals
U
ارزیابی
valuation
U
ارزیابی
estimate
U
ارزیابی
evaluations
U
ارزیابی
evaluation
U
ارزیابی
valuations
U
ارزیابی
estimating
U
ارزیابی
estimates
U
ارزیابی
evalution
U
ارزیابی
cost accounting
U
ارزیابی
estimated
U
ارزیابی
header
U
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
headers
U
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
analyse
[British]
U
ارزیابی کردن
estimate
U
ارزیابی تخمین
appraises
U
ارزیابی کردن
estimated
U
ارزیابی تخمین
estimates
U
ارزیابی تخمین
reappraisal
U
ارزیابی تازه
ratable
U
قابل ارزیابی
project evaluation
U
ارزیابی طرح
estimating
U
ارزیابی تخمین
assess
U
ارزیابی کردن
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
reappraisals
U
ارزیابی تازه
summative evaluation
U
ارزیابی تلخیصی
supplier evaluation
U
ارزیابی فروشنده
rated
U
ارزیابی شده
appraise
U
ارزیابی کردن
appraised
U
ارزیابی کردن
valued
U
ارزیابی شده
appraising
U
ارزیابی کردن
personality assessment
U
ارزیابی شخصیت
assessed
U
ارزیابی کردن
validation
U
تصدیق ارزیابی
evaluating
U
ارزیابی کردن
evaluates
U
ارزیابی کردن
evaluated
U
ارزیابی کردن
evaluate
U
ارزیابی کردن
assessing
U
ارزیابی کردن
assesses
U
ارزیابی کردن
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
evaluate
U
ارزیابی کردن
study
U
ارزیابی کردن
dissect
[analyse]
U
ارزیابی کردن
assay
U
ارزیابی کردن
analyze
[American]
U
ارزیابی کردن
unaudited
<adj.>
U
ارزیابی نشده
survey
U
ارزیابی کردن
attack assessment
U
ارزیابی نتایج تک
bolt
[examine]
U
ارزیابی کردن
check
U
ارزیابی کردن
survey
U
ارزیابی کردن
revaluation
U
ارزیابی مجدد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com