Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
undersell
U
ارزان تر فروختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dump
U
بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
sell off
U
ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
to sell off
U
ارزان فروختن
Other Matches
sell-out
U
فروختن
markets
U
فروختن
marketed
U
فروختن
market
U
فروختن
undercuts
U
فروختن
monger
U
فروختن
turn over
<idiom>
U
فروختن
sell out
U
فروختن
sells
U
فروختن
vend
U
فروختن
selling
U
فروختن
sell
U
فروختن
sell-outs
U
فروختن
undercut
U
فروختن
hawks
U
فروختن
realised
U
فروختن
realises
U
فروختن
realising
U
فروختن
realize
U
فروختن
realized
U
فروختن
realizes
U
فروختن
to put on the market
U
فروختن
hawk
U
فروختن
hawked
U
فروختن
realizing
U
فروختن
to place on the market
U
فروختن
sell like hotcakes
<idiom>
U
سریعا فروختن
slaughtered
U
به زیان فروختن
sell on credit
U
نسیه فروختن
slaughters
U
به زیان فروختن
credit sale
U
نسیه فروختن
remainder
U
باتخفیف فروختن
slaughter
U
به زیان فروختن
sell off
U
یکجا فروختن
to sell by retail
U
خرده فروختن
sell for cash
U
نقد فروختن
to save bot cash
U
نقد فروختن
to sell
U
یکجا فروختن
resells
U
دوباره فروختن
sell by auction
U
به مزایده فروختن
to sell
U
عمده فروختن
resold
U
دوباره فروختن
reselling
U
دوباره فروختن
to sell dearly
U
گران فروختن
to sell short
U
سام فروختن
forward sale
U
نسیه فروختن
to sell or pat up at a
U
بمزایده فروختن
resell
U
دوباره فروختن
microcomputer
U
ارزان
cheap
U
ارزان
hand-me-downs
U
ارزان
hand-me-down
U
ارزان
low priced
U
ارزان
cut rate
U
ارزان
inexpensively
U
ارزان
jitney
U
ارزان
inexpensive
U
ارزان
penny a line
U
ارزان
cheapest
U
ارزان
hand me down
U
ارزان
micro
U
ارزان
micros
U
ارزان
cheaper
U
ارزان
sells
U
فروختن بفروش رفتن
retail
U
بصورت جزئی فروختن
to deal in futures
U
کالایاسهام پیش فروختن
sell
U
فروختن بفروش رفتن
To sell something at a loss.
U
چیزی را باضرر فروختن
selling
U
فروختن بفروش رفتن
regrate
U
یکجاخریدن وخرده فروختن
to sell at a loss
U
بضر یا زیان فروختن
wholesale
U
بصورت عمده فروختن
dirt cheap
U
بسیار ارزان
cheapskate
U
ادم ارزان خر
look down
U
ارزان شدن
gasper
U
سیگارت ارزان
easy money
U
پول ارزان
bargain
U
خرید ارزان
gimcrack
U
بازیچه ارزان
cheap labor
U
کار ارزان
doss-houses
U
مسافرخانهی ارزان
grotty
U
ارزان و کثیف
off season
U
ارزان تر از معمول
flivver
U
اتومبیل ارزان
penny gaff
U
نمایشگاه ارزان
doss-house
U
مسافرخانهی ارزان
to look down
U
ارزان شدن
to pull down
U
ارزان کردن
jerry built
U
ارزان بناشده
jerry-built
U
ارزان بناشده
cheap money
U
پول ارزان
brummagem
U
پست ارزان
red eye
U
ویسکی ارزان
to bring to the hammer
U
هراج کردن بهراج فروختن
hawk
U
جار زدن و جنس فروختن
sell-outs
U
یکجا فروختن خیانت کردن
sell-out
U
یکجا فروختن خیانت کردن
sell out
U
یکجا فروختن خیانت کردن
hawks
U
جار زدن و جنس فروختن
hawked
U
جار زدن و جنس فروختن
hand-me-down
U
لباس ارزان ودوخته
hand-me-downs
U
لباس ارزان ودوخته
flophouse
U
اطاق ارزان قیمت
hand me down
U
لباس ارزان ودوخته
flophouses
U
اطاق ارزان قیمت
woodbine
U
سیگار برگ ارزان
gladstone
U
نوعی شراب ارزان
gaff
U
تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
penny a line
U
ارزان نویس بی مایه
woodbind
U
سیگار برگ ارزان
sell up a debtor
U
دارایی بدهکاری را گرو کشیدن و فروختن
It is dirt cheap . It is a give - away .
U
مفت است ( بی نهایت ارزان )
good deal
<idiom>
U
قیمت ارزان باکیفیتی بالا
That is despised which is cheaply obtained.
<proverb>
U
ارزان یافته خوار است .
ten cent store
U
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
cheapened
U
ارزان شدن تحقیر کردن
bargain
U
قرارداد معامله خرید ارزان
five and ten
U
مغازه اجناس ارزان قیمت
barrelhouse
U
میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
gallery
U
جای ارزان اطاق نقاشی
galleries
U
جای ارزان اطاق نقاشی
jerry build
U
با مصالح ارزان ساختمان کردن
bargains
U
قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining
U
قرارداد معامله خرید ارزان
bargained
U
قرارداد معامله خرید ارزان
cheapen
U
ارزان شدن تحقیر کردن
skid row
U
محله مشروب فروشهای ارزان
profit cannibalism
U
افراط در تخفیف و ارزان فروشی
cheapens
U
ارزان شدن تحقیر کردن
penny barber
U
دلاک ارزان یا دینار گیر
calico
U
پارچههای پنبهای ارزان قیمت
cheapening
U
ارزان شدن تحقیر کردن
cheap labor
U
نیروی کار ارزان قیمت
wood bine
U
ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
slow moving
U
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
datacom
U
امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
leading articles
U
کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
koalapad
U
صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
bargain hunter
U
کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
leading article
U
کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
honky tonk
U
محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
gutter man
U
دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
Is there an inexpensive restaurant around here?
U
آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here?
U
آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
flea markets
U
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market
U
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
bundling
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundles
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundle
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
jumble shop
U
دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
blue chip personal computer
U
IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
penny a liner
U
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
juke joint
U
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
job
U
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
jobs
U
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
forecloses
U
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosing
U
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosed
U
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclose
U
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
aniline
U
رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
outsold
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsell
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outselling
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsells
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
pc file iii
U
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
to give way
U
خراب شدن ارزان شدن
fall
U
ارزان شدن مرتد شدن
to sell in lots
U
فال فال فروختن
to sell in lots
U
تیکه تیکه فروختن
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com