English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
formal thought disorder U اختلال صوری فکر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
formmal U صوری
simulative U صوری
nominal U صوری
fictitious U صوری
external U صوری
externals U صوری
factitious U صوری
superficial U صوری
simulate U صوری
simulates U صوری
simulating U صوری
formal U صوری
formal exercise U تمرین صوری
formal language U زبان صوری
fictitious transaction U معامله صوری
syllogism U قیاس صوری
kites U برات صوری
simular U قلابی صوری
kite U برات صوری
formal logic U منطق صوری
formal operations U عملیات صوری
formmal parameter U پارامتر صوری
face value U ارزش صوری
nominalism U فلسفه صوری
formmal system U سیستم صوری
face validity U اعتبار صوری
formmal logic U منطق صوری
formmal language U زبان صوری
tyrian U صوری اهل صور
ostensible U قابل نمایش صوری
impedance U مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
literality U صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
derangement U اختلال
neuremia U اختلال پی ها
tribulation U اختلال
tribulations U اختلال
disorders U اختلال
disorder U اختلال
irregularity U اختلال
perturbations U اختلال
perturbation U اختلال
line noise U اختلال
line hit U اختلال خط
noise U اختلال
noises U اختلال
disturbances U اختلال
disturbance U اختلال
impairment U اختلال
distribance U اختلال
impariment U اختلال
background noise U اختلال پس زمینه
apselaphesia U اختلال بساوشی
ageusia U اختلال چشایی
unbalances U اختلال مشاعر
factitious disorder U اختلال ساختگی
lalopathy U اختلال گویایی
kettle of fish U اشفتگی اختلال
mental disturbance U اختلال روانی
magnetic anomaly U اختلال مغناطیسی
emotional disturbance U اختلال هیجانی
mental defectives U اختلال حواس
developmental disorder U اختلال رشدی
cyclic disorder U اختلال دورهای
mental disorder U اختلال روانی
convulsive disorder U اختلال تشنجی
conduct disorder U اختلال رفتاری
dysbulia U اختلال اراده
dysmenorrhea U اختلال قاعدگی
clamper U برای قط ع اختلال
mental abnormality U اختلال مشاعر
character disorder U اختلال منش
dystonia U اختلال تونوس
emotional disorder U اختلال هیجانی
mental disorder U اختلال مشاعیر
dissociative disorder U اختلال گسستی
psychiatric disorder U اختلال روانی
thought disorder U اختلال فکر
perturbation U انحراف اختلال
unbalancing U اختلال مشاعر
unsoundness of mind U اختلال مشاعیر
paramnesia U اختلال حافظه
time jitter U اختلال زمانی
unbalance U اختلال مشاعر
personality disorder U اختلال شخصیت
perturbation theory U نظریه اختلال
neuroses U اختلال اعصاب
neuroses U اختلال روانی
neurosis U اختلال اعصاب
quantization noise U اختلال تدریج
neurosis U اختلال روانی
time flutter U اختلال زمانی
sexual disorder U اختلال جنسی
perturbations U انحراف اختلال
organic disorder U اختلال عضوی
noise immunity U مصونیت از اختلال
oppositional disorder U اختلال نافرمانی
radar trapping U اختلال رادار
dyspepsia U اختلال هضم
interference U اختلال در سیگنال
personality disturbance U اختلال شخصیت
neuremia U اختلال اعصاب
deranyement U اختلال مرهم زنی
somatoform disorder U اختلال جسمانی شکل
somatization disorder U اختلال جسمانی کردن
bipolar affective disorder U اختلال عاطفی دو قطبی
neurotic U دچار اختلال عصبی
shared paranoid disorder U اختلال پارانویایی مشترک
pips U اختلال مزاج خال
pip U اختلال مزاج خال
pipped U اختلال مزاج خال
generalized anxiety disorder U اختلال اضطراب فراگیر
pipping U اختلال مزاج خال
font id conflict U اختلال شناسایی فونت
schizophreniform disorder U اختلال اسکیزوفرنی شکل
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
transmission U خطای ناشی از اختلال در خط
maim U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
amimia U اختلال بیانگری چهره
maiming U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
affective disorders اختلال های عاطفی
acute brain disorder U اختلال مغزی حاد
acopia U اختلال استنساخ شکل
maims U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
content thought disorder U اختلال محتوایی فکر
transmissions U خطای ناشی از اختلال در خط
disorderliness U اختلال بهم خوردگی
protanomaly U اختلال سرخ بینی
dysaesthesia U اختلال حواس جسمانی
dyspeptic U دارای اختلال هاضمه
dyscrasia U اختلال مزاجی یا دماغی
eating disorder U اختلال خورد و خوراک
dysmetria U اختلال حرکتی- تخمینی
schizoaffective disorder U اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
post traumatic stress disorder U اختلال فشار روانی پس اسیبی
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
paresthesia U اختلال حس لمس بصورت خارش
dystonia U اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
perturbation [terms] U آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalancing U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalance U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid U مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
corruption U خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
disaster dump U اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signalled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noises U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signal U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noise U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signaled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
bends U بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
parkinsonism U اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
electromagnetic U اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
surge U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
surges U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
shell-shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
flutters U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
noisy mode U رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
flutter U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
formal logic U منطق صوری [منطق]
glitch U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
NetShow U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
glitches U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
crash protected U دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
intermittent error U خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
flicker U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour U که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com