English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 225 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parallel connection U اتصال موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
enhance U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhanced U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhances U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhancing U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
serial U اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serials U اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
piggyback U اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks U اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
parallel U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleled U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleling U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelled U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelling U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallels U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
branch extension U اتصال موازی فرعی
connect in parallel U بطور موازی اتصال دادن
epp U استانداردی که نحوه ارسال داده با سرعت بال روی اتصال پورت موازی را نشان میدهد
magnetic shunt U اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
multiple transformer U مبدل با اتصال موازی
scsi U استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
series parallel connection U اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection U اتصال سری- موازی
series parallel dimming U اتصال زنجیری- موازی لامپها
small computer systems interface U واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
Other Matches
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
parallels U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD U معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt U در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
shunted U موازی موازی فرعی
shunts U موازی موازی فرعی
shunt U موازی موازی فرعی
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
leads U قطب اتصال سیم اتصال
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
lead U قطب اتصال سیم اتصال
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
parallel ruler U خط کش موازی
parallels U موازی
parallelled U موازی
parallelling U موازی
shunted U موازی
shunts U موازی
shunt U موازی
coaxial U موازی
paralleling U موازی
parallel U موازی
paralleled U موازی
two parallel lines U دو خط موازی
machinist vise U گیره موازی
parallel processing U پردازش موازی
parallel operation U عمل موازی
parallel interface U رابط موازی
parallel feed U خورد موازی
parallel printing U چاپ موازی
parallels U برابر خط موازی
pyeonhi seogi U موازی ایستادن
parallel run U اجرای موازی
running in parallel U پردازش موازی
parallel port U درگاه موازی
parallel circuit U مدار موازی
parallel printer U چاپگر موازی
paralleled U برابر خط موازی
parallel operation U عملکرد موازی
parallelled U برابر خط موازی
parallel conversion U تبدیل موازی
shunts U مقاومت موازی
parallel storage U انبارش موازی
parallel cells U یاختههای موازی
parallel processor U پردازنده موازی
parallel column U ستونهای موازی
parallel storage U انباره موازی
parallel reading U خواندن موازی
parallel sheaf U مروحه موازی
parallel computer U کامپیوتر موازی
parallel system U شبکه موازی
parallel transmission U مخابره موازی
parallel operation U عملیات موازی
parallel U برابر خط موازی
parallel adder U افزایشگر موازی
parallel transmission U ارسال موازی
parallel access U دستیابی موازی
parallel processor U موازی پرداز
paralleling U برابر خط موازی
parallel transmission U انتقال موازی
parallelling U برابر خط موازی
shunt element U عنصر موازی
serioprallel U دنبالهای و موازی
centronics interface U رابط موازی
shunted U مقاومت موازی
shunt capacitor U خازن موازی
axially parallel U موازی محوری
doube bead U گچ بری موازی
antiparalle U موازی ناهمسو
collimator U موازی ساز
along U موازی با طول
shunt U مقاومت موازی
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
to flatten out U موازی زمین پروازکردن
paralleling U موازی کردن اسکیها
parallel U موازی کردن اسکیها
parallel resonant circuit U مدار همنوای موازی
paralleled U موازی کردن اسکیها
parallelled U موازی کردن اسکیها
bowling crease U خط موازی جلوی پایه ها
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
parallelling U موازی کردن اسکیها
swing U پیچیدن موازی اسکیها
parallel perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
one point perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
flash U معدن موازی سریع A/D.
flashed U معدن موازی سریع A/D.
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
parallel trussed girder U تیر شبکهای موازی
to flatten out U بازمین موازی شدن
parallel clamp U گیره پیچی موازی
parallels U موازی کردن اسکیها
ideal paralleling U مدار موازی ایده ال
to draw parallels U خطهای موازی کشیدن
gules U خطوط موازی عمودی
five yard line U خط داخلی و موازی خط کناری
parallel adder U جمع کننده موازی
parallel access U با دست یابی موازی
collimate U موازی قرار دادن
flashes U معدن موازی سریع A/D.
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
swings U پیچیدن موازی اسکیها
twentyfive yard line U خط 52 یاردی موازی خط پایانی
clamp base vise U گیره با فکهای موازی
twentyfive U خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
parallel input output U ورودی و خروجی موازی
parallel gap welder U جوشگر شکاف موازی
to decline from the parallel U از حالت موازی خارج شدن
dual U دو لیست موازی جدا از اطلاعات
chitary jireugi U ضربه مشت موازی یا افقی
stramline flow U جریان موازی یابی ممانعت
carding U موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
narani seogi U ایستادن موازی پاها همعرض شانه
choir-aisle U [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
shunted U موازی کردن بستن بسته شدن
parallel U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallelling U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
shunts U موازی کردن بستن بسته شدن
railings U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
multidimensional U تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
rejector U اندوکتانس موازی برای وازدن یک فرکانس
shunt U موازی کردن بستن بسته شدن
railing U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
parallels U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
petri nets U مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
strainght running U فرود در مسیر مستقیم بااسکیهای موازی
paralleled U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
bicylindrical U دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
parallelled U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
paralleling U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
force displaced in parallel U [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelling U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
x plate U صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
paralleled U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
arrays U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
gangplow U گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
gauge railway U فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
contact lights U چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
array U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
interfaces U پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
fishbone mine U سیستم مین گذاری که به صورت شاخههای موازی است
stem turn U پیچ موازی با گام برداشتن اسکی کوهی یا درهای
connexions U اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection U اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
serials U قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial U قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com