Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
star connection
U
اتصال ستارهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
voltage to neutral
U
ولتاژ اتصال ستارهای
Other Matches
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
astral
U
ستارهای
pentacular
U
ستارهای
radials
U
ستارهای
radial
U
ستارهای
starry
U
ستارهای
siderial
U
ستارهای
sidereal
U
ستارهای
asteroidal
U
ستارهای
pulsation
U
تپش ستارهای
stellar embryos
U
جنینهای ستارهای
star cloud
U
ابری ستارهای
star nebula
U
ابری ستارهای
radial motor
U
موتور ستارهای
sphery
U
ستارهای شکل
staller cluster
U
خوشه ستارهای
star cloud
U
سحابی ستارهای
radial form
U
شکل ستارهای
pulsation
U
ضربان ستارهای
aster
U
گل ستارهای مینا
star nebula
U
سحابی ستارهای
star network
U
شبکه ستارهای
star circuit
U
مدار ستارهای
interstellar
U
بین ستارهای
planetary
U
ستارهای نجومی
interstaller hydrogn
U
ئیدروژن بین- ستارهای
five star
U
افسر پنج ستارهای
asteroids
U
ستاره مانند ستارهای
interstellar matter
U
ماده بین- ستارهای
interstellar gas
U
گاز بین- ستارهای
star grass
U
هر نوع گیاه گل ستارهای
interstaller space
U
فضای بین- ستارهای
globular cluster
U
خوشه ستارهای کروی
multistar network
U
شبکه چند ستارهای
open star cluster
U
خوشه باز ستارهای
double bank radial engine
U
موتور ستارهای دوبل
interstellar
U
خلاء بین- ستارهای
asteroid
U
ستاره مانند ستارهای
stellar inertial navigation
U
ناوبری لختی ستارهای
star thistle
U
قنطوریون ستارهای گل توری
quasistellar objects
U
اجرام شبه ستارهای
interstellar dust
U
غبار بین- ستارهای
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
nova
U
ستارهای که نور ان چندروزی زیاد شده و دوباره کم شود
heliacal
U
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشیدقابل رویت است
helical
U
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
hitched
U
اتصال
abjoint
U
بی اتصال
bounding
U
اتصال
joint
U
اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
coupling
U
اتصال
abutment
U
اتصال
hitch
U
اتصال
juncture
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
law of continvity
U
اتصال
continuity
U
اتصال
fitting
U
اتصال
contacting
U
اتصال
suspension
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
contacts
U
اتصال
nexus
U
اتصال
conjunctions
U
اتصال
binding
U
اتصال
bindings
U
اتصال
hitches
U
اتصال
scarfs
U
اتصال
scarf
U
اتصال
bonding
U
اتصال
connect node
U
کد اتصال
connector
U
اتصال
connection line
U
خط اتصال
connectivity
U
اتصال
seam
U
خط اتصال
seams
U
خط اتصال
attaching
U
اتصال
attaches
U
اتصال
attach
U
اتصال
networks
U
اتصال
network
U
اتصال
fusion
U
اتصال
inosculation
U
اتصال
conjuncture
U
اتصال
hitching
U
اتصال
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
coitus
U
اتصال
jump joint
U
اتصال لب به لب
interconnetion
U
اتصال
union
U
اتصال
unions
U
اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
interconnection
U
اتصال
colligation
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
fusions
U
اتصال
link
U
اتصال
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
cutter link
U
اتصال
connection
U
اتصال
junction
U
اتصال
tie down
U
اتصال
wiring
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
junctions
U
اتصال
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
lead wire
U
خط اتصال
tie line
U
خط اتصال
connexions
U
اتصال
contact
U
اتصال
incorporation
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
contacted
U
اتصال
commissure
U
سطح اتصال
collector contact
U
اتصال کلکتور
three phase connection
U
اتصال سه فازه
commissure
U
محل اتصال
timber assembling
U
اتصال چوبی
capacity ground
U
اتصال به فرفیت
cluster joint
U
اتصال خوشهای
cascade connection
U
اتصال ابشاری
cam control
U
بادامک اتصال
cable joint
U
موف اتصال
tie down
U
طناب اتصال
chain field
U
فیلد اتصال
by pass
U
اتصال کوتاه
channel attached
U
اتصال کانالی
circuit diagram
U
شمای اتصال
three phase bridge connection
U
اتصال پل سه فازه
concatenated key
U
کلید اتصال
conference circuit
U
اتصال پیشنهادی
tack coat
U
اندود اتصال
connector
U
وسیله اتصال
tache
U
نوار اتصال
tach
U
نوار اتصال
corner joint
U
اتصال فارسی
connector
U
اتصال دهنده
switching kit
U
جعبه اتصال
connector symbol
U
علامت اتصال
connexion
U
ارتباط اتصال
contact pair
U
زوج اتصال
crosspoint
U
زوج اتصال
contact plug
U
فیش اتصال
connectivity platform
U
برنامه اتصال
tandem connection
U
اتصال ابشاری
tandom connection
U
اتصال دنبال هم
thoroughfoot
U
اتصال چشمی
telephone connection
U
اتصال تلفنی
connect time
U
زمان اتصال
connected load
U
توان اتصال
connecting branch
U
اتصال یا پیوستگی
connecting diagram
U
دیاگرام اتصال
connecting rod
U
میله اتصال
connection box
U
جعبه اتصال
taylor connection
U
اتصال تیلور
connection diagram
U
دیاگرام اتصال
tandom connection
U
اتصال ابشاری
connection terminal
U
پایانه اتصال
contact series
U
اتصال سری
connection cable
U
کابل اتصال
discontinuities
U
عدم اتصال
discontinuity
U
عدم اتصال
contact lever
U
اهرم اتصال
conjunction
U
اتصال اقتران
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com