English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (7174 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cyclic U چرخهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
cyclic process U فرایند چرخهای
cyclic permutation U جایگشت چرخهای
cyclic code U رمز چرخهای
cyclic check U مقابله چرخهای
clock work U چرخهای ساعت
cyclonic rain U باران چرخهای
front wheel drive U محرک چرخهای جلو
cyclic shift U تغییر مکان چرخهای
front wheel suspension U تعلیق چرخهای جلو
nosing U باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
gears U مجموع چرخهای دنده دار
clockwork U چرخهای ساعت منظم وخودکار
gear مجموع چرخهای دنده دار
geared U مجموع چرخهای دنده دار
front wheel suspension U اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
Where are the luggage trolleys? U چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
pants U پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
tandem roller U نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
dumptor U کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
cassettes U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassette U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com