English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (8727 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
institution U موسسه
corporation U موسسه
corporations U موسسه
enterprise U موسسه
enterprises U موسسه
establishment U موسسه
establishments U موسسه
institute U موسسه
instituted U موسسه
institutes U موسسه
instituting U موسسه
stablishment U موسسه
inst U موسسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
charities U موسسه خیریه
translation agency U موسسه ترجمه
pawnshop U موسسه رهنی
installation property U مایملک موسسه
foundress U موسسه بانیه
credit institution U موسسه اعتباری
charity U موسسه خیریه
finance house U موسسه مالی
bindery U موسسه صحافی
charitable institution U موسسه خیریه
civilian enterprise U موسسه غیرنظامی
correctional institution U موسسه تادیبی
discount house U موسسه تنزیل
economic unit U موسسه دولتی و ...
installations U موسسه نظامی
business U موسسه بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
foundation U موسسه خیریه
installation U موسسه نظامی
entity U موسسه مستقل
entities U موسسه مستقل
enterprise U موسسه اقتصادی
closed shops U موسسه کارشناسی
closed shop U موسسه کارشناسی
enterprises U موسسه اقتصادی
nonprofit firm U موسسه غیر انتفاعی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
joint enterprise U موسسه اقتصادی مشترک
jobholder U عضو ثابت موسسه
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
wiring U موسسه سیم سازی
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
shipping agent U موسسه حمل کالا
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
carriers U موسسه حمل و نقل
carrier U موسسه حمل و نقل
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
social service U موسسه تعاون اجتماعی
establishments U موسسه دسته کارکنان
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
establishment U موسسه دسته کارکنان
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
principals U رئیس موسسه اثاثه ارثی
principal U رئیس موسسه اثاثه ارثی
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
outsiders U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
outsider U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporation U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporations U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
interoffice U مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
entrepreneurs U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
entrepreneur U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau U دفتر خدماتی موسسه خدماتی
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com