English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wide open U حمله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
The field is wide open . It is up to you to take up the challenge . U بیا این گوی واین میدان
Other Matches
wide U عمومی
wide U نامحدود وسیع
wide U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide U خط کناری والیبال
wide U تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wide apart U زیاد از هم جدا
far and wide U درهمه جا
far and wide <idiom> U هرکجا
far and wide U دورودراز
wide U پرت کاملا باز
wide U زیاد
wide U پهناور
wide U پهن
wide U گشاد
wide U فراخ وسیع
wide U عریض
wide angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide-eyed U متعجب
wide-eyed U حیرت زده
wide mouthed U دهن گشاد
wide angle U واید انگل
wide-eyed U دارای چشم گشاد
wide angle U عدسی گسترش
wide angle U دارای زاویه دید بیش از معمول
wide of the mark <idiom> U از هدف به دور بردن ،نادرست
wide-ranging U متنوع - گوناگون
wide-eyed U دارای چشم باز
wide eyed U حیرت زده
wide-awake U هوشیار
wide-angle U دارای زاویه دید بیش از معمول
wide-angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide-angle U واید انگل
wide-angle U عدسی گسترش
a wide array of ... U آرایه وسیعی از ...
wide eyed U دارای چشم باز
wide eyed U دارای چشم گشاد
wide eyed U متعجب
is of a wide distribution U درخیلی جاهاپیدا میشود بسیارفراوان است
it is of a wide distribution U در خیلی جاها پیدا میشود بسیار فراوان است
wide-awake U مسبوق
wide-awake U هشیار اگاه
wide-awake U کاملا بیدار
wide awake U سرحال
wide awake U مراقب
wide awake U مسبوق
wide awake U هشیار اگاه
wide of the subject U از موضوع پرت خارج ازموضوع
wide awake U هوشیار
wide flange U نیمرخ بال پهن
wide strip U نوار پهن
of a wide scope U وسیع
wide awake U کاملا بیدار
world wide U مشهور جهان متداول درهمه جا
wide-awake U آگاهانه
wide-awake U سرحال
wide-awake U مراقب
wide flanged beam U تیراهن لبه پهن
wide area network U شبکه گسترده
to give wide berth to U دوری کردن از
wide arm handstand U بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
to give wide berth to U کناره گیری کردن از
wide area network U شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
wide area network U شبکه راه دور
wide area network U شبکه بلند پوشش
give a wide birth to <idiom> U دورنگهداشتن از
wide-angle lens U لنززاویهعریض
To walk with ones feet wide apart. U گشاد گشاد راه رفتن
She stared at him with wide eyes. U با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
wide flange beam U تیر بال پهن
wide strip mill U دستگاه نورد نوار پهن
wide area telephone service U سرویس تلفنی گسترده
She resolved to give him a wide berth in future. [She decided to steer clear of him in future.] U او [زن] تصمیم گرفت در آینده ازاو [مرد] دوری کند.
To come into the open. U آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
the open U هوای ازاد
the open U ملاء عام
the open U ملا عام
to open out U بسط دادن
to open out U گستردن
to open out U توسعه دادن
to open out U باز کردن
open out U بسط دادن
open out U توسعه دادن
open to any one U مباح
open U باز
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
open U باز کردن باز شدن
open U :باز
open U افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open U مفتوح شدن
open U شکفتن
open U روشن شدن خوشحال شدن
open U باز شدن
open U فضای باز
open U ازاد
open U زمین باز گسترده
open U مروحه را باز کنید
open U سکی
open U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open U گشودن گشادن
open U بازکردن
open U واریز نشده
open U مفتوح
open U دایر
open U روباز
open U ازاد اشکار
open U بی الایش
open U گشوده سرگشاده
open U مهربان رک گو
open U صریح
open U درمعرض
open U بی پناه
open U بی ابر
open U وزن ازاد
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
open U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open U فایل خواندنی و نوشتنی
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open U به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open U نابسته
open U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open U برداشتن پوشش یا باز کردن در
open U آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open U وضع زه هنگام کشیده شدن
open U خط بازبی دفاع
open U اشکار
open U قابل بحث
open U بی دفاع واریز نش
open U بلامتصدی
open U تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open U پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
open theft U سرقت مشهود
open to the public U برملا
open to the public U علنی
open to the public U واضح درنظر عموم
open to the public U اشکار در نزد همه
open terrace U مهتابی
open the door to U مجال دادن به
open the meeting U رسمیت جلسه را اعلام کردن
open system U سازگان باز
open to attack U در معرض حمله
open tournament U تورنمنت ازاد شطرنج
open interval U فاصله نا محدود [بی کران] [ریاضی]
rights open to everyone U مباحات
open wiring U سیمکشی باز
open wire U سیم هوایی
open wire U سیم لخت
open water U فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
open vertict U رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open verdict U رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open universe U جهان باز
open treaty U معاهده باز
open travers U پیمایش باز
open trade U تجارت ازاد
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
open system U سیستم باز
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
open hospital U بیمارستان ازاد
open hearth U کوره فولاد سازی دهان باز
open heartedness U رک گویی صداقت
open heartedness U راست بازی
open hearted U راست باز خوش گمان
open hearted U دل و زبان یکی
open hawse U زاویه میان دو لنگر
open handed U دست باز
open hands U دست باز بودن
open hands U سخاوت
open handed U بخشنده
open indent U سفارش خرید باز
open indent U سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
open light U پنجره واشو
open system U نظام باز
open syllable U هجائی که به حرف e پایان پذیرد
open subroutine U زیرروال باز
open subrotine U زیرروال باز
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
open space U گردشگاه ازاد
open space U میدان
open machine U ماشین باز
open heartedness U خوش گمانی
open loop U حلقه باز
open loop U مدار باز
open lines U خطوط باز شطرنج
open handed U گشاده دست گشاده کف
the open of a street U دهنه خیابان
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
open secrets U سر افشا شده
open secrets U راز آشکار
open secret U سر افشا شده
open secret U راز آشکار
with open arms U بااغوش باز بابازوهای گشاده
to strike something open U با ضربه چیزی را باز کردن
to knock something open U با ضربه چیزی را باز کردن
to split open U با دو نیم شدن [از هم جدا شدن] باز کردن
open day U روزیکهعموم مردم میتوانندازمکانهایخاصیمثلمدرسهیایکموسسهآزادانهبازدیدکنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com