Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
weight zone
U
مربع وزن گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weight average molecular weight
U
میانگین وزنی وزن مولکولی
inner zone
U
منطقه داخلی
zone
U
دفاع منطقهای
zone
U
منطقه دفاعی
zone
U
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone
U
حیطه محدوده
zone
U
نوار
zone
U
زون
zone
U
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone
U
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone
U
ناحیه دسته بندی
inner zone
U
منطقه اتش داخلی
zone
U
کمربند حبه باروت
zone
U
بخش
zone
U
قلمرو
zone
U
مدار
zone
U
مدارات
zone
U
کمربند
zone
U
منطقه ناحیه
zone
U
حوزه
zone
U
محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone
U
ناحیهای شدن
zone
U
محوطه
zone
U
منطقه عمل
zone
U
منطقه
zone
U
ناحیه
weight
U
قطعه سرب درکیف زین برای جبران کمبودوزن اسب
weight
U
فشار
weight
U
لنگر
weight
U
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
it is of no weight
U
قدرواهمیتی ندارد
weight in
U
وزن کشی
self weight
U
خود وزن
self weight
U
ویژه وزن
weight
U
گرانی
weight
U
میزان
weight
U
نزن
weight
U
سنگینی
weight
U
سنگ وزنه
weight
U
چیزسنگین
weight
U
سنگین کردن
weight
U
بارکردن
weight
U
وزن
weight
U
وزن دادن
neutral zone
U
منطقه خنثی
limnetic zone
U
لایه نورگیر اب
life zone
U
منطقه زیست شناسی
life zone
U
منطقه حیاتی
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
floral zone
U
منطقه گیاهی
neutral zone
U
منطقه بی طرف
neutral zone
U
منطقه بیطرف
oral zone
U
ناحیه دهانی
prohibited zone
U
حریم
prohibited zone
U
منطقه ممنوعه
exchange zone
U
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
extraction zone
U
منطقه پرتاب بار
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
plastic zone
U
منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
pickup zone
U
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone
U
نوار نوری
forbidden zone
U
ناحیه ممنوع
free zone
U
منطقه ازاد
landing zone
U
منطقه فرود
frigid zone
U
منطقه منجمده
indifference zone
U
ناحیه خنثی
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
identification zone
U
منطقه تشخیص هدف
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
hot zone
U
ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
genital zone
U
ناحیه تناسلی
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
intemperate zone
U
منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
kill zone
U
منطقه کشتاردشمن
kill zone
U
کشتارگاه
joint zone
U
منطقه مشترک
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
intertidal zone
U
نوار کشندی
intertidal zone
U
نوار جذر و مدی
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
heating zone
U
منطقه یا ناحیه حرارتی
red zone
U
دایره قرمز صفحه هدفگیری
smokeless zone
U
مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone of fire
U
منطقه تیر
zone of dispersion
U
منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of contact
U
محل برخورد
zone of contact
U
ناحیه تماس
zone of aeration
U
منطقه هواگیر
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
zone of action
U
منطقه عمل
zone of acceptability
U
منطقه قابل قبول
zone punch
U
سوراخ دسته بندی
zone purification
U
تصفیه منطقهای
exclusion zone
U
مکانممنوعه
battle zone
U
منطقهجنگی
service zone
U
بخشسرویسزدن
school zone
U
قلمرومدرسه
defending zone
U
نقطهدفاعی
attacking zone
U
منطقهحمله
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone refining
U
پالایش منطقهای
zone fire
U
اتش درو در عمق
zone fire
U
اتش درو
strike zone
U
سیرمجاز گوی چوگان زن
strike zone
U
منطقه خط سیر
somatosensory zone
U
منطقه حسهای تنی
skip zone
U
منطقه کور رادیویی
shadow zone
U
منطقه کور عمق اب
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
separation zone
U
منطقه حد
sensitive zone
U
منطقه حساس
saturated zone
U
منطقه اشباع
sublittoral zone
U
نوار زیر کرانهای
sublittoral zone
U
زون زیرکرانهای
zone defence
U
دفاع منطقهای
zone decimal
U
دسته بندی ده دهی
zone decimal
U
دسته بندی اعشاری
zone bits
U
بیت منطقه بیت دسته بندی
zone bits
U
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
torrid zone
U
منطقه حاره
the frigid zone
U
منطقه منجمده
the frigid zone
U
منطقه افسرده
tensile zone
U
منطقه کششی
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
danger zone
U
منطقه خطر
drop zone
U
منطقه فرود چترباز
aphotic zone
U
لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone
U
طبقه تاریک اقیانوس
aeration zone
U
منطقه هواگیر
active zone of well
U
حوزهای که چاه را تغذیه میکند
active zone of well
U
حوزه فعال چاه
edge zone
U
اطراف لبه
time zone
U
منطقه ساعتی جهانی
time zone
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
buffer zone
U
منطقه تامین
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone
U
منطقه فرود
beatten zone
U
منطقه مضروبه
dead zone
U
زاویه بیروح
defense zone
U
منطقه پدافند
demilitarized zone
U
منطقه بی طرف
attacting zone
U
منطقه دروازه
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
attack zone
U
منطقه حمله
back zone
U
منطقه عقب زمین والیبال
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
beatten zone
U
منطقه مورد اصابت
buffer zone
U
منطقه پیشگیری
erogenous zone
U
ناحیه شهوتزا
edge zone
U
ناحیه لبه
commutation zone
U
ناحیه کموتاسیون
blind zone
U
منطقه کور
coastal zone
U
منطقه ساحلی
communication zone
U
منطقه مواصلات
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
end zone
U
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
combat zone
U
منطقه رزم
contiguous zone
U
منطقه مجاور
end zone
U
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
convergence zone
U
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
buffer zone
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
toe weight
U
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
to carry weight
U
نفوذ یا اهمیت داشتن
weight and measures
U
سنگ و اندازه
total weight
U
وزن کل
unladen weight
U
وزن کامل خودرو
unladen weight
U
وزن ناخالص خودرو
unit weight
U
وزن مخصوص
bow weight
U
وزن کمان
brake weight
U
لنگر
unit weight
U
وزن واحد
short weight
U
سنگ کم
the weight is kilogrammes
U
ان 5 کیلوگرم است
specific weight
U
وزن ویژه
basis weight
U
وزن پایه
specific weight
U
سنگینی ویژه
specific weight
U
وزن مخصوص
statistical weight
U
احتمال ترمودینامیکی
statistical weight
U
وزن اماری
beta weight
U
وزن بتا
bat weight
U
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
short weight
U
وزنه کم
avoirdupois weight
U
اوزان و مقیاسات اجناس
the weight is kilogrammes
U
وزن
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
carpet weight
U
وزن فرش
sliding weight
U
وزنمتحرک
dead weight
U
خودوزن
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight
U
وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com