Perdic | wave train | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	wave train U	قطار موج

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Does this train go to ... ?	آیا این قطار به ... میرود؟
	train U	ترن
	train U	عقبه یکان
	train U	بنه یکان
	train U	پیش قطار
	train U	نشانه رفتن
	train U	ورزش کردن
	train U	فرهیختن
	train U	پروردن ورزیدن
	train U	تربیت کردن
	train U	فریب اغفال
	train U	مسیرجریان کار
	train U	سلسله
	train U	رشته
	train U	تمرین
	train U	اماده کردن اسب
	train U	یک رشته موج
	train U	تعلیم دادن
	train U	اموزش دادن
	train U	بنه اماد
	train U	بنه دریایی
	train U	کاروان
	train U	تله
	train U	حیله
	train U	دنباله
	train U	کاراموزی کردن
	train U	قطار
	train U	دم
	train U	ازار
	train U	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
	train U	رشته سلسله
	train U	نظم ترتیب
	train U	متلزمین
	underground train U	ترنزیرزمینی
	train station U	ایستگاهقطار
	power train U	آموزشقدرت
	passenger train U	قطارمسافربری
	commuter train U	قطارمسافربری
	freight train U	قطار باری
	boat train U	ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
	electric train U	قطار برقی
	electric train U	ترن برقی
	unit train U	بنه اماد یکان
	toilet-train U	آموزشدادنبهبچهبرایکنترلادرارومدفوع
	cogging train U	مسیر اولیه
	intercity train U	قطار بین شهری
	a thorugh train U	قطار بدون توقف
	When is the last train to Oxford? U	چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
	breaking down train U	راه اولیه
	burning train U	مسیر انفجار سیکل انفجار
	When is the next train to Oxford? U	چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
	intercity train U	قطار بین شهری با توقف
	Is there a train to the airport? U	آیا برای فرودگاه قطار هست؟
	gravy train <idiom> U
	The train came in on time . U	قطار به موقع رسید ( سروقت )
	When wI'll the train arrive ? U	چه وقت قطار می آید ؟
	unit train U	بنه یکان
	train priter U	چاپگرقطاری
	train path U	اجازه عبور ترن روی یک خط
	omnibus train U	قطاریکه هر ایستگاهی می ایستد
	powder train U	فتیله باروتی
	powder train U	مدار خرج مدار باروت
	pulse train U	سلسله تپش ها
	train headway U	فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
	train of thought U	رشته افکار
	train of waves U	قطار موج
	train oil U	روغن بالن
	train oil U	روغن نهنگ
	limited train U	قطارمحدود
	limited train U	قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
	impluse train U	پالس
	explosive train U	فتیله انفجاری
	explosive train U	مدار انفجار مسیر انفجار
	express train U	قطارویژه تندرو
	train priter U	چاپگر سلسلهای
	igniter train U	مدار مشتعل کننده
	igniter train U	مدار اتش
	i lost the train U	به قطار نرسیدم
	i lost the train U	قطار را از دست دادم
	igniter train U	مجموعه چاشنی
	impluse train U	توالی ایمپولز
	parliamentary train U	قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
	train [teach] U	تعلیم دادن
	train [teach] U	یاد دادن
	pulse train U	قطار تپشها
	When does the train arrive? U	قطار کی می رسد؟
	boat train U	[خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
	goods train U	قطار حمل کالا
	goods train U	قطار باربری
	train [teach] U	آموزش دادن
	train [teach] U	تربیت کردن
	gravy train U	منبع درامد بدون زحمت
	train ride U	گردش با قطار
	burning train U	مسیر اشتعال
	train [teach] U	اموزاندن
	train [teach] U	درس دادن
	blooming train U	مسافت نورد
	train journey from ... over ... to ... U	مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
	battering train U	توپخانه محاصره
	gravy train U	منبع در امد نامشروع
	There is a train to London at 8.	یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
	I'd like a train timetable.	من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
	train [teach] U	تدریس کردن
	train driver U	راننده قطار
	Is this the train to Liverpool? U	آیا این قطار شهر لیورپول است؟
	accomodation train	راه آهنی که در ایستگاه های مختلف توقف میکند
	the train runs without a stop U	قطار بدون ایست
	the train runs without a stop U	میرود
	train lighting battery U	باتری روشنایی ترن
	She interrupted the train of my thoughts. U	رشته افکارم را پاره کرد
	The train was 10 minutes late. U	قطار 10 دقیقه دیر رسید
	Is the train from Leeds late? U	آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
	cogging mill train U	مسیر دستگاه نورد شمش
	Is this the right platform for the train to London? U	آیا این سکوی قطار لندن است؟
	Your train will leave from platform 8.	قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
	How long does the train stop here? U	چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
	Does the train stop in London? U	آیا قطار در لندن توقف دارد؟
	Is there train running on time? U	آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
	Luchily for me the train was late. U	خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
	The train ran off the rails. U	قطار از خط خارج شد
	troop train ration U	جیره طبخی بین راه
	When does the train [bus] to ... depart? U	قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
	troop train ration U	جیره بین راه
	train operator [American E] U	راننده قطار
	What platform does the train to York leave from? U	قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
	What platform does the train from York arrive at? U	قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
	Drop me off in front of the train station! U	من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
	Change at London and get a local train.	در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
	What time does the train arrive in London? U	چه وقت قطار به لندن می رسد؟
	We rushed ( hurried ) back to the train station. U	با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
	Consider yourself lucky [fortunate] (that) you weren't on the train at that time. U	شما باید خودتان را خوش شانس [خوشبخت] در نظر بگیرید [که] در آن زمان در قطار نبودید.
	wave U	موج
	wave U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	To wave at someone. U	به کسی دست تکان دادن
	wave off U	فرود همراه با سایش
	new wave U	نیوویو
	wave off U	به زمین ساییده شدن هواپیما
	the wave U	دریا
	to wave away U	باشاره دست بیرون کردن
	wave U	فر موی سر دست تکان دادن
	wave U	هیجان
	wave U	موج رادیویی
	wave U	موجی بودن موج زدن
	wave U	موج زدن
	wave U	خیزاب
	wave radiation U	تابش موج
	diffracted wave U	موج پراشیده
	wave propagation U	حرکت موج
	wave propagation U	انتشار موج
	wave parameter U	پارامتر موج
	wind wave U	خیز اب ناشی از باد
	wave period U	زمان تناوب امواج دریا
	wave trap U	موج ربا
	wave trough U	نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
	translation wave U	موجبرگردان
	damped wave U	موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
	de broglie wave U	موج دوبروی
	density wave U	موج چگالی
	wind wave U	موج باد
	wind wave U	موج ناشی از باد
	seismic wave U	ارتعاشاتزمینلرزه
	wave winding U	سیم پیچ موجدار
	wave vector U	بردار موج
	wave pressure U	فشار حاصل از موج
	wave of excitation U	موج تهییج
	wave function U	تابع موجی
	wave front U	جبهه موج
	wave front U	جبهه امواج رادیویی
	wave frequency U	بسامد موج
	wave form U	شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
	wave form U	شکل موج
	wave equation U	معادله موج
	wave drag U	پسای موج
	wave velocity U	سرعت موج
	wave speed U	سرعت موج
	wave guide U	هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
	wave guide U	موجبر
	wave number U	عدد موج
	wave motion U	انتشار موج
	wave motion U	حرکت موج
	wave motion U	حرکت موجی
	wave mecanics U	مکانیک موجی
	wave length U	طول موج
	wave kick U	حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
	wave celerity U	سرعت موج
	damped wave U	موج میرنده
	sound wave U	موج صوتی
	to wave one's handkerchief U	دستمال جیب خود را [برای کسی] تکان دادن
	tidal wave U	امواج جذر و مدی
	shock wave U	موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
	shock wave U	موج ضربت
	shock wave U	موج ضربه
	shock wave U	موج ضربهای
	short wave U	موج کوتاه
	short-wave U	موج کوتاه
	acoustic wave U	موج صوتی
	tidal wave U	پندام
	sound wave U	صوت
	long wave U	موج بلند
	medium wave U	موج متوسط