English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tie-breaks U تای برک
tie-breaks U بهم خوردن وضع مساوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
breaks U فرمان BREAK
breaks U شکستن موج
breaks U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks U نقطه فرودپرنده
breaks U پاره کردن
breaks U قطع کردن
breaks U تفکیک
breaks U تجزیه
breaks U مجزاسازی
breaks U کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks U انتخاب شود
breaks U از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
breaks U خای نپذیرفتن وفایف یک توافق
breaks U عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks U فتن
breaks U شکستن
breaks U خردکردن
breaks U نقض کردن
breaks U شکاف
breaks U وقفه
breaks U طلوع مهلت
breaks U شکست
breaks U شکستگی
breaks U ازهم باز کردن
breaks U زنگ تفریح
breaks U گسیختگی
breaks U راحت باش
coffee breaks U تنفس
coffee breaks U تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
Where shall we be if another world war breaks out ? U اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
straw that breaks the camel's back <idiom> U مشکل پشت مشکل کمر انسان را خم میکند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com