|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 5 (5862 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
thermonuclear U | وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی | ||
thermonuclear U | بمب هستهای حرارتی | ||
thermonuclear U | گرمای هستهای | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Other Matches | |||
thermonuclear reaction U | واکنش گرما- هستهای | ||
controlled thermonuclear reaction U | جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|