English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stage coach U دلیجان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coach-and-four U درشکهقدیمی
coach U کالسکه
coach U واگن راه اهن
coach U مربی ورزش
coach U رهبری عملیات ورزشی را کردن
coach U معلمی کردن
coach U کمک مربی کمک استاد
coach U مربی
coach U اماده ساز
coach house U کالسکه خانه
coach fellow U یک لنگه اسب کالسکه
assistant coach U کمک مربی
coach built U چوبی
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
motor coach U مینی بوس سفری
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
player coach U مربی
coach varnish U جلا
playing coach U مربی
slow coach U ادم قدیمی مسلک
slow coach U ادم بیحال یا کودن
coach house U درشکه خانه
coach screw U پیچ خودکار
coach varnish U لاک
mail coach U دلیجان پستی
coach box U جای کالسکه ران
coach connection U کلاجمتصل
head coach U سرمربی
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
coach park U مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
coach varnish U رنگ
coach's box U محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
open-plan coach U طرحبازوگن
motor coach jack U جک اتومبیل
coach and pupil method U روش استفاده ازکمک مربی
coach and pupil method U روش مربی و شاگرد دراموزش
to go on the stage U بازیگرشدن
not stage U مدار یا جزئی در یک سیستم لاجیک که وجود یا عدم وجودخروجی برعکس حالت ورودی و یا نقیض ان میباشد
zero stage U طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
third stage U مرحلهسوم
second stage U مرحلهدوم
first stage U مرحلهاول
stage U پرده گاه مرحله
to go on the stage U اکترشدن
at this stage <adv.> U درحال حاضر [عجالتا] [اکنون ] [فعلا]
stage U صحنه نمایش
stage U اسکان دادن
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage U چوب بست
behind the stage <adj.> <adv.> U محرمانه [اصطلاح مجازی]
stage U مرحله
stage U مرحله دار شدن اشکوب
stage U در صحنه فاهرشدن
stage U طبقه
stage U پایه وهله
stage U منزل
stage U صحنه
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
stage U سکو
stage U درجه مرحله
to go on stage U وارد صحنه [نمایش] شدن
stage U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
stage U مقام
stage U قراردادن اتومبیل در خط اغاز
stage U نیمکت اویزان
stage U مراحل مختلف یک موشک
stage U اشکوب
termination stage U مرحله پایانی
this play does not stage well U این داستان خوب در نمایش در نمیاید
stage set U تعویض سن
stage set U تنظیم صحنه برای ایفای نقش معینی از نمایش
at the rear of the stage <adj.> <adv.> U پشت پرده نمایش [مخصوص اطاق رخت کن]
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
stage fever U کرم بازیگری یا اکتری
stage director U مدیر نمایش
stage direction U کاگردانی
single stage U یک طبقه
stage direction U مدیریت
stage craft U فن درست کردن نمایش
at the rear of the stage <adj.> <adv.> U در پس پرده
speed stage U مرحله سرعت
to put on the stage U بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن
stage-struck U شیفتهی بازیگری
mechanical stage U پایهمکانیکی
regulator first stage U صفحهنمایشنخستینرگلاتور
stage clip U سطحنمایش
stage curtain U پردهنمایش
centre-stage U شرائطبسیار حساسو مهم
To appear on the scene (stage). U روی صحنه ظاهر شدن
At that point [stage] , ... U وقتی که موقعش رسید...
stage-struck U عاشق هنرپیشگی و صحنهی نمایش
stage whispers U نجوای روی صحنه
turbine stage U طبقه توربین
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
speed stage U سطح سرعت
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
stage door U در عقب صحنه
stage doors U در عقب صحنه
stage whisper U نجوای روی صحنه
landing stage U حملباقایق
stage manager U کارگردان نمایش
stage manager U مدیر نمایش
anal stage U مرحله مقعدی
killer stage U صافی رنگ
converter stage U طبقه مبدل
developmental stage U مرحله تکوینی
developmental stage U مرحله پیشرفت
differential stage U مرحله تفاضلی
energy stage U لایه انرژی
first audio stage U مرحله صوتی نخست
flood stage U تراز بحرانی طغیان
impluse stage U طبقه فشار مستقیم
initial stage U طبقه نخستین
stage fright U صحنه هراسی
stage fright U وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
stage managers U مدیر نمایش
stage managers U کارگردان نمایش
stage manage U اداره کردن
stage manage U کارگردانی کردن
stage-manage U اداره کردن
stage-manage U کارگردانی کردن
stage-managed U اداره کردن
stage-managed U کارگردانی کردن
stage-manages U اداره کردن
stage-manages U کارگردانی کردن
stage-managing U اداره کردن
stage-managing U کارگردانی کردن
input stage U طبقه ورودی
input stage U طبقه اولیه
buffer stage U مرحله میانگیر
oedipal stage U مرحله ادیپی
oral stage U مرحله دهانی
output stage U مرحله خروجی
phallic stage U مرحله التی
multi stage U چند طبقه
multi stage U چند مرحلهای
modulator stage U طبقه مدولاسیون
main stage U عرشه اصلی
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
larval stage U مرحله کرمی
main stage U طبقه اصلی
macro stage U مرحله کلان
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
single stage U یک طبقهای
multi stage production U تولید چند مرحلهای
push pull stage U طبقه پوش- پول
multi stage experiment U ازمایش چند مرحلهای
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding U داربست چند طبقه
two stage least squares method U روش حداقل مربعات دومرحلهای
power output stage U طبقه خروجی
multi stage amplifier U امپلی فایر چند طبقه
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
high pressure stage U طبقه فشار قوی
frequency divider stage U طبقه مقسم فرکانس
two stage least squares method U برای تخمین پارامترها در اقتصادسنجی
mechanical stage control U کنترلپایهمکانیکی
intermediate frequency stage U طبقه ی فرکانس میانی
multi stage press U پرس چند طبقه
multi stage amplifier U تقویت کننده چند طبقه
To stage political demonstrations. U تظاهرات سیاسی برپاکردناسلااهل تظاهر نیستم
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
It was stage –managed . It was trumped up. U صحنه سازی بود
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
low power stage U طبقه کم قدرت
Stage party ( films , movies ) . U میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
bed building stage of river U تراز سطح متوسط اب رودخانه
The stage was bare but for [save for] a couple of chairs. U صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com