English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (7484 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
squash U له کردن
squash U کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
squash U شربت نارنج افشره نارنج
squash U کدو کدوی رشتی
squash U کدو مسما
squash U پرتاب بدون تحرک زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To squash someone . U تو دهن کسی زدن ( اورا خاموش وخفه کردن )
squash racket U راکداسکوآش
squash ball U توپاسکوآش
autumn squash U گمک
winter squash U کدوی زرد
winter squash U کدوی اسلامبولی
winter squash U کدوی حلوایی
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
squash rackets U یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
squash court U زمین بازی اسکواش
lemon squash U شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com