English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spread-eagled U درازکش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spread U منتشر کردن
spread U منتشر شدن انتشار
spread U منتشر کردن یا شدن
spread U [منتشر کردن مایع روی سطح]
spread out U پهن کردن
to spread [across] [over] U پهن شدن [سرتاسر]
to spread [across] [over] U توسعه یافتن [سرتاسر]
to spread [across] [over] U گسترش یافتن [سرتاسر]
spread U فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
spread U اتش درودر عرض یا عمق
spread U پخش شدن
spread U وسعت
spread U بسط وتوسعه یافتن گسترش
spread U منتشرشدن
spread U گسترش یافتن
spread U پهن کردن
spread U فرش کردن
spread U گستردن
spread U پخش کردن
spread U توسعه دادن
spread U توسعه
spread U نشر
spread U گسترش
spread U پهن شدن
spread U شیوع
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
spread collar U بلوزیقهمردانه
wing spread U فاصله بین دو سر بال
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
spread run U مدت پخش
spread effects U اثرات پراکندگی
spread effects U اثرات نشر
large spread U مروحه خیلی باز است
lateral spread U اتش درو در عرض
load spread U انتشار نیرو
point spread U امتیاز قابل انتظار
spread run U مدت اب بندان
range spread U اتش درو در عمق
range spread U اتش درعمق
spread eagle U تصویر عقاب بال گسترده
spread eagle U میهن پرستی افراطی
spread eagle U چاخان بصورت بال گسترده دراوردن
spread eagle U سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
full beam spread U باندکامل روشنایی
full beam spread U باند کامل روشن کننده
spread oneself too thin <idiom> U با یک دست چند هندوانه برداشتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com