Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
special drawing rights
U
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
Other Matches
special
U
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special
U
خاص
special
U
مخصوص
special
U
مخصوصا
special
U
استثنایی
special
U
ویژه
special
U
حرف غیر عادی در یک نوشتار
special
U
مخصوص خاص
special
<adj.>
U
اضافه
special
<adj.>
U
علاوه
special
<adj.>
U
خاص
special
U
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special
<adj.>
U
ویژه
special
U
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
drawing
U
نقشه کشی فرش
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing
U
قرعه کشی
drawing
U
رسم
drawing
U
حدیده کردن
drawing
U
طرح
drawing
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing
U
کشیدن
drawing
U
رسم کردن
drawing
U
رسم فنی
drawing
U
نقشه
drawing
U
نقشه کارگاهی
drawing
U
ترسیم
drawing
U
نقشه کشی
extra special
U
فوق العاده
extra special
U
ویژه
extra special
U
مخصوص
special majority
U
اکثریت خاص
special jury
U
هیئت منصفه مخصوص
special handling
U
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special education
U
اموزش و پرورش استثنایی
special olympics
U
المپیک افراد استثنایی
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
special registrant
U
دفتر ثبت نام مخصوص
special purpose
U
تک منظوره
special purpose
U
خاص منظوره
special purpose
U
یک منظوره
special property
U
مالکیت خاص
special pleading
U
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special pleader
U
متخصص تهیه لوایح دفاعی
special plea
U
دفاع خاص
special passport
U
پاسپورت مخصوص
special party
U
گروه ویژه
special passport
U
پاسپورت ویژه
special duty
U
کار ویژه
special deposits
U
سپردههای ویژه
special case
U
مورد خاص یااستثنایی
special case
U
مورد ویژه
special ability
U
توانایی اختصاصی
special bastard
U
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special administration
U
اداره قسمت خاصی از ترکه
special agent
U
وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special agreement
U
قرارداد ویژه
special ammunition
U
مهمات مخصوص یا ویژه
special area
U
منطقه پرواز مخصوص
special character
U
دخشه
special character
U
ویژه
Paste Special
U
درج یک شی خاص
Paste Special
U
در یک متن
special degration
U
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special damage
U
خسارت مخصوص
special corrections
U
تصحیحات مخصوص
special contracts
U
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special contracts
U
عقود معینه
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special character
U
دخشه ویژه
special bastard
U
حرامزاده ویژه
special mark
U
علامتمخصوص
special effects
U
تروکاژ
special effects
U
جلوههای ویژه
Special Branch
U
سازمانپلیسبریتانیا
special effect
U
جلوههایویژه
Do you have any special rates?
U
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
a special menu
U
صورت غذای مخصوص
Are there any special fares?
U
آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
special session
U
نشست ویژه
special session
U
نشست فوق العاده
as a special exception
<adv.>
U
بطور استثناء
as a special exception
<adv.>
U
استثنأ
special delivery
U
پست سفارشی
special weapons
U
جنگ افزارهای ویژه
special weapons
U
جنگ افزار مخصوص
special vertict
U
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special team
U
تیم ذخیره ها
special symbol
U
نماد خاص
special symbol
U
نماد ویژه
special staff
U
ستاداختصاصی
special staff
U
ستاد تخصصی
special sheaf
U
مروحه مخصوص
special session
U
جلسه مخصوص
special session
U
جلسه فوق العاده
special services
U
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special services
U
خدمات مخصوص
special school
U
اموزشگاه استثنایی
special tribunal
U
دادگاه اختصاصی
special troops
U
یکانهای مخصوص
special verdict
U
تصمیم ویژه
special relativity
U
نسبیت خصوصی
special verdict
U
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special troops
U
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
drawing set
U
دستگاه نقشه کشی
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
tabular drawing
U
نقشه شیب
three view drawing
U
رسم فنی با سه نما
loom drawing
U
[نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
wash drawing
U
ابرنگ سیاه
drawing pin
U
پونز
working drawing
U
طرح ونقشه کار
workshop drawing
U
رسم کارگاهی
work drawing
U
نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
deep drawing
U
کشش عمیق
drawing die
U
حدیده کششی
drawing goniometer
U
نقاله رسم
art of drawing
U
هنر ترسیم رسم
drawing ink
U
مرکب رسم
drawing instrument
U
وسایل نقشه کشی
drawing instrument
U
وسایل رسم فنی
drawing key
U
طرح اولیه
drawing key
U
کپیه نقاشی
drawing lines
U
خط کشی
drawing lots
U
قرعه کشی
drawing materials
U
مواد اولیه نقشه کشی
drawing materials
U
لوازم نقشه کشی
drawing mill
U
دستگاه نورد کششی
drawing office
U
دفتر نقشه کشی
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
drawing bench
U
میز رسم
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
drawing die
U
ماتریس کششی
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
drawing rooms
U
اطاق پذیرایی
detail drawing
U
نقشه تفصیلی
detail drawing
U
نقشه جزئیات
detail drawing
U
نقشه ریزه کاری
detail drawing
U
رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
detail drawing
U
رسم جزئیات
detail drawing
U
نقشه کشی جزئیات
component drawing
U
رسم قطعات
component drawing
U
رسم جزیی
drawing blick
U
حلقه کشش
drawing blick
U
کشش
drawing card
U
چیز جالب توجه
drawing card
U
موجب جلب توجه
drawing card
U
جالب
drawing curve
U
شابلون دایره و منحنی
drawing office
U
دفتر طراحی
drawing pen
U
قلم رسم
drawing press
U
پرس کششی
instrumental drawing
U
نقشه کشی با اسباب
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
method of drawing up
U
طرز تنظیم
drawing hand
U
دستی که زه را می کشد
drawing boards
U
میز نقشه کشی
drawing board
U
تخته رسم
pen drawing
U
سیاهقلم
pen drawing
U
تصویر خطی تصویر مدادی
pencil drawing
U
تصویر مدادی
pencil drawing
U
طرح مدادی
revised drawing
U
رسم تجدید نظر شده
revised drawing
U
رسم اصلاح شده
sectional drawing
U
رسم برشی
sectional drawing
U
رسم مقطعی
shop drawing
U
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
drawing board
U
میز نقشه کشی
drawing boards
U
تخته رسم
line drawing
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
fine drawing
U
رفوگری
dy drawing lots
U
استقراع
dy drawing lots
U
قرعه کشیدن
dy drawing lots
U
به طریق قرعه
drawing tools
U
خط و رسم آزاد است
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
drawing table
U
میز نقشه کشی
drawing quality
U
کیفیت کشش
drawing program
U
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
engineering drawing
U
طراحی و نقشه کشی مهندسی
drawing room
U
سالن پذیرایی
fair drawing
U
طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
line drawing
U
رسم مدادی
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
line drawing
U
ترسیم خطی
fair drawing
U
تصویر مناسب
drawing room
U
اطاق پذیرایی
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
I must make a special note of that.
U
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special purpose computer
U
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special acceptance of a bill of
U
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
special libraries association
U
انجمن کتابخانههای مخصوص
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special interest group
U
گروه
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special weight race
U
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com