English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (8491 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
specially U مخصوصا
special U مخصوصا
chiefly U مخصوصا
above all U مخصوصا
in chief U مخصوصا
of all [things or people] <adv.> U مخصوصا [چیزی یا کسی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
designedly U مخصوصا"
for the nonce U مخصوصا`
exclusively U مخصوصا"
particularly U مخصوصا"
especially U مخصوصا"
specifically U مخصوصا"
he of all people U مخصوصا او [از همه]
hypercatalectic U مخصوصا در اخر
today of all days U مخصوصا امروز
pantomime U نمایش صامت مخصوصا باماسک
pantomimes U نمایش صامت مخصوصا باماسک
choreography U رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
one's pet aversion U چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
play footsie <idiom> U باهمکارخود لاس زدن مخصوصا دریک جو سیاسی
achloropsia U نوعی نابینایی درمورد رنگها مخصوصا رنگ سبز
simscript U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
mumps U یک زبان برنامه نویسی که مخصوصا" برای بکارگیری رکوردهای پزشکی طراحی شده است System assachusetsulti-Programming
target market U بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com